-
تعداد ارسال ها
501 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
10
تمامی مطالب نوشته شده توسط AVA_2002
-
بی صبرانه منتظر پاییزم ؛ روزای کوتاه ، ساکت ، سرد ، تاریک ، بافت و هودی ، بوت ، خش خش برگا ، هات چاکلت خوردن زیر بارون ...
- 1 پاسخ
-
- 6
-
و من از فصل غصه گذر کردم میخواستم آفتاب در کنج دلم بنشیند! و برای همیشه نور بتاباند... دلم میخواست لبخند روی دیوارهای دلم نقش ببندد! و خوشبختی انقدر بگردد تا مرا در این شلوغی بیابد..! دیگر من از سختیها عبور کرده بودم اکنون میخواهم در گوشهای از زندگی، جوانه بزنم ، شکوفه بدهم ، و پیچک سبزی مرا به بند بکشد... باید برای زندگی خود پا درمیانی کنم، باید این امید را بازگردانم... باید این شکوفههای خشک شده دلم را باز سبز کنم!
-
دیگر جای برای احساسی بودن نیست ؛لیلیان_گلاس👍🏻🥰
AVA_2002 پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اشعار نویسندگان
وقتی فردی شما را آزار میدهد، شما را کوچک میکند و اجازه نمیدهد شما در بهترین حالتی که میتوانید باشید و دائما حال شما را میگیرد، دیگر جایی برای احساساتی بودن نمیماند. احساسات درخور عشق و مهربانی است، درخور کسانیست که اهرمهای مثبتی در زندگی شما هستند. احساسات خود را برای کسانی نگه دارید که نسبت به شما با مهربانی و احترام و منزلت رفتار میکنند. احساساتتان را خرج کسانی که سعی در تخریب شما دارند و نمیخواهند به شما اجازه رشد دهند، نکنید! #لیلیان_گلاس- 1 پاسخ
-
- 6
-
آدما رو خسته نکنید از خوب بودن، از مورد اعتماد بودن، از ساده بودن؛ اینروزا تنها چیزی که پیدا نمیشه، آدمیه که کنارتون بمونه، بدون اینکه به منفعتِ خودش فکر کنه آدما رو از آدم بودن خسته نکنید.
-
"دريا يكي رو غرق كرد، پس ديگه دريا نريم!" نميشه كه... بايد اعتماد كنى به زندگى. ديروز كسى از زندگيت رفت و تو از تعجب گريه كردى... فردا اگر تنها شدى نبايد برات عجيب باشه، عجيب وقتيه كه، يكى باهات موند تو هر شرايطى. عجيب يعنى جوونيش رو ببينی، ميانساليش رو ببينی... و توى پيرى بهش بگى چقدر خوشگل شدى. رهگذرهاى زندگی همديگه ايم تا وقتى كه يك جا، دل رو ميزنيم به دريا و تا عمر داريم تو حال و هواى يك نفر غرق ميشيم. عجيب اونه كه يا تو يه طبقه بالا، يا من يه طبقه بالاتر از تو، تو دل خاكيم و هيچكس جز من و تو نميدونه روزگارى، چه روزگارى داشتيم
-
نه بیمارم نه خوشحالم، نه از حالم خبر دارم گهی با جان گهی با دل، گهی از هر دو بیزارم گهی خم های در جوشم، گهی خمار می نوشم گهی بیدار ولی خوابم، گهی در خواب و هشیارم گهی بیگانه از خویشم، گهی بیگانه هم خویشم گهی آنم، گهی اینم، گهی سر در گریبانم گهی در شور و در سازم، گهی با غصه دمسازم گهی تا عرش می تازم، گهی با ذره می سازم گهی شاد و غزل خوانم، گهی از درد بی تابم چه غوغاییست در این عالم، که من حیران حیرانم
- 3 پاسخ
-
- 8
-
وقتی بچه بودم هیچوقت با مدادای کمرنگ کنار نمیومدم همیشه دنبال بهترین وپررنگ ترین رنگا بودم تا پررنگی رو تو نقاشیم حس کنم، هنوزم شخصیتم همینه باآدمای کمرنگ کنار نمیام یا تو زندگیم خودشونو پرررنگ میکنن یا کلا پاک میشن!
