-
تعداد ارسال ها
213 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
تمامی مطالب نوشته شده توسط نیلوفر
-
فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت. استاد به او گفت که دیگر شما استاد شده ای و من چیزی ندارم ک به تو بیاموزم. شاگرد فکری به سرش رسید، یک نقاشی فوق العاده کشید و آنرا در میدان شهر قرار داد ، مقداری رنگ و قلمی در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد اگر هرجایی ایرادی می بینند یک علامت × بزنند و غروب که برگشت دید که تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد. استاد به او گفت: آیا میتوانی عین همان نقاشی را برایم بکشی ؟ شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان شهر قرار داد ولی این بار رنگ و قلم را قرار داد اما متنی که در کنار تابلو قرار داد این بود که : اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید غروب برگشتند دیدند تابلو دست نخورده ماند. استاد به شاگرد گفت: همه انسانها قدرت انتقاد دارند ولی جرات اصلاح نه...!
-
ممنونم از همه ی کسانی که تو زندگیم نقشی هر چند کوتاه داشتند و یا اونایی که همیشه تاثیر گذار بودند ... از اونایی که لبخند شدند از اونایی که بغض شدند ممنونم از همه ی کسایی که اومدن تا من دنیارو زیباتر ببینم ... و کسایی که رفتن ؛ تا من دنبال زیبایی باشم ... و از اونایی که حرفاشون زخم بر دلم گذاشت تا یاد بگیرم که هر کسی ارزش هم صحبت شدن رو نداره و اونایی که به هیچ حرفی حضورشون از باید های زندگیه ... من از همه ی آدم های زندگیم ممنونم اونا هر طور که بودن منِ امروز رو ساختن من امروزی که یاد گرفته تا دنبال آرزوهاش باشه و یاد گرفته دست آدم های واقعی و ارزشمند زندگیشو محکم بگیره و قدر همه شونو بدونه ...
-
یـادش بـخیـر هـر جـمعه خونـه "مادربزرگ" جمـع مـیشدیـم ریـز تـا درشـت، کـوچک تــا بـزرگ از هـمهمهی زیـاد، صـدا به صــدا نـمیرسـید آنقَـدَر میگفتـیم و میخندیدیم که اصـلاً متوجـهِ گذر زمان نمیشدیم بـوی غـذای مادر بزرگ را تا چـند خیابان آنطرف تر مـیشد حس کرد روزهای هفـته را روی دورِ تـند میزدیـم تا برسـیم به جمعه جمعه های بچگی مان را با هیچ روزی عوض نمیکردیم گـذشـت و گـذشـت "مـادربـزرگ" از میـانمان رفـت... دورتـر و دورتـر شدیم شـاید دیگر در مـاه و یا حـتی در سال یـکبار دورِ هم جمع شـویم آن هم قـبلش طی میکنـیم میزبان اینـترنت داشته باشـد ! دیگـر از صـدای همهمه خـبری نـیست همهی سـرها داخــل گـوشی شان هست و جُـک ها و اخــبارِ روز را نـقل قـول میکنند غـذا را از بیرون می آورند و به لـطفِ غــذا کنارِ هم مینشـینیم...
