رفتن به مطلب

Black_wolf

کاربر ویژه
  • تعداد ارسال ها

    1813
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    17

تمامی مطالب نوشته شده توسط Black_wolf

  1. Black_wolf

    داستان تنها ترین وال دنیا رو میدونی؟!

    داستان تنها ترین وال دنیا رو میدونی؟! شاید خیلی از‌ ماها به این داستان دچار باشیم تنهایی نه به این معنا که کسی اطرافمون نباشه؛ بلکه تنهایی یعنی کسی شما رو نشنوه، نبينه، نفهمه... کسی نباشه که بتونید دنیاتون، حرفهاتون رو باهاش در میون بزارید... و مشکل درست از اونجایی شروع میشه که فرکانس صدا، نگاه و مغزتون توسط دیگران قابل دریافت نباشه... اونوقته که تو تنهاترینِ جهانی...
  2. Black_wolf

    سخن دل...هیچ و پوچ

    وقتی میگم حالم بده ازم نپرس کجات درد میکنه، وقتی میگم خسته‌م ازم نپرس مگه چی کار کردی، وقتی میگم ناراحتم ازم نپرس چی اعصابمو به هم ریخته، من از الکی امید دادن به کسی که ناامیدی وجودشو بلعیده، از پوشوندن تلخی حقیقت با یه مشت دروغ شیرین، از حرف زدن درمورد یه پایان قشنگ و رویایی برای قصه‌گویی که از داستان زندگیش جز اشک و حسرت هیچی برای گفتن نداشته خستم. از تلاش کردن برای گذروندن این روزای سیاه، از جنگیدن برای هیچ و پوچ، از درجا زدن و به ظاهر کم نیاوردن خستم. از خودم ناراحتم چون میدونم دارم امید واهی میدم، میدونم معجزه‌ای درکار نیست، میدونم قرار نیست اوضاع از چیزی که هست بهتر بشه ولی به جز امیدوار کردن آدما نسبت به یه معجزه قشنگ و رنگی وسط روزای ناامید کننده‌ی خاکستری زندگیشون کاری ازم برنمیاد. اگر بخوام روراست باشم باید بگم این روزا حالم بده چون از خودم بیزارم، چون احساس میکنم یه موجود بی مصرفم که بلد نیست حال خانوادشو خوب کنه، از پس خندوندن دوستاش برنمیاد و نمیتونه دستای همسن و سالاش که تو باتلاق مشکلات دست و پا میزنن رو بگیره و از این وضعیت نجاتشون بده. این روزا از خودم، از شرایط، از اتفاقاتی که میفته راضی نیستم ولی راهکاری هم برای تغییر این وضع سراغ ندارم، پس مثل همیشه پشت پنجره منتظر طلوع آفتاب امید میمونم و صداهای تو سرمو با دود بهمن خفه میکنم.
  3. Black_wolf

    حقیقت...روزی به دخترم خواهم گفت!

    روزی به دخترم خواهم گفت: اگر خواستی ازدواج کنی، با مردی ازدواج کن که آنقدر به باتو بودن ایمان داشته باشد که به تو احساس رفیق بودن بدهد و نه تنها احساس زن بودن. طوری که تمام دنیا به رفاقت و رابطه‌تان حسودیشان شود. آنوقت شاید زمان مناسبی رسیده که تن به ازدواج بدهی. وگرنه هیچگاه به ذهن زیبایت خطور نکند که آرامش را در میان دست‌هایی خواهی یافت که تو را فقط زن می داند و زن.
  4. Black_wolf

    دل شکسته...پایان

    یه شبایی دلم میخواد مغزمو از تو جمجمه‌م بکشم بیرون و بذارمش تو یه ظرف اسید بلکه خاطرات تو همون ظرف لعنتی حل بشن و برای همیشه همون جا بمونن دلم میخواد تموم حفره‌های خالی قلبمو با سنگ ریزه پر کنم بلکه یادم بره چقدر داغ حسرت و آرزوهام سنگینی میکنه رو دلم دلم میخواد چشمامو با آب سرد بشورم بلکه یادم بره چه روزای سیاهی رو باهاشون دیدم دلم میخواد جسممو از پنجره بتکونم بلکه پاک بشه غبار غم از این تن خسته و رنجورم. انگار اینجا هیچوقت قرار نیست شب تموم بشه، اینقدر همه جا تاریک و سیاه باقی میمونه تا ما به پایان برسیم.
  5. Black_wolf