-
معنایِ " مدارا پذیر " را در نظر داشته باش... یعنی همه یِ ما باید تابِ تحملِ عقاید دیگران را داشته باشیم ؛ حتی اگر فکر کنیم که آن عقاید نامعقول اند! اروین دیالوم
-
فردی درترافیک جلوی ما بپیچید «احمق» ما که جلوی دیگران می پیچیم «زرنگ» کسی جواب تلفن ما را ندهد «بی معرفت» ما که جواب ندهیم «گرفتار» فرد بلندتر از ما «دراز» کوتاهتر از ما «کوتوله» همسری که زیاد محبت بخواهد «وابسته» ما بیشتر بخواهیم «بی احساس» همکار جزئی نگر «ایرادگیر و وسواسی» ما جزنگرتر باشیم «شلخته و بی نظم» فردی لیوان آب ما را چپه کرد «کور» پای ما به لیوان دیگری خورد «شعور» ندارند لیوان را سر راه من قرار داده است و ... دنیای قضاوت ها یعنی تحلیل رفتار و گفتار دیگران بر اساس نیازها و ارزش های خودمان!
- 4 پاسخ
-
- 4
-
من یه ماشین افرود میخوام که باهاش برم کمپ....👍🏻🤍
AVA_2002 پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در شعر و دلنوشته
من یه ماشین افرود میخوام که باهاش برم کمپ؛ یه اکیپ مثه سریال فرندز میخوام؛ یه مسافرت پر عشق و حال؛ برف ده سانتی میخوام که توش غیب شم؛ هیجان میخوام بانجی جامپینگ سی متری؛ ماسال میخوام خودمو بندازم تو ابرا؛ بغل میخوام از اونا که انگار دوتا قلب داری؛رسیدن میخوام بعد این همه دویدن. -
عزیزم لطفا پاک کن، دنبال نکن، دوست نباش بلاک کن، قطع ارتباط کن، هر جا دیدی یه رابطه غلطه تمومش کن. هرکس و هر چیزی که آرامش، عشق، شادیتو، تمرکزت، کارت،هدف هات رو می دزده. نه فقط تو شبکه های اجتماعی بلکه حتی تو زندگی واقعی. نیازی نیست آدمایی رو اطرافت داشته باشی که ارزشت رو نمی,دونن و انرژیتو می گیرن، دنیا پر از آدمهای موفق و مثبته، اونایی که بهت احترام می ذارن و ارزشتو می دونن، به همونا بچسب.
-
✓ عصبانی بودن دلیلی برای زدن هر حرفی نیست. ✓ کنجکاو بودن دلیلی برای پرسیدن هر سوالی نیست. ✓ تموم شدن یه رابطه بهونه ای برای زدن هر حرفی در مورد اون شخص نیست. ✓ نگران کسی بودن دلیلی برای اینکه بخوای دائم اون رو کنترل کنی نیست. ✓ خیر و خوبی کسی رو خواستن دلیلی برای تحمیل نظر به اون آدم نیست. ✓ مشکل داشتن تو یه رابطه دلیلی برای خیانت کردن نیست. ✓ تنهایی دلیل خوبی برای شروع رابطه با هر کسی نیست. ✓ شوخ طبعی دلیلی برای شوخی کردن با ترس ها و حساسیت های فرد نیست.