-
در گذشته ، در زمان دعوا و شکایت یا بحث و مناظره ، اگر یکی از طرفین سند و مدرکی قاطع وغیرقابل ایراد ارائه می کرد که مخاطب یا طرف دیگر دعوی را تحت تاثیر قرار می داد، اصطلاحاً می گفتند :" فلانی کله گرگی نشان داد " یعنی، مدرکی ارائه کرد که نفی و رد آن به هیچ وجه امکان پذیر نیست. مثل کله گرگی بیشتر بین عوام الناس بخصوص حشم داران وگله داران مصطلح است و ریشه تاریخی آن به این شرح است که : همانطور که می دانیم زندگی گله داران و چوپانان به وجود گوسفندان و سلامت و پرواری آنها بستگی دارد و در گذشته به غیر از بیماریهای مختلف که باعث مرگ گوسفندان می شد ، دشمن اصلی گوسفندان ، گرگهای گرسنه بوده اند که در نیمه های شب به گله ها حمله می کردند و تعدادی از گوسفندان را می کشتند و چون در گذشته هنوز خبری از تفنگ های امروزی نبود ، چوپانان چاره ای نداشتند جزو اینکه در تاریکی شب با کمک سگ های گله و چوب ، چاقو و .. هر چه در دسترس بود ، گرگ های گرسنه را از گله دور کنند . بدیهی است که در آن زمان کشتن یک گرگ کار بسیار سختی بود، پس اگر چوپانی می توانست گرگی را از پای درآورد، سر آن را بر چوب دستی خودش می گذاشت و به نزد صاحب گله می آمد و با افتخار آنرا نشان می داد یعنی که گرگ مزاحم گله را از میان برده است و صاحبان گله هم موظف بوده اند به محض رویت کله گرگ یک راس گوسفند یا قیمت آن را در ازای کله گرگی به صاحب و مالکش تسلیم نمایند . از اینجا بود که اصطلاح" کله ی گرگ" در میان عوام به عنوان مدرک معتبر و بدون خدشه معروف گردید. #پی_نوشت : البته در گذشته شکارچیانی نیز بودند که کارشان کشتن گرگ ها بود و انها نیز با آوردن کله ی گرگ ، مدرک محکمی برای کشتن گرگ داشتند .
-
اسب سواری ، مرد افلیجی را سر راه خود دید ڪه عصا بهدست پیاده میرود ، افلیج از او کمک خواست، مرد سوار دلش به حال او سوخت ، از اسب پیاده شد او را از جا بلند ڪرد و بر روی اسب گذاشت تا او را به مقصد برساند! مرد افلیج ڪه اڪنون خود را سوار بر اسب میدید دهنه ی اسب را ڪشید و گفت: اسب را بردم ... و با اسب گریخت! پیش از آنڪه دور شود صاحب اسب داد زد: تو تنها اسب را نبردی ، جوانمردی را هم بردی، اسب مال تو ؛ اما گوش ڪن ببین چه میگویم؛ مرد افلیج اسب را نگه داشت! مرد سوار گفت: هرگز به هیچ ڪس نگو چگونه اسب را به دست آوردی! میترسم ڪه دیگر "هیچ سواری" به پیادهای رحم نڪند. «كليله و دمنه»
-
تصور کن یک روز صبح که از خواب بیدار میشی ببینی به جز خودت هیچ کس توی دنیا نیست و تو صاحب تمام ثروت زمین هستی اون روز چه لباسی میپوشی؟ چه طلایی به خودت آویزون میکنی؟ با چه ماشینی گردش میکنی؟ کدوم خونه رو برای زندگی انتخاب میکنی؟ شاید یک نصفه روز از هیجان این همه ثروت به وجد بیای اما کم کم می فهمی حقیقت چیه وقتی هیچ کس نیست که احساستو باهاش تقسیم کنی، لباس جدیدتو ببینه برای ماشینت ذوق کنه، باهات بیاد گردش، کنارت غذا بخوره، همه این داشته هات برات پوچه دیگه رانندگی با وانت یا پورشه برات فرقی نداره... خونه دو هزار متری با 45 متری برات یکی میشه... طلای 24 عیار توی گردنت خوشحالت نمیکنه همه اسباب شادی هست اما هیچ کدومشون شادت نمیکنه چون کسی نیست که شادیتو باهاش تقسیم کنی اون وقته که میبینی چقدر وجود آدم ها با ارزشه چقدر هر چیزی هر چند کوچیک و ناقص با دیگران بزرگ و با ارزشه. شاید حاضر باشی همه دنیا رو بدی اما دوباره آدم ها کنارت باشند ..... قـدر همدیگه رو بـدونیم
-
اگر هزار مرتبه هم مادرت را بیشتر دوست میداری به پدرت بیشتر محبت کن نگذار غرور مردانه اش خدشه دار شود جو گندمی های شقیقه اش را ببوس نامرتبی های ابروانش را سامان بده تصدق گرگ و میش چشمانش را بگو چروکِ زیرِ چشمانش را ببوس سرش را روی پاهایت بگذار برایش لالایی بخوان و کم پشتی موهایش را نوازش کن به آغوشش برو اما نه با قد رعنا او گاهی دلتنگ دردانهی شیرین زبانِ دو ساله اش می شود در خورشید وجودش ذوب شو و خستگی هایش را به جان بخر سرت را محکم به سینه اش بچسبان آهنگ قلبش را حفظ باش عطرش را با تمام وجود به مشام بکش پرستار بد احوالی هایش باش هرچقدر پدر باشد و کوه و تکیه گاه گاهی دلش می خواهد بچشد طعم فرزند تو بودن را ...
