دیالوگ های ماندگار ؛

[فندق]

شرحی زِ حال و حالی زِ شرح نیست...

[فندق]

حیف آهنگای قشنگی که یاد آدمای دروغی و بیخود میندازتمون

[فندق]

یه تئوری هست که میگه وقتی دستات سرده یعنی یکی دلتنگته!

[فندق]

پارگی حنجره
از عمق سکوت

[فندق]

چیزی که تو واقعیت تموم شده رو تو رویاهاتون ادامه ندید

[فندق]

ولی شاید دوست داشتن یعنی همین که:
وقتی هست حالت بهتره
وقتی هست، حتی حوصله سربرترین کارها با اون هیجان انگیزه
وقتی شادی، کنارته
وقتی خسته‌ای، کنارته
وقتی غمگینی، کنارته
وقتی از عالم و آدم کلافه‌ای، کنارته
اون برای تموم لحظه‌هات کافیه.

[فندق]

گویند که هر تیره شبی را سحری هست !

[فندق]

گر نباشد رنگ رویا؛به چه دل باید سپرد!

[فندق]

شبا رویاهامون سرطان میگیرن.

[فندق]

تلخ تر از زهر اون قندیه که با منت میخوری.

[فندق]

هوا پسهِ ولی بازم هوا همو داریم.

[فندق]

‏گاهی حس نداشتن
از حس بد داشتن
ترسناکتر میشه.

[فندق]

به جهانی ندهم لذت تنهایی را

[فندق]

از حذف کردن ادم های زندگیتون نترسید
زندگی قانون لیاقت هاست!

[فندق]

طبیعت تا وقتی بازیو نفهمی ، تکرار میکنه

[فندق]

ما چون ز دری پای کشیدیم،کشیدیم
امید ز هرکس که بریدیم،بریدیم

[فندق]

به جَهانی ندهَم، لذت تَنهایی را.

[فندق]

ز بس خندیدم و پنهان نمودم راز خود را؛
کسی باور ندارد در دلم ، دریای درد است .