-
من که میگم همه چیز توی یه جمله خلاصه میشه: “طرف باید اهلت باشه” ! خیلی حرف هست تو این یه جملهی کوتاه، اگه اهلت باشه یعنی میشناسه تو رو، اگه تو رو بشناسه خوب بلده کجا صداشو بالاببره برات کجا پایین بیاره، چه حرفایی رو درِ گوشت بگه و چه حرفایی رو جار بزنه! خوب میدونه چی حالتو خوب میکنه و چی بد، بلده کی باید دنیارو بخاطرت به هم بریزه و کی سرشو پایین بندازه و از کنارشون آروم بگذره، میدونه چه چیزایی رو باید به روت نیاره و حرفشم نزنه، چه چیزایی رو صاف تو چشات زُل بزنه و بگه. اهلت که باشه، اون سر دنیام که بره اهله، اهلت نباشه، بغل دستتم نا اهله... این روزا هر دوتا دستی رو که میبینم به هم قفلن، فقط یه چیز از خدا میخوام: “ خدا دست هیچ اهلی رو تو دست نا اهلش نذاره ”
-
تو رو خدا مراقب حرفاتون باشید اگه با حرفاتون قلب کسی رو برنجونید قلب اون آدم تا مدت ها که باهاتون در ارتباطه ترس اینو داره که دوباره برنجونیدش برای همین هیچ وقت نمیتونه دوباره مثل اول براتون بتپه همیشه منتظر میمونه شاید شما چیزی بگین که ناراحتش کنه و همین احساس نمیزاره که دیگه مثل اول دوستتون داشته باشه و با هربار رنجوندنش اون دوست داشتنه درصدش کمترو کمتر میشه ...
-
اصالت رو نه میشه خرید، نه میشه اداش و درآورد و نه میشه با بزك و دوزك بهش رسید! یکی از اصلیترین پایههای شخصیت سالم، داشتن "اصالت" است این که تن به انجام هركاری نمیدی، به این معنی نیست كه نمیتونی! بهش میگن "چهارچوب"! چهارچوبی كه خودت برای خودت تعریف میكنی و پایه و اساسش از "خانواده" شكل میگیره... كسی كه چهارچوب داره، "اصالت" داره... اصالت یعنی دلت نمیاد دل بشكنی، دلت نمیاد دورو باشی، دلت نمیاد آدما رو بازی بدی … این بیعرضگی نیست! اسمش "اصالته"...
-
آدمهای زیبا و دوستداشتنی، به صورت تصادفی به وجود نمیآیند.🎭
AVA_2002 پاسخی برای AVA_2002 ارسال کرد در موضوع : شعر و دلنوشته
تو خودت سیع کن یکی از این ادما باشی ... و همچین ادم های رو جذب کنی- 2 پاسخ
-
- 1
-
ما بعد از رفتن هیچ کدامتان نمردیم! فقط کمی پوستمان کلفت تر شد و دیگر دلمان به این آسانیها نمی لرزد شاید یک روزی برای رفتنتان زانوی غم بغل گرفتیم و باریدیم اما حالا فهمیده ایم رفتنتان بزرگترین لطفی بود که در حق ما کردید! ما بعد از شما دیگر برای داشتن و ماندن کسی در زندگیمان خواهش نمی کنیم. وخوب میدانیم آدمی که دلش باشد اگر هزار بهانه هم برای رفتن داشته، باشد باز پای همه چیز می ماند شما به هر حال باید می آمدید و با رفتنتان باعث می شدید ما به خودمان بیاییم حالا دیگر برای آن اشکها و خواهش هایمان و برای گذشته مان کنار شما اصلا ناراحت نیستیم! اصلا انگار خیر ما و زندگیمان در همان اتفاقات و رفتنتان بود قد کشیدنمان؛ بزرگ شدنمان..
- 2 پاسخ
-
- 7
-
آدمهای زیبا و دوستداشتنی، به صورت تصادفی به وجود نمیآیند.🎭
AVA_2002 پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در شعر و دلنوشته
آدمهای زیبا و دوستداشتنی، به صورت تصادفی به وجود نمیآیند. زیباترین و دوستداشتنیترین انسانهایی که میشناسیم، آنهایی هستند که با شکست آشنا شدهاند. آنهایی که رنج را تجربه کردهاند. آنهایی که از دست دادن را تجربه کردهاند. آنهایی که پس از این رویدادهای دشوار، دوباره مسیر خود را به سمت زندگی پیدا کردهاند. این افراد، زندگی را به شکل متفاوتی میفهمند. آن را به شکل متفاوتی تحسین میکنند. و نیز به شکل متفاوتی حس میکنند. به همین دلیل، آرامتر میشوند و دوست داشتن و محبت به دغدغهشان تبدیل میشود. وین دایر...- 2 پاسخ
-
- 5
-
خبرنگار از باب مارلی میپرسه: رابطه چیه؟ باب گفت: شاید شما اولینش نباشین، آخرینش هم نباشین، یا حتی تنهای اون. اون قبلا عاشق بود و شاید دوباره عاشق بشه، اما اگه اون الان شما رو دوست داره اینا چه اهمیتی داره؟ اون کامل نیست ،شما هم نیستین. و شما دو نفر ممکنه هرگز با هم کامل نباشین اما اگه اون باعث شادیت میشه تا جایی که میتونی محکم اونو بگیر. شاید اون هر ثانیه از روزش بهت فکر نکنه.اما بخشیش رو به تو میده با وجود اینکه اون میدونه تو میتونی قلبش رو بشکنی، پس اذیتش نکن، عوضش نکن، کنجکاوش نکن و بیشتر از چیزی که میتونه ازش انتظار نداشته باش. حالا که خوشحالت میکنه بهش لبخند بزن و هروقت عصبانیت کرد بهش بگو وقتی نیستی دلم برات تنگ میشه...
