رفتن به مطلب

نیلوفر

کاربر عضو
  • تعداد ارسال ها

    213
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

تمامی مطالب نوشته شده توسط نیلوفر

  1. نیلوفر

    کربلا

    متشکرم
  2. دادن صدقه برای سلامتی امام زمان(عج) 1. یکی از پیامکهایی که امسال در ایام تاسوعا و عاشورا در بین مؤمنین بسیار رد و بدل میشد، نقلی از سیره حضرت علامه امینی(ره) صاحب الغدیر بود که : ایشان در شب عاشورا مدام صدقه میداده و میفرمودند:"در این ایام فشار زیادی بر قلب حضرت صاحب(عج) وارد میشود." 2. یکی از مداحان زاهد و عابد تبریز به نام ملاسلطان علی، به زیارت حضرت صاحب(عج) نائل آمد. از حضرتشان پرسید: این قولی که از شما نقل میکنند مبنی بر اینکه:"اگر اشک چشمم تمام شود، خون گریه میکنم"، صحیح است؟ حضرت فرمودند: بله، درست است. - آیا برای مصیبت ارباً اربا شدن عمویتان حضرت علی اکبر(ع) است که شما خون گریه میکنید؟ - اگر عمویم علی اکبر(ع) هم بود، خود خون گریه میکرد. - آیا برای مصیبت علقمه و عمویتان حضرت ابالفضل العباس(ع) است؟ - اگر عمویم عباس(ع) هم بود خون گریه میکرد. - آیا برای مصیبت جدتان حضرت سید الشهدا(ع) و گودی قتلگاه است؟ - اگر جدم هم بود، خون گریه میکرد. - پس این کدام مصیبت است که شما برایش خون گریه میکنید؟ - اسارت عمه جانم زینب(سلام الله علیها) ... 3. چه خوب است ما نیز در این ایامی که قلب حضرت تحت شدیدترین فشارهاست و اشک خون از چشمانشان برای اسارت عمه شان حضرت زینب(س) می بارد، در قنوت نمازهایمان دعای فرج و سلامتی حضرتشان را بخوانیم و مدام برای سلامتی شان صدقه کنار بگذاریم. که انشالله مشمول دعای خیر آن حضرت بشویم، چرا که فرمودند:"هرکس برای فرج ما دعا کند، ما نیز برای او دعا میکنیم."مرتبط : علامه امینی شب تاسوعا و عاشورا برای آقا امام زمان(عج الله) صدقه کنار میگذاشتند ومیگفتند:امشب قلب نازنین حضرت در فشار است اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
  3. نیلوفر

    کربلا

    ❤❤
  4. نیلوفر

    کربلا

    راست‌گفتہ‌اند عالم‌ازچهارعنصر‌تشکیل‌شده: آب،آتش،خاك‌،هوا آبۍکہ‌ازتودریغ‌ڪردند آتشی‌کہ‌درخیمہ‌گاهت‌افتاد خاکۍکہ‌شدسجده‌گاه‌وطبیب‌دردها وهوایی‌کہ‌عمریست‌افتاده‌دردل‌ها ترکیب‌این‌چهارعنصرمی‌شود: کربلا (:
  5. نیلوفر

    دیدار یار

    الان دقیقا اونجام که مولانا میگه: در دل رنج‌ها باشد که آن به هیچ دارویی خوش نشود! نه بِخُفتن نه به گشتن نه به خوردن اِلا به دیدارِ یار..
  6. نیلوفر

    شاهکار

    به ابوسعید ابوالخیر گفتند: فلانی قادر است پرواز کند. گفت: این که مهم نیست، مگس هم می پرد. گفتند: فلانی را چه میگویی؟ روی آب راه می رود. گفت: اهمیتی ندارد، تکه ای چوب نیز همین کار را می کند. گفتند: پس از نظر تو شاهکار چیست؟ گفت: این که در میان مردم زندگی کنی ولی هیچگاه به کسی زَخم زبان نزنی، دروغ نگویی، کلک نزنی٬ دلی نشکنی٬ از اعتماد کسی سوءاستفاده نکنی و کسی را از خود ناراحت نکنی. این شاهکار است...
  7. نیلوفر