-
بخشش را "بخش کن" محبت را "پخش کن" شکیبایی بر هر "دعوایی"، "دواست" هر چه "بضاعتمان" کمتر است "قضاوتمان" بیشتر است سوء تفاهم، "تیر خطایی"ست که از "گمان" رها می شود انسان "خوشرو"، گل "خوشبو" ست. "دوست داشتن" را "دوست بدار" به "مهربانی" "مهر" بورز با "آشتی" "آشتی" کن از دورویی "دوری" کن نگذارید گوشهایتان گواه چیزی باشد که چشمهایتان ندیده نگذارید زبانتان چیزی را بگوید که قلبتان باور نکرده "صادقانه زندگی کنید" ما موجودات خاکی نیستیم که به بهشت میرویم ما موجودات بهشتی هستیم که از خاک سر برآورده ایم!
-
گاهـــــــــــــي خلــوتِ دوستت را بهم بــریـــز ! تا بداند که تنها نیست... آرزوی ماست که در وجــودِ دوست خانه ای داشته باشیم حتی به مساحت یک یاد ... زنــدگی "کوتاه تر از آنست که به خصومت بگذرد ، و قلب ها گرامی تر از آنند که بشکننـــــــــد ... !! آنچه از روزگار به دست می آید با خنده نمی مــانـــد و آنچه از دست برود با گریه جبـــران نمی شـــود ... فــردا خورشید "طلــــــــــوع " خــــــــواهد کرد ، حتی اگر "ما" نباشیـم ...! پــس تا فـرصت هست ، قــدر همــــدیگـر را بدانیـم...
-
در گوشهگوشه ایران، یک جاذبه گردشگری زیبا نهفته است؛ درست در جایی که حتی انتظار وجود آن را هم ندارید و ناگهان شما را شگفتزده خواهد کرد. در محدوده جنوب کشور و در دل آبهای نیلی رود کارون، عقیقی زیبا با نام جزیره سد شهید عباس پور جا خوش کرده است. همه ساله گردشگران فراوانی برای بازدید از این جزیره، عازم خوزستان میشوند. امروز قصد داریم تا شما را با جزیره عباس پور یا همان جزیره کوشک آشنا کنیم. جزیره کوشک کجاست؟ سد شهید عباسپور روی رود کارون در جنوب غرب ایران قرار دارد. در دل دریاچهای که این سد به وجود آورده، جاذبهای تفریحی و زیبا با نام جزیره کوشک به چشم میخورد. بر اساس تقسیمات کشوری، جزیره کوشک جزء حوزه استحفاظی شهرستان اندیکا محسوب میشود و در بین گردشگران داخلی و خارجی، شهرت بسیاری به دست آورده است. این جزیره کوچک بسیار زیباست و در هر فصل زیبایی منحصر به خود را دارد. اگر اهل کشف جاذبههای جدید گردشگری و ماجراجویی هستید، سفر به جزیره سد شهید عباس پور را به شما توصیه میکنیم. آب و هوای جزیره کوشک جزیره کوشک به دلیل قرارگیری در موقعیت اقلیمی بسیار مناسب، آب و هوایی عالی و دلپذیر دارد. مجاورت رود زیبا و خروشان کارون باعث ایجاد خاکی حاصلخیر در جزیره شده است؛ از این رو پوشش گیاهی عالی و انبوهی در این جزیره به وجود آمده است. وجود رطوبت زیاد هوا در این جزیره باعث میشود تا اختلاف دمای چشمگیری در این محدوده وجود نداشته باشد؛ اما باز هم در فصل تابستان، گرمای هوا باعث ایجاد هوایی شرجی شده و تنفس را کمی دشوار میکند. جاذبههای گردشگری جزیره کوشک جزیره کوشک جزو زیباترین جزیره های ایران و سد شهید عباسپور از مهمترین سدهای ایران است و به همین خاطر در این جزیره به هیچ عنوان حوصله شما سر نمیرود. فضای داخل جزیره، محیطی سرسبز و پر دار و درخت است. گشتوگذار در بین این طبیعت زیبا و دیدنی، یک تفریح عالی به حساب میآید. همچنین فضای نیمه