-
اون استانبولی که توی خونه درست می کنی و موهات بوی پیاز میگیره از عکس غذاهای خوش رنگ و لعابِ اینجا خوشمزهتره چون واقعیه! اون لباسی که پولاتو جمع میکنی تا اول فصل بخری، از عکس لباسای گرون قیمت اینجا بیشتر بهت میاد چون واقعيه. اون بحثی که با یارت میکنی اما تهش با یه لبخند آشتی میشی ،از عکس لاو ترکوندنای اینجا حسش بیشتره چون واقعیه! اون سفری که با امکانات حداقلی میری، ازعکس سفرِ لاکچریِ اینجابیشتر خوش میگذره چون واقعيه ببین... واقعیتِ زندگیت رو دوست داشته باش. تو از قبل وُ بعدِ عکسایی که آدما اینجا نمایش میدن هیچ خبری نداری. با واقعیت خودت حال کن. البته زندگیِ اینستاگرامیام خوبه اگه نِت قطع نشه!
-
فرح پهلوی (پیش از ازدواج فرح دیبا؛ زادهٔ ۲۲ مهر ۱۳۱۷) که به شهبانو فرح پهلوی نیز شهرت دارد، همسر سوم محمدرضا پهلوی است که از ۲۹ آذر ۱۳۳۸ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ آخرین شهبانوی ایران بود.[۳][۴][۵] وی تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ با عنوان رسمی عُلیاحضرت شهبانو خطاب میشد. فرح پهلوی در دوران شهبانو بودنش، بانی آثار و امکانات ارزشمند متعددی برای ایران شد و با اقدامات او کشور از نظر فرهنگی و اجتماعی، ارتقاء قابل، توجهی پیدا کرد. فرح پهلوی پیش از ازدواج، در ایران تحصیل کرد و برای ادامهٔ تحصیل در رشتهٔ معماری به فرانسه رفت و در کنار تحصیل، به زبانهای انگلیسی و فرانسوی تسلط پیدا کرد. در میانهٔ دوران تحصیل، او بهوسیلهٔ اردشیر زاهدی و شهناز پهلوی به محمدرضا پهلوی معرفی شد و این آشنایی سرانجام به ازدواج آن دو در ۳۰ آبان ۱۳۳۸ انجامید. پس از تاجگذاری، فرح پهلوی نایبالسلطنه و شهبانوی ایران شد. در چهارچوب مسئولیتهای وی بهعنوان شهبانوی ایران، دفتر مخصوص وی دارای چهار بخش آموزش و پرورش، بخش بهداشت و درمان، بخش رفاه اجتماعی و بخش فرهنگ و هنر بود. دفتر فرح پهلوی در زمینهٔ آموزش و بهداشت کودکان بیسرپرست و کودکان ایران فعال بود. این دفتر، نهادهایی چون جمعیت کمک به جذامیان، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، موزه فرش ایران و موزه هنرهای معاصر تهران را پایهگذاری کرد. فرح پهلوی سعی داشت با سفرهای مکرر به شهرهای مختلف ایران، نزدیکی بیشتری با عموم مردم داشته باشد. کمی پیش از انقلاب ۱۳۵۷، فرح پهلوی، ایران را به همراه همسرش محمدرضا پهلوی ترک کرد و پس از اقامت در چندین کشور، تا درگذشت همسرش در مصر، در کنار او بود. فرح پهلوی صاحب چهار فرزند به نامهای رضا، فرحناز، علیرضا و لیلا شد. فرح دیبا در ۱۴ اکتبر ۱۹۳۸ از خانوادهای در طبقهٔ ممتاز جامعه در تهران به دنیا آمد.