-
تعداد ارسال ها
4058 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
10
پست ها ارسال شده توسط Elnaz
-
-
بنشینیم و بیندیشیم!
این همه با هم بیگانه
این همه دوری و بیزاری
به کجا آیا خواهیم رسید آخر؟
و چه خواهد آمد بر سر ما با این دلهای پراکنده؟جنگلی بودیم:
شاخه در شاخه همه آغوش
ریشه در ریشه همه پیوند
وینک، انبوه درختانی تنهاییم.- 1
-
-
مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس
طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست
- 4
-
-
-
22 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
خبرت داشتم
مبارک باشه واسه واداشت دعا یادت نره
من برم ی نماز بخونم
حق یارت
چشم ممنونم التماس دعا
- 2
-
22 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
ممنون طلا کی بهتر از شما
قاطی شدی
اره مرغ و خروس شدیم دیگه
- 1
- 1
-
22 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
خدا نکشتت_دست خودم نیست
ی روز برات تعریف میکنم
خوش باشی هرجا هستی
ایشالا عروسیت بیام برقصم
- 1
- 1
-
22 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
نمیام برا سن من خوب نیست
اتاق سی چیه
خودت میدونی من جز پول ب چیز دیگه فکر نمی کنم
ببخشید حواسم نبود هنوز بیست سالت تموم نشده
پول پرست،بی احساس
- 2
- 1
-
22 ساعت قبل، حواصیل گفته است:
ممنون دوستان برای لایک و توجهتون...
فداات عزیزم
- 3
-
22 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
سلام
خوبی طلا
بیا اینجا چه بابا چت
من حالا هست دیگه نرفتم
اره ندیدمت دیگه اونجا.منم بیشتر اتاق سی میرم..چه میکنی؟ عاشق نشدی هنوز؟
- 3
-
22 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
رفیق قدیمی
نگی یادت نیستم
سلام گل.احوالت؟ ممنونم.بیشتر میرم چت روم.نمیای دیگه؟
- 3
-
در ۱۴۰۳/۱/۲۵ در 10:39، حسین138 گفته است:
یا الله طلا
- 3
-
رازهای خونه داری:وقتی دارید یخ بر میدارید،
اگه یه تکه یخ افتاد،
با پا بزنین بره زیر یخچال
خودش آب میشه:)
-----------
نکات دیگر خونه داری
اگه رو فرش یه پارچ آب ریختین... در کمال خونسردی یه بالش بزارین روش تا خودش خشک شه:)
-----------
نمک ریختین؟
دیگه خودتون میدونین که! با دست بزنین پخش وپلا شه:)
----------
تا نکات خونه داری دیگه خدانگهدار
- 2
-
♥♥♥♥♥
به ابر گفتم عشق چیست؟ بارید.
به باد گفتم عشق چیست؟ وزید.
به پروانه گفتم عشق چیست؟ نالید
به گل گفتم عشق چیست؟ پرپر شد.
و به انسان گفتم عشق چیست؟
اشک از دیدگانش جاری شد و گفت:
دیوانگیست
- 2
-
در ۱۴۰۳/۱/۲۳ در 22:47، حسین138 گفته است:
به چشمانت بياموز که هر کس ارزش ديدن ندارد
به دستانت بياموز که هر گل ارزش چيدن ندارد
به انگشتت بياموز که هر مو ارزش نازش ندارد
به افکارت بياموز که هر کس ارزش نقشي ندارد
به شبهايت بياموز که هر کس شور شيدايي ندارد
به پاهايت بياموز که هر جا ارزش رفتن ندارد
به لبهايت بياموز که هر نام ارزش گفتن ندارد
به خودکارت بياموز که هر اسم ارزش کاغذ ندارد
به غمهايت بياموز که هر کس ارزش غصه ندارد
به گيتارت بياموز که هر کس ارزش سازش ندارد
به خورشيدت بياموز که هر کس تاب تابيدن ندارد
به وجدانت بياموز که هر کس ارزش بودن ندارد
به ايمانت بياموز که هر بت ارزش وردت ندارد
به دريايت بياموز که هر موج ارزش ساحل ندارد
به رويايت بياموز که هر کس ارزش وقتت ندارد
به اشکهايت بياموز که هر کس عشق باريدن ندارد
به قلبت هم بياموز که در کنج دلت هر کسي جايي ندارد ...#
بسیار عالی
- 2
- 1
-
در ۱۴۰۳/۱/۲۴ در 09:42، Miss nedaa گفته است:
پدر یعنی گرمی یک خانه
پدر یعنی شونه ی مردانه
پدر یعنی اشک پنهانی
پدر یعنی قلب بارانی
هزاران غم پشت لبخندت...
