رفتن به مطلب

تهمینه

کاربر فعال
  • تعداد ارسال ها

    198
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

تمامی مطالب نوشته شده توسط تهمینه

  1. حد و مرزهایی که باید درمورد خودت رعایت کنی: ۱. چیزایی که توان خریدش رو نداری، نخر ۲. در طول روز به خودت یه کوچولو استراحت بده و با خودت باش ۳. روابط سمی و بی‌خودت رو تموم کن. ۴. برنامه‌ی خوابت رو منظم کن. ۵. برای رسیدگی به خودت و روحیه‌ت وقت بذار. ۶. با خودت جوری حرف بزن که انگار داری با آدمی که عاشقشی حرف می‌زنی. ۷. به خودت بیش از حد فشار نیار و قبول کن که نمی‌تونی بی‌عیب و نقص باشی.
  2. تهمینه

    نیوتن📽

    عایا من تا چهل سال دیگه زنده ام
  3. من به این میوه معتقدم
  4. چی بپوشم حالا
  5. تهمینه

    میدونید خونه کجاست؟

    ﻣﻴﺪﻭﻧید ﺧﻮﻧﻪ ﻛﺠﺎﺳﺖ؟ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎﻳﻰ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻳﻪ ﭘﺬﻳﺮﺍﻳﻰ ﺻﺪ ﻣﺘﺮﻯ و چهار ﺗﺎ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ و ﻛﻠﻰ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺕ ﺩﻳﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ خونه یعنى احترام و درك متقابل ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﺟﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻭﻗﺘﻰ ﺑﻬﺶ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻰ ﻳﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﻴﺎﺩ ﺭﻭ ﻟﺒﺎﺕ خونه یعنى آرامش وامنیت ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﻳﻪ ﺍﺳﺘﻜﺎﻥ ﭼﺎﻯ ﮔﺮﻡ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﻯ خونه یعنى فضایى خالى از خشم خالى از دود خالى از قرص خواب واسترس ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﻭﻗﺘﻰ ﻭﺍﺭﺩﺵ ﻣﻴﺸﻰ ﻟﺒﺨﻨﺪ بزنى و لبخند ببینى ﻳﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﺘﺮﺍﮊﺵ ﺑﺎﻻ ﻧﻴﺴﺖ ﻭﺳﻌﺖ ﻗﻠﺐ ﺁﺩﻣﺎﺵ ﺯﻳﺎﺩﻩ ﻫﻤﭽﻴﻦ ﺧﻮﻧﻪ ای ﺭﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻤﻪ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﻴﻜﻨﻢ
  6. تهمینه

    بنگر چگونه می افتی

    برگ در هنگام زوال و میوه در هنگام کمال می افتد، بنگر که چگونه می افتی چون برگ زرد و یا سیبی سرخ ؟؟؟!!! کنفسیوس
  7. تهمینه

    عکس گرفتن

    اگر می خواهی از بانویت عکس بگیری نگو لبخند بزن! بگو دوستت دارم و ببین لبخندش چقدر قشنگ تر می شود...
  8. تهمینه

    بالاتر از سیاهی

    ﺑﺎﻻترﺍﺯ ﺳﯿﺎهي چشمٺ ﺳﯿــﺎﻩ نیست، جـﺰ ﺍﻣﺘﺪﺍﺩ پلڪ تــو ﺷﺐ ﺭﺍ ﭘﻨﺎﻩنیسٺ، ﺍے ڪاﺵ ﺩﺭ ﺳﯿﺎهي ﭼﺸﻢ تو گم شوﻡ تاﺑﺎوﺭټ شــۅﺩ ڪہ ﺩﻟﻢ ﺳﺮبہ ﺭﺍﻩ نیست
  9. تهمینه

