رفتن به مطلب

تهمینه

کاربر فعال
  • تعداد ارسال ها

    198
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

تمامی مطالب نوشته شده توسط تهمینه

  1. عالی میشه منبع رو هم ذکر کنید. ممنون
  2. مگه ازار داری اینارو میزاری دلم خواس
  3. چه خاصیت؟! چرا یه مرد باید پولدار کنه ؟ اگه دختره عاقل واقعا خودش نمیتونه پولدار بشه !!!! جو گیر نشید وقتتون مال خودتون نه دیگران
  4. تهمینه

    شهر سوخته

    کاش اطلاعات کاملتری بگید
  5. شما درگیر نکن سر چیزهای جزیی کتاب بخون عزیزم
  6. تهمینه

    پرویز مشکاتیان

    ۳۰ شهریور سالروز درگذشت #پرویز_مشکاتیان (زاده ۲۴ اردیبهشت ۱۳۳۴ #نیشابور -- درگذشته ۳۰ شهریور ۱۳۸۸ تهران) #موسیقیدان_و_آهنگساز او مقدمات موسیقی را از شش سالگی نزد پدرش، حسن مشکاتیان آموخت و نخستین کنسرتش را در هشت سالگی در مراسم گردهمایی دانش‌آموزان در مدرسه امیرمعزی نیشابور ارائه داد. پس از آن در جشنواره موسیقی که در اردوگاه رامسر برگزار می‌شد به‌دفعات شرکت کرد و در تمامی آنها مقامهای ممتاز را به‌دست آورد. وی در سال ۱۳۵۳ در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران قبول شد و همزمان به آموزش ردیف میرزاعبداله نزد نورعلی برومند و ردیف موسیقی سنتی نزد داریوش صفوت پرداخت. او همزمان با آموزش ردیف مبانی موسیقی، موسیقی ایرانی را نزد استادانی چون محمدتقی مسعودیه، عبداله دوامی، سعید هرمزی و یوسف فروتن ادامه داد. از سال ۱۳۵۴ همکاری‌اش را با مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به‌عنوان مدرس و نوازنده سنتور و سرپرست گروه، زیر نظر داریوش صفوت ادامه داد و درکنار آن به اجرای کنسرت‌های متعدد با خوانندگانی چون پریسا و هنگامه اخوان پرداخت و درسال ۱۳۵۶ گروه عارف را تشکیل داد. در همین سال در آزمون باربد که به ابتکار نورعلی برومند برگزار می‌شد شرکت کرد و به‌همراه پشنگ کامکار مقام اول در رشته سنتور را کسب کرد و نیز به‌همراه داریوش طلایی مقام ممتاز در ردیف‌نوازی را به‌دست آورد. همکاری با رادیو زیر نظر هوشنگ ابتهاج از دیگر فعالیت‌های وی درسال ۱۳۵۶ بود که با واقعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷‌ وی و گروهی دیگر از اهل موسیقی به‌صورت دسته‌جمعی از رادیو استعفا دادند. در این سال وی به اتقاق گروهی دیگر از هنرمندان موسیقی و با همکاری گروه‌های عارف و شیدا مؤسسه چاووش را شکل داد که حاصل آن انتشار برخی از ماندگارترین قطعات موسیقی سنتی در سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ بود. تصنیف مرا عاشق باصدای شهرام ناظری "روی شعری از مولانا" و چهار مضراب شورانگیز و قطعه نغمه در دستگاه شور، تصنیف ایرانی "با صدای شجریان در چاووش۶" قطعه ده ضربی چهارگاه به‌نام پیروزی و تصنیف رزم مشترک "باصدای شجریان در آلبوم چاووش۷ " و نیز اجرای قطعه در قفس ابوالحسن صبا با تنظیم حسین علیزاده در همین آلبوم از دیگر فعالیت‌های مشکاتیان در این دوره بود. پس از این دوره مشکاتیان همکاری‌اش با محمدرضا شجریان را ادامه داد که حاصل آن آلبوم‌های سر عشق "درماهور" بیداد "دستگاه همایون" بر آستان جانان "در شور و بیات ترک" نوا "مرکب خوانی در دستگاه نوا" دستان ("در دستگاه چهارگاه" و نیز اجرای کنسرت‌های برون مرزی به‌همراه شجریان در کشورهای اروپایی که تا سال ۱۳۶۶ به‌طول انجامید. مشکاتیان از سال ۱۳۶۷ همکاری‌‌اش با خوانندگان دیگری را هم در دستور کار خود قرار داد که شهرام ناظری "آلبوم لاله بهار" علی جهاندار "آلبوم صبح مشتاقان" علیرضا افتخاری "مقام صبر" ایرج بسطامی "موسم گل، افشاری مرکب، مژده بهار،وطن من" علی رستمیان و حمیدرضا نوربخش "کنسرت گروه عارف: از جمله آنها بوده‌اند. یکی از واپسین کارهای وی آلبوم تکنوازی تمنا بود که در سال ۱۳۸۴ نواخت و منتشر کرد. همچنین وی در روزهای ۶ تا ۹ آذر ۱۳۸۶ به‌عنوان سرپرست گروه عارف کنسرتی در تهران برگزار کرد که حمیدرضا نوربخش به‌عنوان خواننده در آن شرکت داشت. پرویز مشکاتیان در ۵۴ سالگی درگذشت و در جوار مقبره عطار نیشابوری به‌خاک سپرده شد.
  7. تهمینه