کوهستانی و پلههای سنگی باعث شدهاند تا جزیره سد شهید عباس پور به گزینهای مناسب برای کوهنوردی و کوهپیمایی تبدیل شود. اگر اهل طبیعتگردی، لذتبردن از مناظر طبیعی و همچنین فعالیتهای فیزیکی در هوایی دلپذیر هستید، به هیچ عنوان حتی یک ثانیه در جزیره کوشک احساس بیحوصلگی و خستگی نخواهید کرد. در ادامه برخی از تفریحاتی که میتوانید در این جزیره تجربه کنید را به شما عزیزان معرفی خواهیم کرد: کوهنوردی؛ کوهپیمایی؛ دوچرخهسواری؛ قایقسواری؛ ماهیگیری؛ استفاده از زمین فوتبال. اقامت در جزیره کوشک در جزیره کوشک، 12 ویلای یک، دو، سه و چهار خوابه در فضایی سبز و زیبا ساخته شده است. با اقامت در این ویلاها، میتوانید از چشماندازی بینظیر لذت ببرید و اقامتی فراموشنشدنی را تجربه کنید. همه ویلاها مجهز به انواع امکانات تفریحی و رفاهی هستند. همین مسئله باعث شده تا جزیره کوشک یک جزیره تفریحی بسیار مجهز باشد. هر ویلا دارای محوطه فضای سبز اختصاصی نسبتاً بزرگ با درختکاری و انواع گلکاری است که فضایی برای باربیکیو را ایجاد میکند. همچنین در این فضای سبز، آلاچیق اختصاصی و تاب برای تفریح و استراحت مهمانان تعبیه شده است. علاوه بر تمامی این مزایا، زمین فوتبال، سالن ورزشی و همچنین سالن غذاخوری اشتراکی نیز برای همه مسافران قابل دسترسی است. علاوه بر این ویلاها، زمینی به مساحت 13 هکتار در 24کیلومتری شهرستان بهبهان و جنب دریاچه سد مارون، به یک مجموعه تفریحیورزشی اختصاص یافته است. در این مجموعه 18 دستگاه ویلا که 9 دستگاه آنها سهخوابه و 9 دستگاه دیگر تکخوابه هستند وجود دارند. در هر مجموعه امکانات رفاهی کامل همانند سرویس خواب، مبلمان، میز نهارخوری، تلویزیون، سیستم تهویه مطبوع، سیستم سرمایشی و گرمایشی و امکان استفاده از تفریحات متعدد وجود دارد. امکانات رفاهی و خدماتی جزیره کوشک همان طور که اشاره کردیم، در جزیره کوشک فضاسازی مدرن و شهری انجام شده است. به این ترتیب هر آنچه از امکانات رفاهی و خدماتی نیاز داشته باشید را میتوانید در این جزیره زیبا و دوستداشتنی بیابید. شما میتوانید برای اقامت، مجموعه اقامتی جزیره کوشک را انتخاب کنید و از تمامی امکانات لازم برای تجربه سفری بینظیر بهرهمند شوید. دسترسی به جزیره کوشک برای دسترسی به جزیره سد شهید عباس پور میتوانید از اهواز یا از تهران مسیر را آغاز کنید. مسیر تهران بهتنهایی سه راه مختلف دارد که در این قسمت شما را با هر سه آنها آشنا خواهیم کرد. البته تور جزیره سد شهید عباس پور سادهترین روش برای سفر محسوب میشود و میتوانید بهراحتی در اقامتگاه مارون ساکن شوید. هزینه ورودی رایگان بهترین زمان سفر فصل پاییز آدرس استان خوزستان، ۵۰ کیلومتری شمال شرقی مسجد سلیمان، سد شهید عباسپور مسیر دسترسی به جزیره سد شهید عباس پور از تهران مسیر شماره یک: تهران، قم، اراک، بروجرد، کمربندی خرمآباد، اندیمشک، کمربندی دزفول، شوشتر، مسجد سلیمان، اسلام آباد، جزیره کوشک؛ مسیر شماره دو: تهران، قم، کاشان، کمربندی اصفهان، بروجن، دهدز، ایذه، سد شهید عباسپور؛ مسیر شماره سه: تهران، قم، سلفچگان، دودهک، دلیجان، گلپایگان، داران، ده