    سقوطِ باران قشنگترین آغاز است

    کلیدِ لذت و رنج، دستِ توست زندگی را می گویم، اگر بخواهی از آن لذت ببری؛ همه چیزش لذت بردنی ست. اگر بخواهی از آن رنج ببری؛ همه چیزش رنج بردنی ست. کلید لذت و رنج دستِ توست. قصد داشتم دست اتفاق را بگیرم تا نیفتد، اما امروز فهمیدم که اتفاق خواهد افتاد، این ما هستیم که نباید با او بیفتیم. هر سقوطی پایان کار نیست، باران را ببین، 🌧سقوطِ باران قشنگترین آغاز است جان ماکسول
  10. تهمینه

    با زندگی قهر نکن

    با زندگی قهر نکن چون دنیا منّتِ هیچ کس رو نمی کشه همیشه یادمان باشد، که نگفته ها را، می توان گفت . ولى گفته ها را، نمی توان پس گرفت !
  11. تهمینه

    خانه

    بیست جمله کوتاه و ناب 1. خوشبختی خانه در خدا پرستی است 2. عزت خانه در دوستی است. 3. ثروت خانه در شادی است. 4. زیبایی خانه در پاکیزگی است. 5. پاکی خانه در تقوا است. 6. نیاز خانه در معنویات است. 7. استحکام خانه در تربیت است. 8. گرمی خانه در محبت است. 9. صفای خانه درمحبت است. 10. پیشرفت خانه در قناعت است. 11. لذت خانه در سازگاری است. 12. سعادت خانه در امنیت است. 13. روشنایی خانه در آرامش است. 14. رفاه خانه در حرمت و تفاهم است. 15. ارزش خانه در اعتماد و اطمینان است. 16. سلامتی خانه در نظافت و پاکیزگی است. 17. صفت خانه در انصاف و گذشت است. 18. شرافت خانه در لقمه حلال است. 19. زینت خانه در ساده بودن است. 20. آسایش خانه در انجام وظیفه است.
  12. داستان مردی که بعد از صدور حکم اعدامش 35 سال زندگی کرد. ماجرای حکم اعدام دکتر شیخ الاسلام زاده وزیر بهداشت شاه تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز بهار 1358 در اوایل پیروزی انقلاب، شیخ صادق خلخالی حکم اعدام دکتر شیخ الاسلام زاده وزیر بهداشت رژیم شاه را صادر کرد. دکتر شجاع الدین شیخ الاسلام زاده متولد تبریز و متخصص ارتوپدی از آمریکا بود. بعد از باز گشت به ایران، بخاطر خدمات شایسته به نظام بهداشت کشور به وزارت منصوب گردید. وی پایه گذار پروتز اندامی، الزام تمام بیمارستان ها به دایر کردن بخش اورژانس، بیمه تامین اجتماعی با تعرفه 90 درصد تخفیف، واگذاری آمبولانس های مجهز به واحد های درمانی شهرها و حتی دهستان ها از ابتکارات وی در زمان تصدی گری وزارت بهداشت می باشد. روزی نگهبان زندان اوین خبردار میشود که نامزدش در روستایشان؛ حوالی تبریز دچار سانحه شده اما به لطف آمبولانس مجهز از مرگ حتمی نجات یافته است. وی متوجه میشود که بنوعی مدیون زندانی محکوم به اعدام یعنی دکتر شیخ الاسلام زاده می باشد. اتفاقا این زندانبان در جلسه ای خصوصی شنیده بود که تا سه روز دیگر خلخالی عزل خواهد شد و محمدی گیلانی بجای وی خواهد آمد. پس به دکتر می فهماند که تقاضای تجدید نظر کند. تقاضای دکتر توسط محمدی گیلانی قبول میشود و حکم اعدام به زندان ابد تبدیل میشود. دکتر مسئول بهداری زندان اوین شده و آنجا را به مجهز ترین مرکز ارتوپدی ایران تبدیل می کند. روزی محمدی گیلانی و همسر و پسرش تصادف می کنند، پسر در دم می میرد اما گیلانی و همسرش توسط جراح معروف زندان اوین نجات پیدا می کنند. این بار محمدی گیلانی دستور عفو دکتر شیخ الاسلام را از امام خمینی می گیرد. دکتر آزاد می شود و منشا خدمات دیگر همچون نمایندگی بیمارستان های خصوصی، ترجمه تعرفه پزشکی میشود و لقب پدر ارتوپدی ایران را می گیرد. سر انجام در27خرداد سال 1393 دکتر شیخ الاسلام زاده در سن 83 سالگی دار فانی را وداع می گوید. کاشکی قیمت انفاس بدانندی خلق تا دمی چند که ماندست غنیمت شمرند گل بیخار میسر نشود در بستان گل بیخار جهان مردم نیکو سیرند سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آنست که نامش به نکویی نبرند سید شجاع‌ الدین شیخ‌الاسلام‌ زاده پدر ارتوپدی ایران
  13. تهمینه