    یک روز از خواب بیدار می شوی

    یک روز از خواب بیدار می شوی نگاهی به تقویم می اندازی ! نگاهی به ساعتت ، و نگاهی به خودِ خودت در آینه ، و می بینی هیچ چیز و هیچ کس جز خودت حیف نیست ... لباسهای اتو کشیده غبارگرفته مهمانی ات را از کمد بیرون می آوری گران ترین عطرت را از جعبه بیرون می آوری و به سر و روی خودت می پاشی ته مانده حساب بانکی ات را می تکانی و خرج خودت می کنی یک روز از خواب بیدار می شوی و به کسی که دوستت دارد بدون دلهره و قاطعانه میگویی صبح بخیر عزیزم وقت کم است لطفا مرا بیشتر دوست بدار یک روز یکی از همین روزها وقتی از خواب بیدار می شوی متوجه می شوی بدترین بدهکاری، بدهکاری به قلب مهربان خودت هست ... و هیچ چیز و هیچکس جز خودت حیف نیست ! ✏ #نسرین_بهجتی
  8. «من هر وقت طراوت پوست درخت چنار را زیر دستم احساس می‌کنم همان اندازه سربلندم که ملت‌ها به داشتن شاهکارهای هنری... گاوی که در یونجه‌زار می‌چرید، چنان در گردش هستی رها بود که با رهایی خود بستگی‌های خانوادگی مرا سست می‌کرد... گیاهی دیدم که سراپا آبی بود و چون چندتای آن را از دور می‌دیدی، می‌پنداشتی تکه‌ای از صبح را روی زمین انداخته‌اند. به هنگام بامداد، گل‌های کاسنی چنان جلوه‌ای داشتند که نهانی‌ترین آینه‌های احساس را پر می‌کردند. گاه زیبایی چنان به ما نزدیک می‌شود که از تار و پود هستی نیز می‌گذرد و در ما سرازیر می‌شود. باید همیشه چنین باشد. سال‌ها پیش در بیابان‌های شهر خودمان زیر درختی ایستاده بودم، ناگهان خدا چنان نزدیک آمد که من قدری به عقب رفتم. مردمان پیوسته چنین‌اند تماشای بی‌واسطه و رو در رو را تاب نمی‌آورند، تنها به نیم رخ اشیاء چشم دارند.» (سهراب سپهری؛ هنوز در سفرم، به کوشش پریدخت سپهری، ص ۹۳، نشر فرزان روز) .
  9. تهمینه