نو، آبند، کوشک، سد شهید عباس پور. *بهترین مسیر، مسیر شماره یک و سختترین مسیر، مسیر شماره سه است. مسیر دسترسی به جزیره سد شهید عباس پور از اهواز از اهواز میتوانید به سمت شمال شرقی و در راستای رود کارون حرکت کنید. این مسیر بسیار سر راست است و در طول راه وارد جادههای فرعی نخواهید شد. مسیر را به سمت آبگاه ادامه دهید. پس از عبور از منطقه حفاظت شده مسجد سلیمان، وارد منطقه کوشک و سد شهید عباسپور خواهید شد. این مسیر حدود ۲ تا ۳ ساعت طول میکشد.
-
تصمیم بگیر با دل خوشیهای ساده معادله پیچیدهٔ زندگی را دور بزنی... در خنده اسراف کن و به غم پشت پا بزن... با باران همآواز شو و بگذار خورشید تنت را لمس کند... به دورهمی دوستانت نه نگو و برای بودن در شادیها بهانه نیاور... گذشته را به دفتر خاطراتت بچسبان و از دلخوشیهای بندانگشتی ساده نگذر... خودت را دوست بدار و مثل صبح بعد از باران خنک باش و دلپذیر.... یادت باشد شادمانی را وقتی در دستانت نگه داری همیشه کوچک به نظر میرسد؛ ولی وقتی آن را از دست دهی خواهی دید که چقدر بزرگ و ارزشمند است.
-
عالی بود عزیزم
-
خدا مرحم تمام دردهاست هرچه عمق خراشهای وجودت بیشتر باشد خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای میگیرد . . . او همیشه آغوشش باز است، نگفته تو را میخواند اگر هیچکس نیست، خدا که هست . . . و دریایی غرق نمی کند “موسی” را مادری،کودک دلبندش را به دست موجهای خروشان “نیل” می سپارد تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش دیگری را برادرانش به چاه می اندازند سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد مکر زلیخا زندانیش می کند ، اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند و خدا نخواهد ، نمی توانند او که یگانه تکیه گاه من و توست
- 3 پاسخ
-
- 2
-
من دلم می خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست کنج هر دیوارش دوستهایم بنشینند آرام گل بگو گل بشنو هرکسی می خواهد وارد خانه پر عشق و صفایم گردد یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند شرط وارد گشتن شست و شوی دلهاست شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست بر درش برگ گلی می کوبم روی آن با قلم سبز بهار می نویسم ای یار خانه ی ما اینجاست تا که سهراب نپرسد دیگر “خانه دوست کجاست؟ “ فریدون مشیری
-
سینما نفت آبادان آبادان که قبل از انقلاب بیشترین سینما را بعد از تهران داشت، به شهر سینماها معروف بود. سینما نفت آبادان که در سابق آن را تاج نامگذاری کرده بودند، یادگاری از دوران گذشته و معماری انگلیسی در این شهر است. این سینمای بزرگ که با نما و معماری جذاب خود سالهای سال در دل این شهر گرم جا خوش کرده، از دیدنیهای معروف شهر آبادان است. در این مقاله میخواهیم به سفری تاریخی رفته و از داستان پشت آجرهای قرمز رنگ سینما نفت آبادان حرف بزنیم. آنچه از سینما نفت آبادان نمی دانید! تعداد سینماها در آبادان، قلب سیاه و نفتی ایران، در سالهای پیش از انقلاب با تهران رقابت میکرد. سینما نفت نیز از قدیمیترین سینماهای این شهر بود