    داستان کوتاه

    پیرمرد محتضری که احساس می کرد مردنش نزدیک است، به پسرش گفت: مرا به حمام ببر. پسر، پدرش را به حمام برد. پدر تشنه اش شد. آب خواست. پسر قنداب خنکی سفارش داد ؛ برایش آوردند و آن را به آرامی ؛ در دهان پدر ریخت و پس از شست وشو پدر را به خانه برد. پس از چندی پدر از دنیا رفت و روزگار گذشت و پسر هم به سن کهولت رسید ؛ روزی به پسرش گفت: فرزندم مرگ من نزدیک است ؛ مرا به حمام ببر و شست وشو بده. پسر نااهل بود و با غر و لند پدر را به حمام برد و کف حمام رهایش کرد و با خشونت به شستن پدر پرداخت. پیرمرد رفتار خود با پدرش را به یاد آورد. آهی کشید و به پسر گفت: پسرم تشنه هستم. پسر با تندی گفت: این جا آب کجا بود و طاس را از گنداب حمام پر کرد و به حلقوم پدر ریخت. پدر اشک از دیده اش سرازیر شد و گفت: من قنداب دادم، گنداب خوردم. تو که گنداب می دهی ؛ ببین چه می خوری؟
  8. نیلوفر

    با نادان ها بحث نکنیم

    ممنون عزیزم❤❤
  9. نیلوفر

    با نادان ها بحث نکنیم

    ‌ خر گفت: علف آبی است، گرگ گفت: ن سبز است... رفتند نزد شاه جنگل(شیر)ماجرای اختلاف را گفتند، شیر گفت: گرگ را زندانی کنید.! گرگ گفت: مگر علف سبز نیست. شیر گفت: سبز است اما دلیل زندانی شدن تو بحث کردن با خر است...!! هرگز با نادان ها بحث نکنیم.!
  10. نیلوفر

    انسانیت

    چقدر این جمله زیباست انسانهای ناپخته همیشه میخواهند که در مشاجرات پیروز شوند... حتی اگر به قیمت از دست دادن "رابطه" باشد... اما انسانهای عاقل درک میکنند که گاهی بهتر است در مشاجره ای ببازند، تا در رابطه ای که برایشان با ارزش تر است "پیروز" شوند... هیچگاه فراموش نکنیم که هیچکس بر دیگری برتری ندارد ؛ مگر به " فهم و شعور " ؛ مگر به " درک و ادب " ؛ آدمی فقط در یک صورت حق دارد به دیگران از بالا نگاه کند و آن هنگامی است که بخواهد دست کسی را که بر زمین افتاده را بگیرد و او را بلند کند ! واین قدرت تو نیست ؛ این " انسانیت " است....!!
  11. نیلوفر

    مادر

    ‌ مادر نابینا کنار تخت پسرش در شفاخانه نشسته بود و می گریست... فرشته ی فرود آمد و رو به طرف مادر گفت: ای مادر من از جانب خدا آمده ام. رحمت خدا بر آن است که فقط یکی از آرزو های ترا براورده سازد، بگو از خدا چه می خواهـی؟ مادر رو به فرشته کرد و گفت: از خدا می خواهم تا پسرم را شِفا دهد. فرشته گفت: پشیمان نمی شوی؟ مادر پاسخ داد: نه! فرشته گفت: اینک پسرت شِفا یافت ولی تو می توانستی بینایی چشمان خود را از خدا بخواهی... مادر لبخند زد و گفت تو درک نمی کنی! * سال ها گذشت و پسر بزرگ شد و آدم موفقی شده بود و مادر موفقیت های فرزندش را با عشق جشن می گرفت. پسرش ازدواج کرد و همسرش را خیلی دوست داشت... پسر روزی رو به مادرش کرد و گفت: مادر نمی توانم چطور برایت بگویم ولی مشکل اینجاست که خانمم نمی تواند با تو یکجا زندگی کند. می خواهم تا خانه ی برایت بگیرم و تو آنجا زندگی کنی. مادر رو به پسرش کرد و گفت: نه پسرم من می روم و در خانه ی سالمندان با هم سن و سالهایم زندگی می کنم و راحت خواهم بود... مادر از خانه بیرون آمد، گوشه ی نشست و مشغول گریستن شد. فرشته بار دیگر فرود آمد و گفت: ای مادر دیدی که پسرت با تو چه کرد؟ حال پشیمان شده یی؟ می خواهی او را نفرین کنی؟ مادر گفت: نه پشیمانم و نه نفرینش می کنم. آخر تو چه می دانی؟ فرشته گفت: ولی باز هم رحمت خدا شامل حال تو شده و می توانی آرزوی بکنی. حال بگو میدانم که بینایی چشمانت را از خدا می خواهی، درست است؟ مادر با اطمینان پاسخ داد نه! فرشته با تعجب بسیار پرسید: پس چه؟ مادر جواب داد: از خدا می خواهم عروسم زن خوب باشد و مادر مهربان باشد و بتواند پسرم را خوشبخت کند، آخر من دیگر نیستم تا مراقب پسرم باشم. اشک از چشمان فرشته سرازیر شد و اشک هایش دو قطره در چشمان مادر ریخت و مادر بینا شد... هنگامی که زن اشک های فرشته را دید از او پرسید: مگر فرشته ها هم گریه می کنند؟ فرشته گفت: بلی! ولی تنها زمانی اشک می ریزیم که خدا گریه می کند. مادر پرسید: مگر خدا هم گریه می کند؟! فرشته پاسخ داد: خدا اینک از شوق آفرینش موجودی به نام مادر در حال گریستن است... هیچ کس و هیچ چیز را نمی توان با مادر مقایسه کرد. مادرم تاج سرم
  12. یاخدااااا نکنه اینا رو میخوای بذاری واسه عکس پروفایلمون
  13. اولش واقعا کمی ترسیدم
  14. نیلوفر

