یه دنیا تجربه و حرف رو آقای نزار قبانی توی چند تا سطر بهمون میگه :
- اگر برای تو خیری داشت ، می ماند .
اگر دوستدارت بود ، حرف میزد .
و اگر مشتاق دیدنت بود ، میآمد . . :)!
یکی پست گذاشته بود :
- هشت سالِ قبل روی این پل نشسته بودم ؛
و به این فکر میکردم که خودمو بندازم تو آب !
امروز کنار همون پل از دخترم عکس گرفتم .
طاقت بیارید ؛
عشق همیشه کار خودشو میکنه . .
قلب ، خاک خوبی دارد ؛
در برابر هر دانه که در آن بنشانی ،
هزار دانه پس میدهد . .
اگر ذرهای نفرت کاشتی ، خروارها نفرت
درو خواهی کرد ؛
و اگر دانهای از محبّت نشاندی ، خرمنها بر خواهی داشت : )!
از ابتدایی ترین مراحلِ عاقل شدن، اینکه
بفهمی از هر عاملی که آرامشتو بههم میزنه،
باید دوری کنی، فرقی نمیکنه چقدر
از رابطهتون گذشته یا با اون فرد چه نسبتی
داری، رسالتِ بعضی از آدما حذف شدنه
رهاش کن..
- هر چیزی را میتوانی پاره کنی و دور بیاندازی ،
اما روزی داخل کتابی ، نامه یا عکسی پنهان شده و غافگیرانه به تو شلیك میکند ؛
تو خواهی مُرد اما خاطرهها ابدیاند . . .
«دنیای عزیز! دارم میروم چون خسته شدهام. گمان کنم به اندازه کافی عمر کردهام. تو را با نگرانیهایت در این فاضلاب شیرین تنها میگذارم. خوش بگذرد.»
_جرج سندرز