او تنها فرزند فریده قطبی (۱۲۹۶–۱۳۷۹) و افسر ارتش، سهراب دیبا (۱۲۷۸–۱۳۲۶) بود. او در کتاب خاطراتش مینویسد که خانوادهٔ پدرش از اهالی آذربایجانی و خانوادهٔ مادرش اصالتاً گیلک و اهل لاهیجان بودند. پدر فرح دیبا سهراب دیبا، فرزند مهدیخان آذری (شعاعالدوله) - برادرزادهٔ علاءالملک - و ماهتاج منورالسلطنه، دختر میرزا محمود علاءالملک طباطبایی دیبا (از رجال متنفذ عصر قاجار)،[۱۱] از خانوادههای سرشناس آذربایجان بود. سهراب دیبا اهل تبریز و از محلهٔ ششگلان آن شهر بود. وی در دانشکدهٔ افسری سن پترزبورگ به تحصیل پرداخت. پس از انقلاب اکتبر به فرانسه رفت و در آنجا دیپلم متوسطهٔ خود را گرفت و تحصیلات عالیهٔ خود را در رشتهٔ حقوق آغاز کرد. سپس به مدرسه نظامی سن-سیررفت و پس از به پایان رساندن تحصیلاتش به ایران بازگشت و در ارتش نوین ایران استخدام شد. سهراب دیبا در سال ۱۳۲۶ به سبب بیماری سرطان درگذشت. پدر فرح، نخست او را هنگامی که شش سال داشت در «مدرسهٔ ایتالیایی خواهران روحانی» نامنویسی کرد. فرح دیبا در ده سالگی به مدرسه ژاندارک تهران رفت و بهعنوان کاپیتان تیم بسکتبال برگزیده شد و سه بار تیم بسکتبال ژاندارک به کاپیتانی فرح دیبا قهرمان تهران شد. در سال ۱۳۳۳ فرح دیبا قهرمان پرش ارتفاع، پرش طول و دو و میدانی تهران شد. وی در مدرسهٔ ژاندارک به گروه پیشاهنگان پیوست و پس از چندی سرپرست گروه پیشاهنگی شد و در سال ۱۳۳۵/۱۹۵۶ نخستین سفر خارج از کشور خود را با دیگر پیشاهنگان به کشور فرانسه داشت. فرح دیبا سه سال آخر دبیرستان را در دبیرستان فرانسوی رازی گذراند و دیپلم خود را در سال ۱۳۳۶ از این دبیرستان گرفت. وی در امتحانات دیپلم دبیرستان، شاگرد اول شد و از مدرسهٔ اختصاصی معماری پاریس پذیرش گرفت. وی کوشش کرد که از بورس تحصیلی استفاده کند ولی موفق به گرفتن آن نشد فرح در فرانسه با چهار دوست نو به نامهای لیلی امیرارجمند، کریم پاشا بهادری، فریدون جوادی و بژورن مایرولد آشنا شد. دوست نزدیک فرح به نام لیلی امیرارجمند که تأثیر بسیاری بر روی افکار فرح داشت، تمایلات کُمونیستی داشت. به گفتهٔ احسان طبری از رهبران حزب توده، فرح در دوران دانشجوییاش در تظاهرات حزب توده که در پاریس برگزار میشد، شرکت میکرد. در سال ۱۳۳۸ پادشاه وقت ایران، محمدرضا پهلوی که برای دیدار رسمی و گفتگو با ژنرال دوگل به کشور فرانسه رفته بود در یک مهمانی که در سفارت ایران در پاریس ترتیب داده شده بود با دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه دیدار کرد. فرح یکی از این دانشجویان بود و مکالمهٔ کوتاهی با شاه ایران داشت. برخی پژوهشگران، ماجرای ازدواج فرح دیبا با پادشاه ایران را به داستان مشهور سیندرلا تشبیه کردهاند که در آن، دختری رنجدیده با آرزوهای بزرگ، رویاهایش به حقیقت میپیوندد و به یکباره شهبانوی کشور میشود. اردشیر زاهدی نقش وزیر اعظم داستان را ایفا میکند سرانجام فرح دیبا در منزل شهناز پهلوی در حصارک با محمدرضا پهلوی دیدار مینماید و وی را تحت تأثیر قرار میدهد و یک هفته پس از آن شاه ایران به فرح پیشنهاد ازدواج میدهد. نامزدی محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی در ۳۰ آبان ۱۳۳۸ بود. امام جمعهٔ تهران، سید حسن امامی، خطبهٔ عقد آنها را خواند.