    چطور ، بهتر زندگی کنم

    پرسیدم ... چطور ، بهتر زندگی کنم ؟ گفت : گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ، با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ، وبدون ترس برای آینده آماده شو . ایمان را نگهدار وترس را به گوشه ای انداز . شک هایت را باور نکن ، وهیچگاه به باورهایت شک نکن . زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیکه بدانی چطور زندگی کنی کوچک باش و عاشق ... که عشق ، خود میداند آئین بزرگ کردنت را ... بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی . و زلال باش ... ،‌ زلال باش .... فرقی نمیکند که گودال کوچک آبی باشی ، یا دریای بیکران ، زلال که باشی ، آسمان در توست.
  10. تهمینه

    پزشکی متاورسی

    @zhuanchannel آموزش پزشکان یکی از دانشگاه‌های آمریکا با استفاده از متاورس آینده اینترنت از آنچه امروز می‌شناسیم بسیار متفاوت خواهد بود. متاورس آینده اینترنت تلقی می‌شود: جایی که هیچ آجر و بتون و مرزی وجود ندارد و آواتار ما بدون محدودیت در متناظرهای دیجیتال از مکان‌های واقعی با آواتار سایر انسان ها ارتباط برقرار می‌کند. آواتار نماینده دیجیتال هر انسان در دنیای متاورس خواهد بود. اکنون پزشکانی که در دانشگاه کانکتیکت دوره تخصصی ارتوپدی را می‌گذارنند، هدست واقعیت مجازی به سر می‌گذارند و در اتاق عمل جراحی متاورس وسایل عمل را بر می‌دارند و روی بیماران فرضی (بدون این که بیماری واقعی در کار باشد) جراحی را بارها و بارها تمرین می‌کنند بدون این که سلامت بیماری به خطر بیفتد. طبق برنامه، آموزش پزشکی متاورسی در سایر رشته‌ها و دانشگاه‌های آمریکا به زودی همه‌گیر خواهد شد. پژوهشگران پیش بینی می‌کنند در سال ۲۰۲۶ میلادی حدود ۲۵ درصد مردم جهان روزی حداقل یک ساعت را در متاورس می‌گذرانند. متاورس برای بیماران هم کاربرد دارد. در آینده نه چندان دور مردم با استفاده از وسایل پزشکی قابل پوشیدن بسیاری از اطلاعات پزشکی را به طور مداوم می‌توانند جمع آوری کنند. این اطلاعات به طور منظم برای پزشک فرستاده می‌شود و برای بسیاری از نیازهای پزشکی، الزام حضور بیمار حذف می‌شود و متاورس جای آن را می‌گیرد. به عنوان نمونه، اکنون یکی از کلینیک‌های چشم‌پزشکی آمریکا به بیماران خود عینکی مخصوص می‌دهد که بسیاری از اطلاعات کارکرد چشم توسط آن برای چشم پزشک فرستاده می‌شود. چشم پزشک از روی این اطلاعات می‌تواند هر تغییری در درمان بیمار لازم است را بدون مراجعه حضوری بیمار اعمال نماید. این تغییرات در حالی در جهان رخ می‌دهد که تعداد محدودی از کشورها به جای فراهم کردن اینترنت پرسرعت و ارزان در اندیشه محدود کردن آزادی و کیفیت دسترسی مردم عادی به اینترنت و ایجاد شکاف طبقاتی اینترنتی هستند. بدون تردید چنین محدودیت‌هایی آثار جبران ناپذیری روی ارتقای سطح سلامت مردم آن کشور در چهار پنج سال آینده خواهد داشت.
  11. تهمینه

    خوبه یاد بگیریم که...