    پیش دیابت

    پیش دیابت قبل از اینکه افراد مبتلا به دیابت نوع 2 شوند؛ ابتدا در مرحله پره دیابت( پیش دیابت) قرار میگیرند؛ در این مرحله قند خون بالاتر از میزان طبیعی می باشد اما قند خون به اندازه ای نیست که به آن دیابت گفته شود. افرادی که در فاز پیش دیابت می باشند میتوانند با اصلاح شیوه زندگی خود با مصرف مواد غذایی سالم، کاهش وزن ، پرهیز از استرس و فعالیت بدنی روزانه احتمال ابتلا به دیابت را کاهش دهند. تشخیص زودهنگام پره دیابت به کنترل قند خون و جلوگیری از ابتلا به دیابت کمک موثری می کند .
  15. پسر بچه ای پرنده زيبايي داشت و به آن پرنده بسيار دلبسته بود. حتی شبها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش می گذاشت و ميخوابيد. اطرافيانش كه از اين همه عشق و وابستگی او به پرنده باخبر بودند، از پسرک حسابی كار ميكشيدند و سو استفاده میکردند. هر وقت پسرک از كار خسته ميشد و نميخواست كاری را انجام دهد، او را تهديد ميكردند كه الان پرنده اش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرک با التماس مي گفت: نه، كاری به پرنده ام نداشته باشيد. هر كاری گفتيد انجام ميدهم. تا اينكه يك روز صبح برادرش او را صدا زد كه برود از چشمه آب بياورد، و او با سختی و كسالت گفت: خسته ام و خوابم مياد، برادرش گفت: الان پرنده ات را از قفس رها میكنم، كه پسرک آرام و محكم گفت: خودم ديشب آزادش كردم رفت..... حالا برو بذار راحت بخوابم. كه با آزادی او خودم هم آزاد شدم. اين حكايت همه ما است تنها فرق ما، در نوع پرنده ای است كه به آن دلبسته ايم پرنده بسياری پولشان بعضی قدرتشان برخی موقعيتشان پاره ای زيبايي و جمالشان برخی عشقشان و خلاصه شيطان و نفس، هر كس را به چيزي بسته اند و وابسته کرده اند. و ترس از رها شدن از آنها سبب شده تا ديگران و گاهی خودمان از خودمان بیگاری بکشیم پرنده ات را آزاد کن.... ترک لذت ها و شهوت ها سخاست هر که در شهوت فرو شد بر نخاست مثنوی معنوی ‌
  16. نیلوفر

    هفت پند بی نظیر مولانا

    هفت پند بی نظیر مولانا: ۱. شب باش در پوشیدن خطای دیگری ۲. زمین باش در فروتنی ۳. خورشید باش در مهربانی ۴. در زندگی خودت باش، همانگونه که هستی ۵. رود باش در سخاوت به دیگران ۶. دریا باش در صبر و بردباری ۷. همچون مرده باش در هنگام خشم
  17. نیلوفر