[۲۱] ده ماه پس از ازدواج، نخستین فرزند آنها به دنیا آمد که نامش را رضا نهادند. ثمرهٔ این ازدواج، سه فرزند دیگر بود؛ فرحناز در ۲۲ اسفند ۱۳۴۲ در کاخ سعدآباد، علیرضا در ۸ اردیبهشت ۱۳۴۵ و لیلا ۷ فروردین ۱۳۴۹ زاده شدند. فرح پهلوی ریاست شماری از سازمانهای پزشکی، فرهنگی، ورزشی، آموزشی و رفاه اجتماعی را بر عهده گرفت. دفتر مخصوص فرح پهلوی تا سال ۱۳۵۷ دارای ۴۰ کارمند و ۴ بخش بود که عبارت بودند از: بخش آموزش و پرورش، بخش بهداشت و درمان، بخش رفاه اجتماعی و بخش فرهنگ و هنر. وی همچنین در برنامهریزی جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران شرکت داشت. در چهارچوب برنامهریزی این جشنها ۳٬۵۰۰ دبستان در سرتاسر کشور با اعانههای شخصی ساخته شد و برج آزادی در تهران ساخته شد. در مرحلههای آغازین پروژهٔ جشنهای شاهنشاهی در ساختار بنیادی کشور، سرمایهگذاری گستردهای انجام گرفت که میتوان ساختن راهها، شبکههای ارتباطی از راه دور، فرودگاهها، هتلها، پخش سراسری برنامههای تلویزیونی و جهانگردی و گردشگری را نام برد جمعیت خیریهٔ فرح پهلوی: جمعیت خیریهٔ فرح پهلوی سازمانی غیرانتفاعی است که در سال ۱۳۳۲ بنیاد شد. بنگاه حمایت مادران و نوزادان: این بنگاه، از سال ۱۳۳۸ به گسترش فعالیتهای خود به سبب نیازهای روزافزون خانوادههای کمدرآمد میکوشید. انجمن ملی حمایت کودکان: این انجمن در سال ۱۳۳۱ در ایران بنیان نهاده شد. هدف این انجمن، آموزش کادر فنی مورد نیاز سازمانهای بهداشتی و تربیت افراد دانشآموخته و کارآزموده برای خدمت در سازمانهای ویژهٔ آموزش کودکان است. کنگرهٔ پزشکی ایران: این کنگره زیر نظر بنیاد پهلوی در سال ۱۳۳۱ بنیان نهاده شد تا دربارهٔ بیماریهای بومی کشور به پژوهش و مشاورهٔ علمی بپردازد و راهحلهایی برای مبارزهٔ اساسی و عملی با این بیماریها پیدا کند. جمعیت کمک به جذامیان: ریاست عالیهٔ جمعیت کمک به جذامیان را فرح پهلوی، در چهارچوب مسئولیتهای وی بهعنوان شهبانوی ایران پذیرفت. بنیاد ایرانی بهداشت جهانی: بنیاد بهداشت جهانی در سال ۱۳۴۸ بنیانگذارده شد. هدفهای این بنیاد، کمک به سازمانهای بهداشتی و تحقیقاتی موجود است. جمعیت حمایت از آسیبدیدگان سوختگی: جمعیت حمایت از آسیبدیدگان سوختگی در سال ۱۳۴۴ برای حمایت و تأمین نیازمندیهای بهداشتی و درمانی کسانی که بر اثر سوانح سوختگی آسیب میبینند بنیانگذارده شد. جمعیت ملی مبارزه با سرطان: جمعیت ملی مبارزه با سرطان در فروردین سال ۱۳۴۶ بنیانگذارده شد. جمعیت ملی مبارزه با سرطان برای ایجاد و گسترش