    خوبه یاد بگیریم که؛ دخالت در زندگی دیگران، کنجکاوی نیست، فضولیه عزیز من... تندگویی و قضاوت در مورد دیگران، انتقاد نیست، اسمش توهینه عزیز من... هر کار یا حرفی که در آخرش بگی شوخی کردم، شوخی نیست جانم، حمله به شخصیت اون فرده عزیز من... بازی کردن با احساسات مردم زرنگی نیست، هرزگیه...عزیز من خراب کردن یه نفر تو یه جمع، جوک نیست، اسمش بی احترامیه...عزیز من
  12. تهمینه

    ظرف درونتان را خالی کنید

    ظرف درونتان را خالی کنید جایگزین کردن باورهای صحیح نیازمند تهی بودن است زمانیکه وجودتان پر از نفرت کینه و رنجش است جایی برای افکار مثبت باقی نمی ماند و ذهن مقاومت زیادی در برابر این افکار نشان میدهد زمانیکه به خاطرات بد می اندیشید یعنی دارید افکار منفی تان را تقویت می کنید و ظرف وجودتان همچنان جایی برای افکار مثبت نخواهد داشت. بنابراین وجودتان را از چیزهای منفی خالی کنید... رنجش ها و کینه ها را رها کنید به معنای واقعی توکل کنید خاطرات بد را تکرار نکنید. خودتان را ببخشید. ناسپاسی نکنید. هرگز گله و شکایت نکنید. دست از کنترل دیگران بردارید اسکاول شین
  13. تهمینه

    عبادت چیست؟

    از خواجه عبدالله انصاری پرسیدند عبادت چیست ؟ فرمود : عبادت خدمت کردن به خلق است.... پرسیدند چگونه؟ گفت اگر هر پیشه ای که به آن اشتغال داری رضای خدا و مردم را در نظر داشته باشی این نامش عبادت است پرسیدند : پس نماز و روزه و خمس... این ها چه هستند؟ گفت : اینها اطاعت هستند که باید بنده برای نزدیک شدن به خدا انجام دهد تا انوار حق بگیرد...
  14. نفهمیدم چی بود سرو ته نداشت شایدم خیلی فلسفی بود
  15. تهمینه

    نامدگان و رفتگان

    نامدگان و رفتگان شاعر: امیر هوشنگ ابتهاج .......................................................... نامدگان و رفتگان، از دو کرانه‌ی زمان سوی تو می‌دَوَند هان! ای تو همیشه در میان در چمنِ تو می‌چرد، آهوی دشتِ آسمان گِردِ سرِ تو می‌پرد، بازِ سفیدِ کهکشان هر چه به گِردِ خویشتن، می‌نگرم در این چمن آینه‌ی ضمیرِ من، جز تو نمی‌دهد نشان ای گلِ بوستان‌سرا، از پسِ پرده‌ها درآ بوی تو می‌کِشد مرا، وقتِ سحر به بوستان ای که نهان نشسته‌ای، باغِ درونِ هسته‌ای هسته فروشکسته‌ای، کاین همه باغ شد روان مستِ نیازِ من شدی، پرد‌ه‌ی ناز پس زدی از دلِ خود برآمدی؛ آمدنِ تو شد جهان آه که می‌زند برون، از سر و سینه، موجِ خون من چه کنم که از درون، دستِ تو می‌کشد کمان پیشِ وجودت از عدم، زنده و مرده را چه غم کز نفسِ تو دم‌ به دم، می‌شنویم بوی جان پیشِ تو جامه در برم، نعره زند که بردَرَم آمدنت که بنگرم گریه نمی‌دهد امان ‏ عرفانی‌ترین غزل تاریخ شعر فارسی (به قول شفیعی کدکنی) از زبان یک شاعر سوسیالیست.
  16. تهمینه

