حواصیل

جهانم سرد و خاموش .... نگاهم بیفروغ است.... و این آغاز ، فروپاشی ست..

و صدای معین . و خدا را ...خدا را ...صدای معین... آوخ که همه حسرت و درد است .

قوی تری از این حرفایی. که به هر ناملایمتی کم بیاری ..... موفق میشی ...موفق هستی..

ممنون دوستان برای لایک و توجهتون...

سپردم

بامزه کی بودی خخخ

از هر چه خواهی بگذر... از دل تنگم نگذر

هر چه از تو آيد خوش بود خواهی شفا خواهی الم

آره دلمون برات تنگ شده ...پست های خوب خوبتو بخونیم

آفرین به شما ..

من یکی از اونا بودم فوش نده ...آخرشم از استاد قدر دانی و تشکر که لطف میکنه و تصحیح می‌فرماید خخخ مثل همیشه پست هوشمندانه

دلی که متروکه ست خونه تکانی میخواد چکار... عالی بودی مثل همیشه

دوستت دارم به هزار و یک دلیل .... و هزار دلیلش این است که تو ..تویی...

هیچ کس نمی‌تواند مانع علاقه ی من به تو بشود حتی خودت....

هنوز حرفهایت را یادم هست...مکث هات بین هر جمله...و اندوهی که واژه هات بر قلب من می‌ریخت...

تو همان گمشده ای هستی که جهانم بی تو سرگردانی ست .. تو منجی بشری هستی که منم... ...

در قالب کدام شعر می‌شود دستانت را سرود که وزن تنهایی ام را تحمل کند... دستهایت را دوست دارم....

چرا نباید تو را دوست بدارم ...وقتی در قلبی سرد چنین آتشی گرم برافروخته ای ....

تو بیشتر از یک اتفاقی.یک واقعیت شیرین ...تو قشنگترین خاطره ی منی...

بیمار رنجوری که منم ...هر شب تا لب گور میرود.... و صبحدم ...هنوز زنده ست .

حرفتون منطقیه... خانم ها فکر می‌کنند همین که ازدواج کردند و صاحب فرزند شدند ...دیگه خوب نیست رفتار عاشقانه با همسرشان داشته باشند.. و به نوعی مرد زندگیشون رو از اولویت خارج می‌کنند.. مرد هم چون معمولا در ابراز خواسته ش ناتوان هست ... تعارض بوجود می آید.. خیلی زندگی ها متلاشی می‌شوند.. ممنون از نظر ارزشمندت دوست گرامی .... موفق باشی ..

منم دقیقا همین حس رو تجربه کردم ...سالهاست ..حتی در هفت سالگی..

چرا ناپدید شدی ؟ برگرد...نوشتن گاهی بهترین راهه...