مرکزهای تشخیص، درمان و شیمیدرمانی کسانی که به بیماری سرطان دچار شدهاند فعالیت میکند. جمعیت طرفداران مرکز طبی کودکان: به ریاست فرح پهلوی در سال ۱۳۴۰ بنیان نهاده شد. شورای عالی بهداشت: به ریاست فرح پهلوی در آذر ۱۳۲۹ از تصویب دو مجلس گذشت. این شورا، مطالعه و اظهارنظر در کلیهٔ امور مهم مربوط به بهداشت عمومی مانند قوانین و آییننامههای مربوط به مبارزه با بیماریهای واگیر، بهداشت کودکان، کارخانجات، کارگران، زندانیها و غیره را عهدهدار بود. شهبانو فرح پهلوی پایهگذار رخدادهای ورزشی مختلفی در ایران بودهاست که بیشتر آنها در حوزهٔ ورزش زنان در ایران بودهاست. وی از پایهگذاران جامهای شهبانو بودهاست. این جامها نخستین دوره از لیگهای باشگاهی زنان ایران در رشتههای والیبال و بسکتبال بودهاند که از سال ۱۳۵۴ آغاز شدهاند. دانشگاه فرح پهلوی (نام فعلی دانشگاه الزهرا): در ۳۰ فروردین ۱۳۵۴ گشایش بافت. کانون کارآموزی کشور: در سال ۱۳۳۷ به ریاست عالیهٔ فرح پهلوی گشایش یافت. کانون کارآموزی کشور، برای نگهداری و آموزش و پرورش شهروندان مستمند کشور و در راه پیکار با بیکاری و ولگردی و گدایی و آماده ساختن آنها برای آغاز به پیشهای که در کانون آموختهاند، بنیانگذاری شد. پیشاهنگی دختران ایران: زیر نظر سازمان ملی پیشاهنگی ایران با سرپرستی شورای عالی پیشآهنگی ایران به ریاست عالیهٔ فرح پهلوی و هیئتمدیره اداره میشد. پیشآهنگی دختران در سال ۱۳۳۶ بنیانگذاری شد و آغاز به کار کرد. هدف از ایجاد این سازمان، آموزش روانی و جسمی دختران، بر اساس پیشاهنگی جهانی و برتریهای ملی و رشد اجتماعی بیشتر آنان برای زندگی بهتر بود. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان: در دی ماه سال ۱۳۴۴ پایهگذاری شد.ایجاد کانون در راستای فراگیر کردن کتابخوانی میان کودکان و نوجوانان و بهدنبال چارهاندیشی برای پرکردن هنگام فراغت گروه نوجوانان ایران و فراهم آوردن آموزش و سرگرمی برای آنها بود. آموزشگاه نابینایان رضا پهلوی: در سال ۱۳۴۳ گشوده شد. کلاسهای این آموزشگاه، برای جوانان نابینای علاقهمند به موازات سایر واحدهای وزارت آموزش و پرورش که هدف آن گسترش آموزش بین جوانان و اجرای برنامههایی در جهت پرورش شخصیت آنهاست. دانشگاه فارابی: در سال ۱۳۵۶ در اصفهان گشوده شد. هدف از ایجاد دانشگاه فارابی، نگهداری و گسترش فرهنگ ایرانی و آشنایی ایرانیان با دیگر فرهنگهای گیتی بود. شورای عالی آموزش و پرورش: شهریور ماه ۱۳۴۵ کمیسیون آموزش و پرورش مجلس شورای ملی و مجلس سنا این شورا را تصویب کرد. محمدرضا شاه پهلوی خواستار تغییر در قانون اساسی مشروطه شد؛ به این شکل که شاه حق تعیین نایبالسلطنه را داشته باشد و سن قانونی به پادشاهی رسیدن ولیعهد، بیستسالگی تعیین شود و تا هنگامی که ولیعهد به بیستسالگی نرسیدهاست، نایبالسلطنه