چه کردی با قلب فرزندت
گذشتی از خودت تا جان بگیرم
من برای خستگی هایت بمیرم
دورت بگردم درمون دردم
آخه تو تکیه گامی
انگار هزار تا آدم باهامن وقتی باهامی...
چقد سخته غم نبودنت...
روحشون شاد عزیزدل
- 2
-
چشمی دارم همه پر از صورت دوست
با دیده مرا خوش ست چون دوست در اوستاز دیده دوست فرق کردن نه نکوست
یا دوست به جای دیده یا دیده خود اوستمولانا
- 3
-
دلبر و یار من تویی رونق کار من تویی
باغ و بهار من تویی بهر تو بود بود من
خواب شبم ربودهای مونس من تو بودهای
درد توام نمودهای غیر تو نیست سود من
جان من و جهان من زهره آسمان من
آتش تو نشان من در دل همچو عود من
جسم نبود و جان بدم با تو بر آسمان بدم
هیچ نبود در میان گفت من و شنود من******
- 1
- 2
-
15 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
انسان ها شبیه هم عمر نمی کنند
یکی زندگی می کند یکی تحمّل!
انسان ها شبیه هم تحمّل نمی کنند
یکی تاب می آورد
یکی می شکند!
انسان ها شبیه هم نمی شکنند
یکی از وسط دو نیم می شود
دیگری تکه تکه!
تکه ها شبیه هم نیستند
تکه ای یک قرن عمر میکند
تکه ای
یک روز...!!
قدر همدیگه رو بیشتر بدونین
زیبا بود.ممنون
- 1
- 2
-
9 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
دست بر پشت مار مالیدن
به تلطف نه کار هشیار است
کان بد اخلاق بی مروت را
سنگ بر سر زدن سزاوار است
به به
- 1
- 1
-
9 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
اگر لذت ترک لذت بدانی
دکر لذت نفس،لذت نخوانی
هزاران در از خلق برخود ببندی
گرت باز باشد دری اسمانی
ولیکن تو را صبر عنقا نباشد
که در دام شهوت ب گنجشک مانی
ز صورت پرستیدنت می هراسم
که تا زنده یی ره ب معنی ندانی
Like
- 1
- 1
-
15 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
ﮔﺎﻫﯽ ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ،
ﺩﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﺭﺍ می گیرد...
ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺗﻮ،
ﮔﺮﻩ ی ﮐﺎﺭ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ می کند...
ﺑﺎ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﺗﻮ،
ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺳﯿﺮ ﻭ ﻋﺮﯾﺎﻧﯽ ﺭﺍ می پوﺷﺎﻧﺪ...
ﺑﺎ ﻗﺪﻡ ﺗﻮ،
ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺭﺍ ﺣﻞ می کند...
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺭﯼ می گیری،
ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮ،
ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ....⚘Like
- 1
- 1
-
18 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
اینکه چاووشی داره میخونه حسین آقا..
- 1
حوا بود یا آدم...
در اشعار نویسندگان
ارسال شده در
درست نمی دانم ! ولی .. می گویند:
حوا بود که سیب را تعارف کرد!
و چرا آدم خورد ؟؟
ساده نبود … عاشق بود …
نمی دانم ! اما…
حوا برایش با ارزش بود .
باارزش تر از بهشتی که میگویند مفت از دست داد