-
تعداد ارسال ها
2082 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
80
تمامی مطالب نوشته شده توسط فندق
-
او ز ما فارغ و ما طالب او در همه حال! #فروغی_بسطامی
- 961 پاسخ
-
- 3
-
بتپرستِ آرزوهای خودیم #فیاض_لاهیجی
- 961 پاسخ
-
- 3
-
قربان مردمکهای بیقرار چشمهایت بروم، قربان غم و شادیات بروم. تو چه هستی که جز با تو آرام نمیگیرم. حتی جای پایی از تو در خاک برای من کافیست. #فروغ_فرخزاد
- 961 پاسخ
-
- 3
-
به تنهایی گرفتارند مشتی بی پناه اینجا مسافرخانهی رنج است یا تبعیدگاه اینجا؟ #فاضل_نظری
- 961 پاسخ
-
- 3
-
زندگیست دیگر، تکه تکهات میکند و در انتها میان تکههایت نوری از امید میتاباند. #ناشناس
- 961 پاسخ
-
- 3
-
از دو چشمِ پُر غمم خون می چکد #جهان_ملک_خاتون
- 961 پاسخ
-
- 3
-
زندگیست دیگر، تکه تکهات میکند و در انتها میان تکههایت نوری از امید میتاباند. #ناشناس
- 961 پاسخ
-
- 3
-
"لاتقسوا علی أنثی إلّا فی عناقها" به زن سخت نگیرید، مگر به هنگام در آغوش کشیدنش... #محمود_درویش
- 961 پاسخ
-
- 3
-
آن یار طلب کن که تو را باشد و بس معشوقهی صد هزار کس را چه کنی؟ #ابوسعید_ابوالخیر
- 961 پاسخ
-
- 3
-
همیشه سرپناهِ تو، حریم دستهای من #یدالله_گودرزی
- 961 پاسخ
-
- 3
-
تا در تو نظر کردم، رسوای جهان گشتم آری همه رسوایی، اول ز نظر خیزد ۲۵ فروردین بزرگداشت #عطار
- 961 پاسخ
-
- 3
-
من از جهان به تو مشتاقم ای پَری رُخسار #جهان_ملک_خاتون
- 961 پاسخ
-
- 3
-
دورم ز تو ای نگار، خاکم بر سر #فیاض_لاهیجی
- 961 پاسخ
-
- 3
-
گفتند که دل زنده شود با نفسِ عشق من مُردم و ای عشق به دادم نرسیدی #مریم_جلالوند
- 961 پاسخ
-
- 3
-
به پایان آمد این رویا، جهانم در غمت باقیست #زهرا_عسگری
- 961 پاسخ
-
- 3
-
چه خنجرها که از دلها گذر کرد... #هوشنگ_ابتهاج
- 961 پاسخ
-
- 3
-
«چگونه میشود به شاخهی شکسته فهماند که باد عذرخواهی کرده است؟» __محمود درویش.
- 961 پاسخ
-
- 4
-
«وقتی کسی را پیدا میکنید که تا این حد شما را از خود بیخود میکند، کسی که میتوانید به او خیره شده و به حرفش گوش کرده و بدون اینکه گذشت زمان را بفهمید با او صحبت کنید، کسی که همیشه در فکرتان باشد، این احتمال وجود دارد که به او معتاد شده باشید.» به امید دل بستم/لنکالی
- 961 پاسخ
-
- 4
-
«از میان پلکهای نیمه باز خسته دل نگاه می کنم: مثل موجها تو از کنار من دور میشوی... باز دور میشوی. روی خط سربی افق یک شیار نور میشوی.» فروغ فرخزاد.
- 961 پاسخ
-
- 4
-
«حافظهی آدم، در ندارد که آدمها برای رفت و آمدشان اجازه بگیرند. در زندگی هر کس، چند نفری هستند که برای رد شدن از مرزِ ذهن، ویزا لازم ندارند و خواسته و ناخواسته، همه جا با او هستند، تا پای گور هم.» بعد از پایان/فریبا وفی
- 961 پاسخ
-
- 3
-
«وقتی تو نیستی، مثل بچه کوچولویی که دور از مادرش بهانه میگیرد و باید دلش را با بازیچهای خوش کرد و فریبش داد، ناچارم که خود را با یاد لحظاتی که با تو بودهام، با خاطرهی حرفهایت، خندههایت، اخمهایت، آن خدایا خدایا گفتنهایت که من چقدر دوست دارم و از شنیدن آن چه اندازه لذت میبرم.» از نامههای شاملو به آیدا.
- 961 پاسخ
-
- 3
-
«چیزی که تحملناپذیر است، حس میکردم از همهی این مردمی که میدیدم و میانشان زندگی میکردم دور هستم. ولی یک شباهت ظاهری، یک شباهت محو و دور، و در عین حال نزدیک، مرا به آنها مربوط میکرد.» صادق هدایت.
- 961 پاسخ
-
- 3
-
«آدمهای مبتلا به رنجی عمیق وقتی که شاد هستند رنجشان آشکار میشود، طوری به شادی میچسبند که انگار از سر حسد میخواهند بغلش کنند و خفهاش کنند.» آلبرکامو.
- 961 پاسخ
-
- 3
-
«هرگز به هیچکس اعتماد نکن، دانیل. بهخصوص افرادی که همیشه تحسینشون میکنی و در ذهنت بزرگترین انسانها هستن. همیشه همون آدمها بیشترین بار رنج و درد را روی دوشت میگذارن و تو را به سمت بدترین مصیبتها هدایت میکنن.» سایهی باد/کارلوس ثافون
- 961 پاسخ
-
- 3
-
«ما هرچه را که باید از دست داده باشیم، از دست دادهایم.» فروغ فرخزاد.
- 961 پاسخ
-
- 3