    عاشقانه های من...از تو ممنونم

    برای همه چیز از تو ممنونم. برای تمام لحظاتی که دوام آوردی و در گوشِ من زمزمه می‌کردی که «این نیز می‌گذرد»، تو قطعا دوست داشتنی ترین بخش زندگی‌ام هستی. با پیدا کردنت می‌توانم تغییر را شروع کنم. می‌توانم بخش هایی از رفتارهایم را تغییر دهم و می‌توانم عشق ورزیدن را دوباره بیاموزم اما این بار این تغییرات، لحن سرزنش نخواهد داشت. صبورتر خواهم شد و راحت تر با نقص ها کنار خواهم آمد. تو تا همیشه زیباترین همراه زندگی‌ام خواهی بود. کنارت خواهم ماند. این بار صبورتر و امیدوار...
  6. Black_wolf

    حقیقت...من مث بقیه آدما نیستم

    من مث بقیه آدما نیستم گیرای الکی بهت بدم بگم چرا زود جواب نمیدی، چرا آنلاینی سین نمیزنی چرا امروز بهم زنگ نزدی، چرا دیر برداشتی گوشیو چرا بدون شب بخیر خوابیدی، چرا تا فلان ساعت بیدار بودی من می‌خوام تو همون طوری که راحتی زندگی کنی، هر وقت سرت شلوغ بود دیر جوابمو بدی، هر وقت دستت بند بود سین نزنی و به کارت برسی، هر وقت حوصله‌ حرف زدن نداشتی اصلا زنگ نزنی، هر وقت خسته بودی زودتر بخوابی، نمی‌خوام چشمای قشنگت بخاطر "شب‌بخیر" گفتن به من بیشتر خسته بشن می‌خوام همون طوری که تو حالت بهتره پیش بره، می‌خوام همون کاری که اذیتت نکنه رو بکنی، من فقط می‌خوام تو آروم باشی و روبه راه.
  7. Black_wolf

    حقیقت...تشکر ویژه

    یه تشکر ویژه به یک سری از آدمهای زندگیم بدهکارم. واسه ی اونایی که خودشون رو از چشمم انداختن و باعث شدن ازشون دور شم یا اونهایی که باعث شدن برنجم و دلم بشکنه. شاید اون روزها این کارهاشون خیلی ناراحتم می کرد اما الان نه، الان از همشون ممنونم اونها کاری کردن من عاشق خودم شم ،فقط روی خودم حساب کنم و یاد بگیرم که به هرکسی باید به اندازه ی ارزشش بها بدم نه کمتر نه بیشتر. و این شاید بزرگترین لطف ناخواسته ای بود می تونستن در حقم بکنن. پس ممنونم.
  8. Black_wolf

    درد دل...نبودنت

    میدونی؛ نبودت دیگه سخت نیست، اذیتم نمیکنه، راستش عادت کردم به جایِ خالیت، دیگه حتی خودتم نمیتونی پُرش کنی، با رفتنت لبخندمو ازم گرفتی، خیلی وقته که از ته دلم نخندیدم، البته قبلش هم آدم شادی نبودم ولی وجودت بهم انگیزه میداد، ولی حالا یه بخشی از من بعد تو فاسد شده، قبلا وقتی برای تو میخاستم چیزی بنویسم خیلی راحت‌تر بودم، اما الان باید خیلی فکر کنم، فقط اینو بدون که یه بخشی از من دلتنگ توعه‌ و یه بخشِ دیگه منتظرت.
  9. Black_wolf

    عاشقانه های من... دلبر می آیی؟

    گمان کنم این رفتن واقعی بود، یعنی هیچ راهی برای بازگشتت وجود ندارد دلبر؟ اگر تمامِ قاصدک های دنیا را برایت فوت کنم می‌آیی؟ اگر تمامِ دوست داشتن های دنیا را به پایت بریزم می‌آیی؟ اگر مسیر برگشت را پر کنم از گل رز قرمز می‌آیی؟ اگر فریاد بزنم و به کل دنیا بفهمانم در قلب و روحمی می‌آیی؟ فقط این را میدانم که محال ممکن است فراموش کردنت و چقدر سخت است گذراندن روزهای بعد از تو و چقدر سخت‌تر است بدون تو نفس کشیدن و فردایی را بدون تو دیدن.
  10. Black_wolf