در رأس ادارهٔ کشور، قرار داشته باشد. در تاریخ ۱ شهریور ۱۳۴۰ تغییرات نامبرده در قانون اساسی تصویب شد. محمدرضا پهلوی معتقد بود این تغییرات در قانون اساسی، راه کشور را بهسوی تمدن بزرگ هموار میسازد در تاریخ ۴ آبان ۱۳۴۶، چهل و هشتمین سال زادروز محمدرضا پهلوی در کاخ گلستان مراسم تاجگذاری محمدرضا شاه و شهبانو فرح و ولیعهد رضا پهلوی برگزار شد. در همین سال اصل ۳۸ قانون اساسی به این صورت تغییر کرد که در صورت انتقال پادشاهی به ولیعهدی که به سن قانونی نرسیده، مادر ولیعهد بهطور خودکار و بدون نیاز به تأیید شخص یا مرجع دیگری نایبالسلطنه میشد محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی در ۲۶ دی ۱۳۵۷ تهران را ترک کردند. در اسوان رئیسجمهوری مصر انور سادات با همسر و دخترش در پای پلکان هواپیما از زوج سلطنتی استقبال کردند.[۴۳] فرح، پس از سفر به کشورهای اردن، آمریکا و باهاما، سرانجام به مصر بازگشت و در مصر، شاهد درگذشت محمدرضا پهلوی بود. فرح پهلوی در سال ۲۰۰۳ میلادی، دومین کتاب خود را بهنام کتاب کهن دیارا، خاطرات فرح پهلوی را منتشر کرد. او در درازای سالهای پس از انقلاب، مصاحبههای زیادی را انجام داد. وی در کتاب خاطرات خود میگوید که همهچیز را در ایران رها کردهاست. آیلین شولینو رئیس دفتر روزنامه نیویورک تایمز — که در جریان انقلاب نیز به ایران مسافرت داشتهاست — در نقدی بر کتاب خاطرات او این پرسش را مطرح میکند که اگر وی همهچیز را در ایران ترک کرده چطور خانوادهٔ سلطنتی در طی این سالها خود را اداره کردهاند؟ وی جملهای را از رضا پهلوی نقل میکند که گفتهاست آنان بهدلیل سوءمدیریت مشاور خود، ۲۵ میلیون دلار از سرمایهٔ خود را از دست دادهاند. همچنین به عقیدهٔ شولینو، وی حقایقی همچون دست داشتن سرویس اطلاعاتی آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد را از قلم انداختهاست.[۴۵] در سال ۲۰۰۸ فیلمی مستند به نام ملکه و من، ساختهٔ ناهید سروستانی تولید گشت که به زندگی شخصی او میپردازد. همچنین مستند «از تهران تا قاهره» وقایع سال ۵۷ تا مرگ محمدرضا پهلوی را از زبان فرح پهلوی بازگو میکند. این مستند، کاری از شبکهٔ من و تو است. فرح پهلوی در حال حاضر، گاه در ایالات متحده آمریکا و گاه در فرانسه زندگی میکند. پس از سقوط نظام سلطنتی در ایران، خانوادههای سلطنتی در دنیا اغلب از خانوادهٔ سلطنتی پیشین ایران برای شرکت در مراسم شادی مختلف دعوت کردهاند و فرح پهلوی در مراسم این خانوادههای سلطنتی شرکت کردهاست. در سال ۲۰۰۴ دولت ایران در واکنش به دعوت از فرح پهلوی از سوی دولت اردن برای حضور در مراسم عروسی ولیعهد اردن و همچنین حضور فرح در مراسم عروسی ولیعهد اسپانیا به دو کشور اردن و اسپانیا اعتراض کرد. شاپور بختیار در کتاب یکرنگی، شخصیت ملکهٔ ایران را چنین شرح میدهد: