رفتن به مطلب

̤̮𝒯𝒾𝓇ℯ𝒹


numb

ارسال های توصیه شده

ممکن است فردا مرا به یاد بیاوری. یک لبخند کوتاه شیرین بزنی، و بعد اخم کنی، و دوباره فراموشم کنی.

من در فاصله‌ی کوتاه لبخند و اخمتو زندگی میکنم: ( 💔

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کافکا با لحنی گله آمیز گفت: «شما شوخی می کنید ولی من جدی گفتم. خوشبختی با تملک به دست نمی آید. خوشبختی به دید شخصی بستگی دارد منظورم این است که آدم خوشبخت، طرف تاریک واقعیت را نمی بیند. هیاهوی زندگی اش صدای موریانه مرگ را که وجودش را می جود می پوشاند. خیال می کنیم ایستاده ایم حال آن که در حال سقوطیم. این است که حال کسی را پرسیدن به صراحت به او اهانت کردن است.مثل این است که که سیبی از سیب دیگر بپرسد حال کرم های وجود مبارکتان چطور است. یا علفی از علف دیگر بپرسد از پژمردگی خود راضی هستید؟ حال پوسیدگی مبارکتان چگونه است، خوب، چه می گویید؟»بی اختیار گفتم چندش آور است، کافکا گفت:« می بینید » و چانه اش را به حدی بالا گرفت که رگهای کشیده گردنش نمایان شد.« حال کسی را پرسیدن، آگاهی از مرگ را در انسان تشدید می کند و من که بیمارم بی دفاع تر از دیگران، رو در رویش ایستاده ام»

 

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • 2 هفته بعد...

مشغول قتل‌عام روزها هستم

اندوه که از حد بگذرد

دیگر مهم نیست بودن یا نبودن

دوست داشتن یا نداشتن

غـرق می‌شوی در سکوت

جای گله از کسی هم نیست

"اشتباه از همان روز تولدم بود"...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ما برای جبران خلاء‌های یه زندگی عادی، به چیزهای عجیبی پناه می‌بریم: حیوون خونگی، ورزش، کتاب، موزیک، سیگار، الکل، کوه... 

‏و دیگه فهمیدیم که آدم‌ها زیاد پناه مناسبی نیستن، چون هرکسی در رنج خودش تنهاست...

 

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

41 دقیقه قبل، numb گفته است:

ما برای جبران خلاء‌های یه زندگی عادی، به چیزهای عجیبی پناه می‌بریم: حیوون خونگی، ورزش، کتاب، موزیک، سیگار، الکل، کوه... 

‏و دیگه فهمیدیم که آدم‌ها زیاد پناه مناسبی نیستن، چون هرکسی در رنج خودش تنهاست...

 

 

چی بگم😔🙏

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من از اینکه روزهاست هر صبح چشمهایم را درحالی باز میکنم که در کفه ی دیگر ترازوی زیستنم کوهی از ناامیدی قرار دارد و در نبود امیدی بزرگ و چشمگیر، باید هزاران سنگریزه ی امید را بیابم و در کفه ی دیگر قرار دهم تا کفه ها برابر شوند و قادر به ادامه باشم؛خسته شده ام.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هم اکنون، numb گفته است:

من از اینکه روزهاست هر صبح چشمهایم را درحالی باز میکنم که در کفه ی دیگر ترازوی زیستنم کوهی از ناامیدی قرار دارد و در نبود امیدی بزرگ و چشمگیر، باید هزاران سنگریزه ی امید را بیابم و در کفه ی دیگر قرار دهم تا کفه ها برابر شوند و قادر به ادامه باشم؛خسته شده ام.

خسته از دل نباشی

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...