    حقیقت...میدونی چه جور فراموشش کردم

    میدونی چه جور فراموشش کردم +عکساشو پاک کردم و دیگه چکش نکردم، علاقه و توجه بیش از حدم به اون رو متوقف کردم. بعدش چشامو باز کردم و دیدم دنیا خیلی بزرگتر و زیباتر از چیزیه که بخواد توی یک فرد محدود بشه. الان معنی واقعی زندگی و خوشحال بودن و میفهمم. هرموقه هم از گذشته یادم میاد یه لبخند میزنم، برای راه هایی که تهشونو فهمیدم و دیگه قرار نیست برم و تجربه هایی که برای ادامه ی زندگیم کشف کردم خوشحال میشم سعی کردم آدم جدیدی وارد زندگیم بکنم کسی که دوسم داره عاشقمه منم دوسش دارم عاشقشم دلم میخاست همیشه با یه همچین کسی باشم نه کسی که برام جز مشکلات عصبی چیزی نداشته باشه و الان خوشحالترین باشم کنارش و هستم.
  11. Black_wolf

    حقیقت...آدمــــــــــها

    دلــــــــــم می خواهد از دید بعضی آدمــــــــــها پنهان بمانم... آدمــــــــــهایی که مــــــــــدام توی زندگیت ســــــــــرک میکشند ! و با ژست صمیمیت... داشته هایت را می شــــــــــمارند! احساساتت را خط کشی میــــــــــکنند! اشتباهاتتان را سر زنش میــــــــــکنند! به چیزهایی که خود ندارند حســــــــــادت میکنند! دست می گذارند روی نقطه ضعف هایت و آنها را بزرگــــــــــتر میکنند ! هر کاری که لازم باشد می کنند تا تو را کوچک و بی رنگ و کــــــــــدر نشــــــــــان دهند... این آدمها آینه نیستند.... "خورده شیشه اند...!!!
  12. Black_wolf

    دل شکسته..." قــــــــــلبم "

    " قــــــــــلبم " خصـــوصی ترین جـــای دنیـــاے دلتنگـــــی هایم بـــــود... تا اینکـــــه ... " تــــــــــو " ســــرزده به خـــانه ے دلــــــــــم آمـــــدی .. رسـم مـهمان نــوازے شد بـلاے جانم نتوانســتم به آمـدنت "نـــــه" بگویم با بـــودنت خـــو گرفتم ... حســـابی که وابسته ات شدم ، یـــادت افـــــتاد کـــــه .. فـــقط برای مــهمانی به دلــــــــــم ســــرزده بودے.. بعـد از رفتنت حـــــریم خصـــــوصے دلــــــــــم ، ویـــــرانه اے "ســـــوت و کــــور" شـــــده . . . دلــــــــــم بدجـــــور شـکست ... بـاور کن ..
  13. Black_wolf

    رفیق مجازی...لایک

    ﺩﺭﺩﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﻻﯾﮏ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺴﺘﻢ ﻣﮕﺮ ﺩﺭﺩ ﻫﻢ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ؟ ﻫﯽ ﺭﻓﯿﻖ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻣﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﯿﺴت ﺩﻟﻢ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﺪ ﻭ من ... ﻓﻘﻂ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ . و حسرت می خورم ﺑﻪ ﻋﺒﻮﺭ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﻢ ﻭ ﺩﻏﺪﻏﻪ هاﯼ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ... ﺷﺎﯾﺪ ﺁﺭﺍﻡ ﺗﺮ ﻣﯽ ﺷﺪﻡ ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺍﮔﺮ ﻣﯿﻔﻬﻤﯿﺪﯼ ... ﺣﺮفها ﯾﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍنی نو ﺷﺘﻪ ﻧﺸﺪﻩ ﺍند
  14. Black_wolf

    حقیقت...بعضی از ادمها

    بعضی از آدم ها ترجمه شده اند؛ بعضی از آدمها فتوکپی آدمهای دیگرند؛ بعضی از آدمها با چند درصد تخفیف به فروش میرسند؛ بعضی از آدمها فقط جدول و سرگرمی دارند؛ بعضی از آدمها خط خوردگی دارند؛ بعضی از آدمها را چندبار باید بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم ... و بعضی از آدمها را باید نخوانده کنار گذاشت . از روی بعضی از آدمها باید مشق نوشت و از بعضی از آدمها جریمه!
  15. خدایاکودکیــــــــــــــم " راگرفتی جوانـــــــــــی " دادی !! عقــــــــــــــلم " راگرفتی عشــــــــــــــق " دادی ! عشـــــــــــقم " راگرفتی تنهــــــــــــــــایی "دادی ! خنـــــــــــــــــده ام "را گرفتی غــــــــــــــــم "دادی ! آرزوهــــــــــــــــایم "را گرفتی حســـــــــــــــرتها "را دادی ! خدایـــــــــــــابرگــــــــــــــــــرد !!!!!! من هنوزنفــــــــــــس میکشــــــــــــم یادت رفت نفســــــــــــم رابگیـــــــــری .... ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
  16. Black_wolf

    تنهاام...