که به دلیل ظاهر جذاب با آجرهای قرمزرنگ خود جایگاهی ویژه بین مردم داشت. ساخت این بنای عظیم قبل از جنگ جهانی دوم در دوره پهلوی اول آغاز شد. در آن زمان این سینما با عنوان "تاج" نامگذاری شد و بعد از انقلاب تغییر نام داد. عمر این سینمای بزرگ با پالایشگاههای نفت آبادان برابری میکند و اثری از انگلیسیها منطقه "بریم" در آبادان است. در آن زمان بیشتر کارکنان رده بالای پالایشگاه نفت از انگلستان بودند و کارکنان هندی و ایرانی در ردههای پایینتر قرار داشتند. انگلیسیها در محله "ابو ابراهیم" که به اختصار به آن "بریم" میگفتند؛ اسکان داشتند و بعد از اتمام کارهای ساختمانی پالایشگاه و بهرهبرداری از آن، به فکر ساختن سینمایی بزرگ و مجلل افتادند. طراحی، ساخت و حتی آجرهای نسوز قرمزرنگ سینما همگی از انگلستان است. در نهایت سینما تاج آبادان در سال 1323 افتتاح شد، اما در آن زمان مردم عادی اجازه استفاده از سینما را نداشتند و این بنا مخصوص کارکنان پالایشگاه نفت بود. در این سینما اغلب فیلمهای زبان اصلی پخش میشد و بعدها هفتهای یکبار یک فیلم فارسی هم در جدول پخش آن بهچشم میخورد. علاوه بر نمایش فیلم، سینما نفت آبادان محل برگزاری انواع نمایشها، کنسرتها و جُنگهای شادی برای رؤسا و کارکنان شرکت نفت بود. معماری سینما نفت آبادان سینما تاج آبادان که بعدها به نفت تغییر نام داد، توسط معماری اسکاتلندی به نام جیمز مالیسن ویلسن (James Mollison Wilson) و به سبک آرت دکو طراحی شد. انگلیسیها که در ابتدای ورود، آپارات کوچکی همراه خود آورده و سینمای روباز خاصی طراحی کردهبودند، بعد از ساخت انواع خانهها، بیمارستانها، باشگاهها و سایر امکانات رفاهی، ساخت سینما تاج را در محله بوارده جنوبی آغاز کردند. برای ساخت این بنا آجرهای مخصوصی به نام آجر لندنی از انگلستان آورده شد که ظاهری قرمزرنگ داشتند. معماری بنا به خوبی ویژگیهای معماری انگلیسی را نشان میدهد. نمای بیرونی سینما نفت آبادان همچون شیری است که روی پاهای خود نشسته و به همین دلیل از آن به عنوان نگهبان شهر یاد میکردند. بسیاری نیز باور دارند ظاهر بیرونی سینما یادآور کلاه ملکه انگلستان است. ساختمانهای اطراف سینما نیز که یادگاری از دوران زندگی انگلیسیها در این محله است، همگی با معماری انگلیسی ساختهشده و ظاهری جذاب دارند. سینما تاج که با گنجایش 1178 نفر تأسیس شد، در تاریخ 10 دیماه سال 1381 به عنوان یکی از آثار ملی ایران با شماره ثبت 7042 به ثبت رسمی رسید. راههای دسترسی به سینما نفت آبادان آدرس: استان خوزستان، شهر آبادان، فلکه سینما نفت سینما نفت آبادان در جنوب این شهر و محله بوارده جنوبی قرار گرفته است. نام این محل در واقع از صاحب عرب آن در گذشته گرفتهشده که "ابو ورده" نام داشت. محله بوارده که به دو بخش جنوبی و شمالی تقسیم میشود در گذشته محل زندگی کارکنان ایرانی و هندی پالایشگاه نفت بوده و از نظر جایگاه اجتماعی پایینتر از محله "بریم" قرار داشته است. برای رسیدن به این محله زیبا با معماری خاص آن باید به سمت فلکه سینما نفت رانندگی کنید. با رسیدن به فلکه، بنای سینما به خوبی مشخص است.