    پانزده نوع ثروت

    پانزده نوع ثروت که داشتن آنها ما را ثروتمند می کند: ۱-نگرش مثبت ۲-ارتباط موثر ۳-ادب ۴-یادگیری مادام العمر ۵-انضباط شخصی ۶-کوشش برای تندرستی ۷-تقویت آستانه تحمل ۸-خلاقیت ۹-عشق ورزیدن به کار ۱۰-داشتن برنامه و هدف ۱۱-انضباط اجتماعی ۱۲-احساس مسولبت در مقابل محیط زندگی ۱۳-مقابله با مصرف گرایی ۱۴-بخشندگی ۱۵-اعتماد به نفس
  18. نیلوفر

    برای خودت زندگی کن

    کارهایی را بکن که دوست داری، جوری باش که دوست داری و راهی را برو که حالت را بهتر می‌کند. به اینکه دیگران درباره تو چه فکری می‌کنند، فكر نكن. ما اینجا نیستیم که باب میل دنيا و دیگران باشیم. ما آمده‌ایم تا خودمان، تعبير رویاهای خودمان باشیم.
  19. نیلوفر

    زندگی باید کرد

    زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست و دلم بس تنگ است باز هم می‌خندم آنقدر می‌خندم که غم از روی رود… زندگی باید کرد گاه با یک گل سرخ گاه با یک دل تنگ گاه باید رویید در پس این باران گاه باید خندید بر غمی بی‌پایان…
  20. نیلوفر

    حلوا تر شیرازی

    حلوا تر شیرازی مواد لازم: آرد برنج۱/۲پ. نشاسته گندم( نشاسته گل) ۱پ. آب ۴ پ. شیر ۵ پ. گلاب ۱/۲پ. پودر هل ۱/۲ق چ(اختیاری). شکر ۲و۱/۲پ.اگه کم شیرین دوست دارین میتونید ۲پ بریزید. زعفران دم کرده غلیظ به میزان لازم. طرز تهیه: ابتدا نشاسته را با دو پیمانه از آب سرد که در مواد لازم هست حل کرده و از صافی رد کنید تا اگه ناخالصی داره گرفته بشه.آرد برنج را با شیر سرد مخلوط کنید. شکر و بقیه آب و نشاسته حل شده به شیر اضافه کنید ظرف را روی حرارت نسبتا زیادقرار دهید و مرتب به هم بزنید تا حلوا غلیظ بشه حرارت را کم کنید وباز به همزدن ادامه دهید تا زمانی که خط قاشق یا چنگال روی آن محو نشود و مطمئن بشید که نشاسته پخته شده (تقریبا ۱۵ دقیقه) گلاب به همراه هل مخلوط و به مواد اضافه کرده کمی روی حرارت به هم بزنید تا حلوا دوباره سفت شود(حدود دو سه دقیقه) گلاب را همیشه در آخرین مرحله اضافه کنید تا عطر آن به واسطه جوش خوردن از بین نره. سپس نیمی از مواد را درون ظرف ریخته و بقیه را با زعفران مخلوط کنید مجددا روی حرارت قرار داده و بهم بزنید تا کاملا رنگ زعفران بگیرد و روی مواد سفید رنگ بریزید. میتونید همه را یک رنگ درست کنید بستگی به سلیقه شما دارد. روی آنرا با پودر پسته تزیین کنید ظرف را بعد از خنک شدن با سلفون بپوشانید و درون یخچال قرار دهید تا حلوا کاملاخنک و سفت شود و بتونید اونو برش بزنید.من همیشه یک روز قبل حلوا رو درست میکنم تا حلوا کاملا خودشو بگیره. -کف ظرف نیازی به چرب کردن نداره و میتونید راحت برش بزنید و جدا کنید ولی اگه می خواین از قالب استفاده کنید برای اطمینان کمی اونو چرب می کنیم
  21. نیلوفر