    عوض کردنِ هستیِ خویشتن

    «بسی دور رفتم بسی دیر کردم من آن بذر بی‌حاصلم کاین جهان را نه تغییر دادم نه تفسیر کردم. عوض می‌کنم هستی خویش را با، هر آن چیز از زمرهٔ زندگانی، هر آن چیز با مرگ دشمن هر آن چیزِ روشن هر آن چیز جز من.» این میل و تمنا به «عوض کردنِ هستیِ خویشتن» که در شعر شفیعی کدکنی موج می‌زند اتفاق عجیبی است. شده است آیا به طرزِ بودنِ یک درخت، یک گل، یا یک پرنده‌ رشک بُرده باشیم و بخواهیم نحوه‌ی بودن ما شبیه نحوه‌ی بودن او باشد؟ اصلاً آیا در طرزِ بودنِ درخت و پرنده، کیفیتی را تجربه می‌کنیم که به چشم ما خواستنی باشد؟ چیزی چندان عزیز که در ما شوقِ همانندشدن و تشبّه برافروزد؟ شوقی چنین که در شعرِ استاد شفیعی کدکنی هست: «عوض می کنم هستیِ خویشتن را نه با هر چه خواهم – که با هر چه خواهی: ز گاوَرس و گنجشک تا مور و ماهی. عوض می‌کنم هستی خویش را، با کبوتر که می‌بالد آن دور، زین تنگناها، فراتر. عوض می‌کنم هستی خویش را با چَکاوی که در چارچار زمستان تنش لرز لرزان دلش پُر سرود و ترانه. عوض می‌کنم خویش را با اقاقی که در سوزنی سوزِ سرمایِ دی ماه جوان است و جانش پر است از جوانه.»
  17. تهمینه

    کمالگرایی

    ️اصلا کی گفته کمالگرایی جنبه مثبت هم داره؟؟ در لغت کمال‌گرایی یا همان (Perfectionism)به معنای ویژگی‌ شخصیتی است که خصوصیات آن، با تلاش فرد برای بی‌عیب‌و‌نقص بودن و تنظیم استانداردهایی برای بالاترین سطح عملکرد توصیف می‌شود و با خود-ارزیابیِ انتقادی و نگرانی در مورد ارزیابی دیگران نیز همراه است. بر خلاف ظاهر باشکوهش، اغلب کمال‌گرایان؛ دیگ‌جوشانی‌ از اضطراب زیر چهره‌ی اتوکشیده آنها پنهان شده و ترس از شکست هر لحظه ممکن است آنها را ویران کند. به همین دلیل است که ذهن کمالگرایان بیشتر از بقیه افراد پر از خشم و عصبانیت‌ میباشد. از آنجایی که بی‌نقص بودن ناممکن است و کمال موردنظر دست نیافتنی‌ست . این افراد اغلب اوقات احساس نارضایتی از همه ‌افراد و امور دارند و به همه چیز خُرده میگیرند.. به بیان بهتر عیب‌جویی مکانیزم دفاعی آنها محسوب می شود و متاسفانه اولین سوژه‌ای را که به زیر انتقاد و عیب‌جویی آنها له می شود در واقع ‌خود آنها هستند. کمال گرایان نمی توانند معمولی باشند چراکه میزان ترس از شکست درآنها بیشتر از افراد دیگر است. از نظر کمالگرایان ؛ شکست یعنی کوچکترین نقص.. به همین دلیل برای کنترل اضطراب‌شان، خاص‌بودن را انتخاب میکنند.. در هرچیزی مانند ؛ لباس..ماشین..تحصیلات و حتی ظاهر جسمانی.. جالب اینجاست آن ها خود نمی‌دانند که خودشیفتگی؛ سبک زندگیشان شده! کمال‌گرایی در فرد ممکن است به‌صورت جزیی منجر به موفقیت شود اما در کل، این اصرار به کامل بودن همیشگی نیست. و سرانجام معیارهای سرسختانه ای که آنان برای خود در نظر گرفتند ؛ سرنوشتی جز اهمال‌کاری و افسردگی برای آنها باقی نخواهد گذاشت... جمله ی معروفی که کمال گرایی در واقع همان زیر بنای اصلیِ اهمال کاری به حساب میاید. چرا که آنها در پی اهدافی‌اند که یک‌درصد جمعیت ممکن است به آن برسد. در مجموع کمال گرایی، محصول خاطرات پر از ناامنی و تحقیر دوره کودکی است. شیفته‌‌‌ی تفکر رادیکالی سخنرانان انگیزشی نشوید. موفقیت یعنی حالت خوب باشه نه اینکه به هرقیمتی به اهداف تعریف نشده و به دور از منطق که جامعه یا خانواده برایمان تعریف کرده برسیم. حمزه علیمرادی؛ روانشناس بالینی
  18. می‌ گفت آدم‌ها گنجشک‌های حیاط پشتی‌ خانه تان نیستند که برایشان دانه بپاشی، به هر روز آمدنت عادتشان بدهی‌، گاه و بیگاه روی پله‌ها بنشینی برایشان درد دل کنی‌ یا چشم‌هایت را ببندی و در خلسه ی مالیخولیایی خودت به جیک جیکشان گوش کنی‌. و بعد یکروز حوصله‌ ‌ات سر برود، خسته از شلوغی، خسته از بودنشان، راهت را بکشی بروی. آدم‌ها حتی مثل گنجشک‌ها نیاز به کیش کیش ندارند. می‌‌روند اما با دلی‌ شکسته.. نیکی فیروزکوهی از کتاب: همه مادران به بهشت نمی‌‌روند.
  19. تهمینه