    .

    نه ثروت تا کنون زاییده مردی. نه قصرو کاخ درمان کرده دردی. برو انسانیت را مشتری باش. قضاوت میشوی با آنچه کردی.
  14. تهمینه

    دیگ قرضی

    می گویند ملانصرالدین از همسایه اش دیگی را قرض گرفت . چند روز بعد دیگ را به همراه دیگی کوچک به او پس داد. وقتی همسایه قصه دیگ اضافی را پرسید ملا گفت دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد. چند روز بعد ، ملا دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه خوش خیال این بار دیگی بزرگتر به ملا دادبه این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود. تا مدتی از ملا نصرالدین خبری نشد . همسایه به در خانه ملا رفت و سراغ دیگ خود را گرفت. ملا گفت دیگ شما موقع وضع حمل در خانه ما فوت کرد. همسایه گفت مگر دیگ هم می میرد؟ چرا مزخرف میگی!!!! و جواب شنید :چرا روزی که گفتم دیگ تو زاییده نگفتی که دیگ نمی زاید. دیگی که می زاید حتما مردن هم دارد. و این حکایت اغلب ما مردم است هرجا که به نفع ما باشد عجیب ترین دروغها و داستانها را باور میکنیم اما کوچکترین ضرر را بر نخواهیم تابید.
  15. تهمینه

    سکوت

    سکوت کن... فرقی نمیکند از روی رضایت باشد یا دلخوری این مردم از سکوت کمتر داستان می سازند... سکوت خطر ناکتر از حرف های نیشدار است بدون شک کسی که سکوت می کند روزی حرف هایش را سرنوشت به شما خواهد گفت .. گاهی سکوت شرافتی دارد که گفتن ندارد ... سکوت در اثر بستن دهان نیست در اثر باز کردن فکر است، هر چه فکر بازتر، سکوت بیشتر هر چه فکر بسته تر، دهان بازتر الهی_قمشه_ایی
  16. تهمینه

    پای انتخابت بمان

    دخترم؛ نوبتِ مدرسه رفتنت كه شد، هم سن و سالهايت نوبت به نوبت مى آيند كنارت اسمت را ميپرسند شغل پدرت را نشانىِ منزلت را و در آخر ميگويند : با من دوست ميشوى؟ اين انتخاب از آموختنِ الفبايت مهم تر است ... جنسيت مهم نيست اينكه انتخاب كنى و پاى انتخابت بمانى برايم كافيست! علي قاضي نظام
  17. تهمینه

    سواد

    سواد حاصل خواندن زیاد نیست بلکه حاصل تعمق و تفکر در آن چیزیست که خوانده شد....
  18. تهمینه

    چطور، بهتر زندگی کنم

    پرسیدم ... چطور ، بهتر زندگی کنم ؟ گفت : گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ، با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ، وبدون ترس برای آینده آماده شو . ایمان را نگهدار وترس را به گوشه ای انداز . شک هایت را باور نکن ، وهیچگاه به باورهایت شک نکن . زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیکه بدانی چطور زندگی کنی کوچک باش و عاشق ... که عشق ، خود میداند آئین بزرگ کردنت را ... بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی . و زلال باش ... ،‌ زلال باش .... فرقی نمیکند که گودال کوچک آبی باشی ، یا دریای بیکران ، زلال که باشی ، آسمان در توست.
  19. تهمینه

