رفتن به مطلب

دیالوگ های ماندگار ؛


ارسال های توصیه شده

گاهی اوقات به این فکر می‌کنم که مگر خون من از بتهوون وکافکا و کورت کوبین و توپاک شکور و ایمی واینهاوس وهزار آدم درست حسابی دیگه رنگین‌تره که بخوام از سی-چهل سال بیشتر عمر کنم؟ حالا نه اینکه بیشتر عمر کردن و سالم عمر کردن بد باشه اما اگه قرار باشه بمیرم هم نباید خیلی حسرت بخورم؛ هرچند که به اندازه‌ی اون اشخاص، معروف، محبوب و درست‌و حسابی نبوده باشم؛ بالاخره وقتی پایان‌ش مرگ باشه و نیستی و هیچ؛ موفق بودن یا نبودن تو بعد از مرگ که اهمیتی نداره. داره؟

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوست خوبی بود، از او چیزهای زیادی یاد گرفتم اما باید او را ترک میکردم. نباید مشابه او می‌شدم.
شاید روزی از دیدنش، ناغافل پشت  چراغ قرمزی ‌یا در مترو یا فروشگاهی خوشحال شوم اما دلم نمی‌خواست دیگر دوست باشیم.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بله. زندگی همیشه همینطور ‌بوده و خواهد بود. آدم‌ها می‌آیند و خاطراتی به‌جا میگذارند و میروند. پذیرش این حقیقت مهم است، چه بسا درد دارد. تمام شد و آنچه از دست‌رفتنی بود از دست رفت. درون این حقیقت هیچ‌چیز زیبایی وجود ندارد. ولیکن «پذیرش» همیشه مهم‌ترین مسئله است؛ اما از شما چه پنهان، با بعضی از خداحافظی‌ها جگرمان کباب شد. پذیرش سخت خواهد بود. درد دارد. پذیرش این‌که درد داریم و دردمان بهتر نمیشود.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

انگشتش را در دریا تر کرد.
دستش آبی شد.
خوشش آمد.
سراپا برهنه، به دریا زد.
تمام تن آبی شد.
صدا و سکوتش هم آبی شد.
زن آبی!
همه تحسینش کردند.
هیچ‌کس اما عاشقش نشد..

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

12 ساعت قبل، فندق گفته است:

جان اسنو: شنیدم بهتره دشمنات رو نزدیک خودت نگه داری

استنیس براتیون: هر کی اینو گفته دشمنای زیادی نداشته

🎗

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آدمی از خیلی از زوایای وجود خودش خبر ندارد. ناگهان دچار احساسی می‌شوی، بی‌آنکه دلیلی برایش پیدا ‌کنی. پیچیده و بیهوده‌ایم..

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

زمان همه چیز را عوض می‌کند، یک روز آدمی را در آینه می‌بینی که تو نیستی. چشم‌هایش چشم‌های توست، با همان لب می‌خندد، خط‌های زیر چشمش درد‌های توست اما تو نیستی. تو یک روز، جایی در مه گم شده‌ای..

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

همینکه منو از دست بدی، برات کافیه.
اصلا نیازی نیست نگران این باشم که تو با کی حرف میزنی، با کی هستی، با کی میری بیرون، از کی خوشت میاد، کی از تو خوشش میاد، دلت جز من دیگه کیو میخواد، اصلا هیچکدوم اینا و بیشتر از اینا اصلا برام مهم نیست. برام مهم نیست اگه بهم دروغ بگی، اگه بهم خیانت کنی، اگه چیز مهمی رو ازم پنهون کنی، اگه با یکی دیگه جزمن بگی بخندی و خوش بگذرونی.
هیچکدوم اینا برام ذره ای اهمیت نداره.
برام اهمیت نداره همزمان با من به چند نفر دیگه فکر میکنی و یا بین انتخاب من و چندنفر دیگه گیر کنی، برام مهم نیست منو دوست نداشته باشی، منو با حرفای دروغت گول بزنی و یا سعی کنی قلب منو بشکنی و احساساتمو به بازی بگیری، برام مهم نیست، چون اونقدری به خودم اهمیت میدم و خودم رو دوست دارم و با ارزش هستم که به محض اینکه متوجه یکی از این اشتباهات بشم، منو از دست میدی.
من عمرا و اصلا با آدمی که قدر منو نمیدونه و بلد نیست منو دوست داشته باشه، یک ثانیه هم نمیمونم.
من انقدری خوب هستم که از دست دادن من به حد کافی ضربه بزرگی برات باشه.
من اگر کار اشتباهت رو ببینم، دیگه مثل قبل سعی نمیکنم بحث کنم یا بخوام دنبال جواب و دلیل کاری که کردی باشم. فقط و فقط ترکت میکنم.
چون من خودم کاری نمیکنم که تورو بشکنم یا سعی کنم دنبال یکی جز تو باشم، پس کاری که خودم برای کسی نمیکنم رو،در شان خودم هم نمیبینم.
تو با سعی برای ضربه زدن بمن، بزرگترین ضربه رو فقط به خودت میزنی؛
چون تو منو از دست میدی...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...