    پنج «من» وجودی انسان

    پنج «من» وجودی انسان مصطفی ملکیان آنچه واقعا «من» است (من ِ واقعی) آنچه من گمان می کنم من هستم (منی که خود من خیال می کند وجود دارد، تصور من از خود) آنچه دیگران گمان می کنند من هستم (تصور دیگران از من) آنچه گمان می کنم دیگران در مورد من گمان می کنند (تصوری که من از تصور دیگران راجع به خود دارم) و آنچه دیگران گمان می کنند من در مورد خود گمان می کنم (تصوری که دیگران از تصور من راجع به خود دارند). در واقع، با یکی از این «من» ها زندگی می کنیم، اما آن چهار من دیگر را باید تعطیل کنیم و تنها به تصوری که خود از خود داریم توجه کنیم. دایماً دنبال چاق و چله کردن تصوری که دیگران از ما دارند، هستیم و آن را به قیمت نحیف و لاغر کردن تصوری که از خود داریم ، چاق می کنیم. مقاله «زندگی اصیل» |در رهگذار باد و نگهبان لاله| تهران |نشرنگاه معاصر |چاپ نخست، 1394، ج1 | (ص 446)
  20. چه کسی می گوید که گرانی شده است؟! دوره ی ارزانیست ...! دل ربودن ارزان! دل شکستن ارزان! دوستی ارزان است! دشمنی ها ارزان! شرافت ارزان! تن عریان ارزان! آبرو قیمت یک تکه ی نان! و دروغ از همه چیز ارزان تر! قیمت عشق چقدر کم شده است .. کمتر از آب روان! و چه تخفیف بزرگی خوردست قیمت هرانسان !!!
  21. در بَیانِ این سه کَم جُنْبان لَبَت از ذَهاب و از ذَهَبْ وَزْ مَذهَبَت کین سه را خَصمْ است بسیار و عَدو در کَمینَت ایسْتَد چون دانَد او #مثنوی_مولانا دفتر اول، بخش ۵۸ درباره سه موضوع کمتر صحبت کن، اهداف ، دارایی، اعتقاداتت. زیرا این سه مورد، دشمن و بدخواه بسیار دارد. ثروتت را پنهان کن که مورد سرقت واقع نشود. مقاصد و برنامه‌هایت را پنهان کن که افراد ناشایست همراهت نشوند. مذهب و عقایدت را پنهان کن که گرفتار فتنه‌جو نشوی.
×
×
  • اضافه کردن...