    برای بخشش عجله نکنید

    بخشیدن، زمانی اتفاق می‌افتد که همه چیز را به درستی درک کرده باشیم. و زمانی که همه‌ی اتفاقات را به درستی درک کرده باشیم دیگر هیچ چیز از گذشته نمیتواند ما را به بند بکشد. با تکرار جمله ی «بخشیدم»، بخشش اتفاق نمی افتد. بخشش یک پروسه است. یک مسیر رشد درونی است. و بخشیدن در انتهای این مسیر درونی اتفاق می‌افتد، در آخرین قدم‌ها به سمت فراموشی و رها شدن‌ خاطرات دردناک. نه فراموشی از نوع سرکوب، بلکه‌ فراموشی از نوع التیام پیدا کردن. زمانی به بخشش نزدیک‌تر شده‌اید، که‌ با هشیاری میتوانید گذشته را مرور کنید، نقش خودتان و دیگری‌ و‌ اتفاقات را ببینید، میتوانید متوجه شوید چرا زندگی‌ شما را در آن‌ شرایط قرار داده و میتوانید با لبخندی از سر اعتماد این واقعیت را بپذیرید که: گویی گذشته به راستی در حال محو شدن و فراموشی‌ست حتی با مرور عکسها و خاطرات! و فراموشی در این فرم، یعنی درمان شدن و رها شدن از بند هر آنچه که میتوانست شما را از خود واقعی‌تان دور کند. بخشش در قدم‌های آخرِ فراموشی اتفاق می‌افتد، زمانی که گویی کاملا همه چیز را درک کرده اید و مسیر رشد درونی شما که به وسیله‌ی «آن اتفاق» برای شما طراحی شده بود در حال اتمام است. در همان قدم‌های آخر، شما ابتدا خودتان را میبخشید برای تمام آسیب‌هایی که به خودتان زده‌اید و درک خواهید کرد که چرا آن آسیب‌ها را زده اید و بعد دیگرانی را میبخشید و در انتها، زندگی را میبخشید که راهی جز دردناک کردن مسیر نداشته تا به شما حرفش را بگوید. و در همان بخشش است که مسیر دیگری در درون شما باز میشود، یک مسیر رشد درونی جدید. بعد از بخشش و فراموشی گذشته، مسیرِ پیدا کردن خواسته‌ی واقعی و قلبی شما در این زندگی شروع میشود و در این مسیر میزان تعهد و وفاداری شما به خودتان با تمام آنچه که هستید و آنچه که در توان شماست، دیده خواهد شد. این مسیر جدید، مسیر محافظت از خودتان و زیست کردنِ خواسته‌ی قلبی‌تان است. پس برای بخشش عجله نکنید، با درک کردن گذشته به طور کامل، بخشش خود به خود در قلب شما رخ میدهد. پس فقط قلب خودتان را برای درک کردن هر آنچه بر شما گذشته باز نگه دارید اگر میخواهید جایی در مسیر زندگی‌تان واقعا بخشش‌ و رهایی از گذشته را تجربه کنید. متن #پونه_مقیمی
  20. تهمینه

    دشوارترین و آسانترین کار

    از ارسطو پرسیدند در زندگی دشوارترین کارها چیست؟؟ گفت: اینکه انسان خودرا بشناسد. پرسیدند آسانترین کار چیست؟ گفـــت: اینکه دیگری را نصیحت کنند....
  21. تهمینه

    عشق و کینه

    عشق و كينه قلب‌هايتان را از حقارت كينه تهي كنيد و با عظمت عشق پر كنيد. زيرا كه عشق چون عقاب است. بالا مي‌پرد و دور. بي اعتنا به حقيران ِ در روح. كينه چون لاشخور و كركس است. كوتاه مي‌پرد و سنگين. جز مردار به هيچ چيز نمي‌انديشد. بـراي عاشق، ناب ترين چیز، شور است و زندگي و نشاط. براي لاشخور، خوبترين، جسدي ست متلاشي و متعفن. ملاصدرا
×
×
  • اضافه کردن...