    تنــهــام میدونی یعنی چی؟ یعنـی حـس کنـی دارن تحملت میکنـن یعنـی هیـچکسـیو نـداری بغـلت کـنـه بگـه من پیـشتـم گریـه نکـن یعنـی از دلتنـگی گریت بگـیره ولـی غـرورت نـزاره گریـه کنی یعنـی الکی انلاین باشی یعنی بخندی نـزاری اشکـاتو ببیـنن یعنـی بعـد از اون دیگـه عاشق نشـی یعنی کسـی نیسـت تـورو واسـه خـودت بخــواد یعنی از شدت گریه چشات درد بگیره ولـی همه فکـر کـنن به خاطـره گوشیــه سخـتـه کسـی بـه فکـرت نباشـه خـودت بـاشـی و خـودت خـودت اشکـاتـو پاک کنی خـودت خودتو بغـل کـنی بگـی من پیشـتم نتـرس
  17. Black_wolf

    حرف دل ...زندگی یعنی چی!؟

    زندگی یعنی چه؟ از خیاط پرسیدند: زندگی یعنی چه؟ گفت: دوختن پارگی های روح با نخ توبه؛ از باغبان پرسیدند: زندگی یعنی چه؟ گفت: کاشت بذر عشق در زمین دلها زیر نور ایمان؛ از باستان شناس پرسیدند: زندگی یعنی چه؟ گفت: کاویدن جانها برای استخراج گوهر درون؛ از آیینه فروش پرسیدند: زندگی یعنی چه؟ گفت: زدودن غبار آیینه ی دل با شیشه پاک کن توکل؛ از میوه فروش پرسیدند: زندگی یعنی چه؟ گفت: دست چین کردن خوبی ها در صندوقچه ی دل؛
  18. Black_wolf

    عاشقانه های من...بیا و بمان جانکم

    بـراي تـصـاحـبـت نـمـي جـنـگــم ... احـاطـه ات نـمـي كــنـم تـا مـال مـن شـوي ... عـــشـق تـمــلــك نـيـســت، تـعـلـق اســت. ولـي اگــر بـيـايـي و بــمـانـي، بـراي بـــا تـــــو مـاندن بــا دنـــيـا مـي جـنـگــم ...
  19. Black_wolf

    حرف دل...دوری

    چقدر سخته دوست داشتن کسی از دور اینکه نتونی کسی که دوسش داریو محکم توی بغلت فشار بدی نتونی هر وقت که دلت خواست کنارت داشته باشیش نتونی کل خیابونارو باهاش قدم بزنی یا اینکه بدونی قرار نیست هیچوقت دستاتو به موهاش عادت بدی اینکه نشه لباساشو تنش کنی ذوق کردنشو از نزدیک نبینی یا نتونی نوشیدنی مورد علاقتو مهمونش کنی آخرشم دلمون مچاله میشه از این دوری این آدمیزاد گاهی میشه یه حسرتِ متحرک ...
  20. Black_wolf

    دل شکسته...چجوری دلتون میادددد

    چطوری دلتون میاد یکیو بازیچه قراربدین درحالی که چشاش داد میزنه عاشقتونه !
  21. Black_wolf

    درد و دل...خدایا

    خدایا خسته شدم خوب؟ ببین منو.اصلا میببنی منو؟ خدا نگام کن! درست نگام کن! خستم خوب؟! دیگه صبح بیدارم نکن!خوب؟ کسی ناراحت نمیشه! نمیگه جوون بود! نمیگه زود بردیش! نمیگه هنوز داماد نشده بود! نمیگن! میگن راحت شد!:) خدا میشنوی صدامو؟ ببین هیچ اشتیاقی واسه زندگی ندارم! ببین هرشب ارزو میکنم بمیرم! خوب انصافت کجاست؟ دیگه چقد بگم خداخسته شدم؟! چقدد؟؟؟ هااااچقدددد؟؟؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
  22. Black_wolf