-
خودم نه ولی یکی از نزدیکانم درست کرد بله خوب بود
- 4 پاسخ
-
- 1
-
خیار شور یک روزه اگر می خواهید خیار شور را سریع مصرف کنید این روش را پیشنهاد میکنیم: مواد لازم خیار تازه: ۲ کیلو ترخون: ۴ الی ۵ ساقه سیر : ۵ حبه آب جوشیده خنک: به مقدار لازم نمک و فلفل : به مقدار لازم سرکه : نصف لیوان طرز تهیه خیار را کاملا شسته و داخل شیشه های بزرگ می ریزیم. سپس چند ساقه ترخون و ۳ حبه سیر را در شیشه می ریزیم و بعد آب جوشیده خنک را با نمک و فلفل مخلوط کرده و به میزان دلخواه و نصف لیوان سرکه، بر روی خیارهای داخل شیشه می ریزیم. آنگاه درب شیشه را محکم می بندیم. سپس یک قابلمه برداشته و شیشه را در وسط آن قرار می دهیم و تا کمر قابمله را پر از آب می کنیم،و قابلمه را روی حرارت قرار می دهیم تا به جوش آید. توجه کنید پس از به جوش آمدن آب،به مدت ۱۵ دقیقه روی حرارت باشد و بجوشد. سپس شیشه را از قابلمه خارج کرده و می گذاریم تا خنک شود. وقتی کاملا سرد شد آن را به مدت ۲۴ ساعت درون یخچال می گذاریم تا قابل مصرف شود. توجه: این خیارشور شبیه همان خیارشور های شرکتی و با همان طعم و مزه می شود و مهم تر از همه اینکه بدون مواد نگهدارنده و خیلی تازه می باشد.
-
نان آچما مواد اولیه : شیر گرم1 پیمانه آب گرم1/2 پیمانه روغن مایع(ذرت، آفتابگردان یا روغن زیتون)1/3 پیمانه کره نرم50 گرم مایه خمیر فوری2 ق چ شکر دانه ریز1/3 پیمانه نمک1 ق چ آرد سفیدحدود 4 و 1/2 پیمانه تخم مرغ سفیده و زرده جدا شده2 عدد زرده تخم مرغ ودانه کنجد سیاه و سفید (اختیاری)برای رومال روش تهیه: در یک کاسه متوسط شیر و آب(گرمای شیر و آب باید در حدی باشه که دست نسوزه)شکر و مخمر رو با هم مخلوط کنین سپس روغن، کره، نمک، سفیده تخم مرغ رو در مخلوط شیر وریخته و مخلوط کنین و به تدریج آرد اضافه کردن.کنین و با دستتون مخلوط کنین و 10 دقیقه ورز بدین خمیر رو حدود 2 ساعت استراحت بدین تا حسابی پف کنه و لطیف بشه حالا خمیر رو به اندازه نارنگی تقسیم کنین و به صورت لوله نازک و بلندی در بیارین و هر دوتا خمیر رو با هم تاب داده و دور هم بپیچونین و دایره ای شکل در بیارین و توی سینی بذارین روی خمیر رو با زرده تخم مرغ بپوشونین و در فر از پیش گرم شده با دمای 190 درجه سانتی گراد به مدت تقریبا 25 دقیقه قرار بدین تا قهوه ای طلایی بشه
- 4 پاسخ
-
- 4