    در درون خود چه دارید؟

    در درون خود چه دارید؟ سالها پیش کشور آلمان به دو بخش تقسیم شده بود، آلمان شرقی و آلمان غربی و دیواری شهر برلین را به دو قسمت برلین شرقی و برلین غربی تقسیم کرده بود. یک روز، افرادی از برلین شرقی کامیونی پر از زباله و خوراکی‌های گندیده متعفن را به سمت غربی دیوار یعنی برلین غربی ریختند. مردم برلین غربی به سادگی می توانستند تلافی و انتقام جویی کنند، ولی این کار را انجام ندادند! ولی به جای آن کامیونی پر از کنسروهای خوراکی،بسته های نان و شیر و دیگر مایحتاج خوراکی تازه را در سمت شرقی دیوار یعنی برلین شرقی با نظم آنجا گذاشتند. و بر روی بسته ها تابلویی نهادند که بر آن نوشته شده بود: هرکس از آنچه دارد به دیگران می دهد چه حقیقت زیبایی، ما تنها از آن‌چه پر هستیم به دیگران می دهیم! چه چیزی در درون شماست؟ محبت یا نفرت؟ صلح یا جنگ؟ حیات یا مرگ؟ برکت یا لعنت؟ ظرفیت ساختن یا ظرفیت تخریب؟ شما چه چیز به دیگران هدیه می دهید ...؟
  22. نیلوفر

    قوی باش

    سختی‌ها را جدی نگیر...! اصلا بگذار از این همه خونسردی‌ات تعجب کند. بگذار بداند تو بیدی نیستی که با این بادها بلرزی! اصلا تا بوده این چنین بوده، سختی‌ها همین را می‌خواهند؛ می‌خواهند جدی بگیریشان، آن‌وقت دست بگذارند بیخ گلویت و نگذارند آب خوش از گلویت پایین برود! اما تو مثل همیشه آرام باش، مثل همیشه بخند، سخت باش، اما سخت نگیر. بگذار سختی با تمام وجودش احساس کند، که هنوز هم کسی در این گوشه از دنیا، سخت تر از خودش پیدا می شود. تو قوی باش... فقط همين!!
  23. نیلوفر

    خوشبختی

    به داشته ها ، موقعیت ها و آدم هایِ خوبِ زندگی ام فکر می کنم به هرچیز یا هرکسی که دنیایِ مرا زیبا و حالِ مرا خوب می کند . و می خندم ؛ به رویِ تمامِ روزهایِ خوبی که در راهَند ، اتفاقاتِ خوبی که خواهند افتاد ، و آرزوهایی که برآورده خواهند شد . خوشبختی یعنی همین ؛ که زندگی را سخت نگیرم ، که حالِ من خوب باشد .
  24. نیلوفر

    به خودت بیا ...

    لیاقتِ تو بیشتر از این هاست که توقف کنی و خودت را برای افرادِ حقیری که تو را بی بهانه قضاوت می کنند توضیح دهی ... اینها اگر قرار بود بفهمند که قضاوت نمی کردند !! هیچ کس به اندازه ی خودت به مسائل و دغدغه هایت اِشراف ندارد ... این تو هستی که باید درست را از نادرست تشخیص بدهی و گام برداری ... منطق هم همین را میگوید؛ این که در زندگیِ هرکسی ، تصمیم گیرنده و قاضی ، خودش است و خدایش... ، "نه مردم" ! قضاوتت که کردند ، خودت را به نشنیدن بزن و با بیخیالیِ تمام ، راهت را ادامه بده ، کاری که تمامِ انسانهایِ موفقِ تاریخ کرده اند !!
  25. نیلوفر

    زندگی

    کفشهایم را میپوشم و در زندگی قدم میزنم من زنده ام و زندگی ارزش رفتن دارد. آن قدر می روم تا صدای پاشنه هایم گوش ناامیدی را کر کند خوب میدانم که گاه کفشها، پاهایم را میزند، میفشرد و به درد میاورد امامن همچنان خواهم رفت زیرا زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را نیز دارد. ماندن در کار نیست گذشته های دردناک را رها میکنم و به آینده نامعلوم نمی اندیشم ولی این را میدانم؛ گذشته با آینده یکسان نیست. زندگی نه ماندن است نه رسیدن زندگی به سادگی رفتن است به همین راحتی، زندگی چقدر آسان است… زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را نیز دارد،،، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﻮﯾم. ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯼ؛ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺵ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻧﯽ ﺍﺳﺖ … ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻧﺞ ﺑﺒﺮﯼ؛ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺵ ﺭﻧﺞ ﺑﺮﺩﻧﯽ ﺍﺳﺖ … ﮐﻠﯿﺪ ﻟﺬﺕ ﻭ ﺭﻧﺞ ﺩﺳﺖ ﺗﻮﺳﺖ قصد داشتم دست اتفاق را بگيرم؟؟ تا نيفتد ! اما امروز فهميدم که اتفاق خواهد افتاد اين ما هستيم که نبايد با او بيفتيم ...!
×
×
  • اضافه کردن...