    حرف دل ...بلاتکلیفی

    هیچی بدتر از بلاتکلیفی نیست . اینکه ‌نمیدونی دوست داره یا نداره ... اینکه نمیدونی منتظر بمونی یا نمونی ... اینکه نمیدونی‌ ثانیه هایی که داره با خیاله اون میگذره ، تلف میشه یا به واقعیت تبدیل میشه... اینکه بیخیاله همه طعنه ها و تیکه ها بشی‌ و مقاومت کنی . تو روی همه ی آدمای با ارزشت به خاطرش وایسی و چند سال بگذره و اون‌ هیچ قدمی برات برنداشته باشه !!! تو هنوزم سردرگمی که بازم صبر کنی براش، شاید کاری کرد ‌... اما درست وقتی که عزمت رو جزم میکنی که دیگه این سر‌در گمی‌ رو تمومش کنی ! باهاش روبه رو میشی و اونم باز طوری رفتارو دلبری میکنه که تمام برنامه هات نابود میشه و باز میشی همون آدم سردرگم ... هیچی تو دنیا بدتر از سر در گمی نیست!!! هیچی...
  23. Black_wolf

    دل شکسته...ﺷﮑﺴﺘﻢ

    ﺷﮑﺴﺘﻢ ﻧﻪ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﯽ .. ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﯽ ﻣﯽ ﺭﻭﯼ .. ﻫﻴﭽـــ ﻛﺴــ ﻭﻳﺮﺍﻧﻲ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺣﺴـــ ﻧﻜﺮﺩ ﺭﻭﺯ ﺭﻓﺘﻨــــــــﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃــــــــــﺮ ﺩﺍﺭﯼ ؟ ﮐﻔــــــﺶ ﻫﺎﯾــــﺖ ﺭﺍ ﺑﻐﻞ ﮐــــــــﺮﺩﻩ ﺑــــﻮﺩﯼ . . . ﻣﺒـــــﺎﺩﺍ ﺻﺪﺍﯾـــــﺶ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾـــــﻢ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺭ ﺩﻫـــــــــﺪ ! ! ! ﻧـــــﻮﮎ ِ ﭘﺎ ، ﻧـــــﻮﮎ ِ ﭘﺎ ﺩﻭﺭ ﺷــــﺪﯼ ﺍﺯ ﻫﻤﯿـــــﻦ ﮔﻮﺷــــﻬـ ﮐﻨــــﺎﺭ . . . ﻭ ﺍﻣــــــــﺮﻭﺯ ﺑﯽ ﺳــــــﺮ ﻭ ﺻـــــــــﺪﺍ ﭘﯿﺪﺍﯾـــــﺖ ﺷﺪ ﺗـــــﺎ ﺑــــﻪ ﺭﺥ ﻧﮑﺸـــــــــﯽ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺎﺗـــــــــــــﻢ ﺭﺍ ﺍﯾـــــﻦ ﺑـــــﺎﺭ ﮐﻔــــﺶ ﻫﺎﯾـــــﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺯﺩﻡ ﻣﺒــــــــــﺎﺩﺍ ﻓﮑـــــﺮ ِ ﺭﻓﺘــــــــــﻦ ﺑﻪ ﺳـــــﺮﺕ ﺑﺰﻧــــــــﺪ
  24. Black_wolf

    حرف دل ...سکوت

    سکوت چه بلایی که بر سر آدم ها نمی آورد..! یک دنیا حرف نگفته صف میکشد پشت دیوار لب ها... چه بغض هایی که دفن میشود در گلو... حتی هوا هم هوای دلخوری میشود... سکوت است دیگر...! شاید مملو باشد از حرف هایی که نیمه شب در صفحه ی چت هایتان تایپ شدند اما سرنوشتشان پاک شدن بود... نه شنیده شدن... سکوت هوای دلگیری دارد...! بغض سنگینی دارد..! غم سهمگینی دارد..! سکوت جنازه ی احساسی است که به دست خودمان به دار کشیده شده...
  25. !"بـے رحمانه ترین" 'خیــــــــــــــــــــــانت'?! "این" است که... 'وارد' "زنـــــــــــــــــــــــدگے" 'کسے' شوے ! "وابســــــــــــــــته اش" کنے ! و... 'بعد' از "مدتے" 'آنقــــــــــــــــــــــــــــدر' "زندگیش" را "خــــــــــــــــــــــالے" 'کنے' که... یک "عمــــــــــــــــــــــر" با "خاطراتت" "بمیرد"!! هیچ 'چیز' "بدتر" از "قتـــــــــــــــــــــــــل احســــــــــــــــــــــــــــاس" 'نیست'..... خیلی سخته یکیو به اندازه ی وجودت دوست داشته باشی بعدش با تمام توانت بخوای فراموشش کنی
×
×
  • اضافه کردن...