-
تعداد ارسال ها
390 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
1
تمامی مطالب نوشته شده توسط ReLIFE
-
تولدتون مبارک ،، ان شاالله که تنتون سلامت و دلتون خوش و عاقبتتون بخیر باشه و ارامش و اسایش رزق و روزی شما
- 20 پاسخ
-
- 3
-
وقتی کسی دلمان را شکست و رفت ، لبه های تیز روح شکست خوردهمان را کاش بتوانیم مهار کنیم . که نرویم اختلال های هورمونیمان را ، غرور شکسته مان ، خواهش تنمان را تسکین بدهیم با دریدن روح و تن آدم بیگناهی که حوالی ماست و خوشرنگ به نظر می رسد و ایستگاه امنی است برای آسودنی کوتاه . کاش لااقل برایش بگوئیم برایمان فقط یک نیمکت دنج گوشه پارکی خلوت است ، وانمود نکنیم خورشید آسمان عمرمان را پیدا کردهایم .... روی پلشتی هر اسمی بگذاری ماهیتش تغییر نمی کند . زخم میزنیم به هم ، و خبر نداریم این دایره بسته است و درنهایت رفتارت به آغوش گناه آلود خودت بازخواهدگشت . فقط این وسط کاش دلهای کمتری را زخم خورده و غمگین تنها بگذاریم .... #حمیدسلیمی
- 7 پاسخ
-
- 4
-
کتاب : ماندن در وضعیت آخر ✍ اثر: توماس هریس 🕊:این کتاب درباره ی تئوری رفتار متقابل توضیح می دهد. ابتدا مختصری درباره مفاهیم والد-بالغ-کودک توضیح می دهد و در ادامه درباره روش های به کار بستن تحلیل رفتار متقابل برای بهبود زندگی شخصی خود و روابط با دیگران صحبت می کند و توصیه هایی در مورد ایجاد تغییرات مهم و مسئولیت پذیری در زندگی شما ، برطرف کردن درگیری ها و ریشه کن کردن دلایل نگرانی ، وحشت ، افسردگی ، پشیمانی ، سردرگمی و احساس ناکافی بودن به شما ارائه می دهد. کتاب ماندن در وضعیت آخر جزو پرفروش ترین کتاب های روانشناسی است. همانگونه که خود نویسندگان بیان کرده اند این کتاب حاصل تمام پژوهش ها و جست وجوهای سی ساله ی آنها به عنوان روانپزشک است.
- 3 پاسخ
-
- 2
-
کتاب : غرور بت ها ✍ اثر: فردریش نیچه 🕊: این کتاب درآمدی فشرده و کوتاه بر فلسفهی نیچه است. بخشی از جملات برگزیده کتاب : - کاری که شادمانی در آن دست اندر کار نباشد، هرگز درست از آب در نمیآید. - در زخم زدن نیز نیرویی شفابخش هست. - آنچه مرا از پای در نیاندازد، قویترم میسازد. - یا بشر یکی از خطاهای خداست، یا خدا یکی از خطاهای بشر! - یاور خود باش تا همه یاورت باشند. - اگر آدمی برای "چرایی" زندگانی خود پاسخی داشته باشد، کم و بیش با هر "چگونهای" میسازد. - ما با خیالبندی یک زندگانی دیگر، یک زندگانی بهتر، در حقیقت در حال انتقام گرفتن از این زندگی هستیم. - آزادی یعنی بی اعتنا شدن به دشواری و تهیدستی، و حتی نسبت به زندگی؛ یعنی آمادگی برای قربانی کردن همه چیز در راه آرمان خویش، از جمله قربانی کردن خویش توضیح اضافه نمیدم ولی اگر به موضوع فلسفه و اندیشه نیچه علاقه دارید از دستش ندید!
- 3 پاسخ
-
- 4
-
خواستن، به رغم سادگی پنهان شده در کلمه، روالی بسیار پیچیده است. توجه آگاهانه ما به نیازهای فوری - و گاه بدوی - و پنهان کردنش در لایه هایی خوشرنگ از دگرنماییِ امر انسانی ساده و قطعی، و البته پیداکردن جذابیتهایی که در وجود دیگری قابل مشاهده است و ترکیبی است از رویاهای ما و خواسته های بیان شده یا نشده. یک ترکیب شورانگیز و گاهی غیرقابل کنترل از همکاری ضمیرهای خودآگاه و ناخودآگاه، که دستشان همیشه در یک کاسه است. تجربه های اندک من یادم داد دوباره دیدن کسی که روزی دوستش داشتی، یا دوباره دل بستن به کسی که می دانستی و می دانی نباید جزئی از روز و شبش باشی، یا دوباره باز کردن پرونده خواستن ، وقتی جانت به ناتوانی در داشتن ارتباطی عمیق - با قواعد روزگار نو- آغشته است، همه یک هدف مشترک را دنبال می کنند: خودآزاری. بله، من هنوز هم با همه سلولهای تن و روحم معتقدم در تنهایی شرافت و لذتی نیست. اما آموخته ام حتی تنهایی سرد و رنجور هم آسیبش کمتر است از کشف طعم سرمای کلمات کسی که زمانی خورشید داغ تابستانت بود. یا آوردن همین بلا، سر کسی که گرمای کلماتت تنها گوشواره اش بود در همه زمستان ها. علاقه همیشه در مراجعه نیست. صورت عشق گاهی فقط رفتن است، رفتن بدون آسیب رساندن، به خود یا دیگری. همین. #حمیدسلیمی
- 7 پاسخ
-
- 4
-
. مدارا، نام پنهان خوشبختی است. رابطهی انسانی سالم، پیشنیازهای ساده اما معمولا مراعاتنشدهای دارد. پذیرش خود و دیگری، چنان که واقعیت داریم. پرهیز از آغشتن واقعیات با ایدهالها و رویاها. پنهاننکردن رنجشها و بدل نکردن دانههای ریز برف دلخوری به بهمن مهیب خشم. از خواستنهای خود، قوانین نساختن و به دیگری تحمیل نکردن. ما، غالبا سلاطین خلق رنج توامان خود و آدمهای مجاوریم. روابط ما- نه الزاما روابط عاطفی- معمولا به دوسویه فرسایشی و ناخوشایند باجگیری-باجدهی بدل میشود، موازنهای منفی برای دو انسان ناخوشحال. تا چشمم میبیند، قبیلهای از گیاهان مسمومیم که بیش از جاذبه دوستی، هراس تنهایی و ترس از با خویش ماندن است که ما را کنار هم نگه داشته. آموختهام کسی را نمیتوان تغییر دائمی مثبت داد. و اموختهام انسان در پنهانکردن خواستههای راستین خود زیر نقابهای مجلل پوچ بسیار ماهر است. با این همه، این را هم آموختهام که وقت برای مهربانی کم است، و برای جنون و خشم و خودخوری بسیار. و این را نیز یاد گرفتهام که به تاریکیهای درونم احترام بگذارم و مهارشان کنم تا حریم کسی را زخم نزنند. بله، من فرزند نور و روشنایی هستم، نه چندان سپید و نه چندان سیاه. خوشبختی، شاید شبها به شکل آرامش آدمی است که در آینه نگاه میکند، و از خودش بیزار نیست، و مطمئن است کیفیت لبخندهایی که ساخته از زخمهایی که زده بیشتر است، و میداند در نفسهای بعد یاد گرم کسی لبخندی به لبش خواهدآورد. همین. #حمیدسلیمی
- 7 پاسخ
-
- 6
-
و دلتنگی از جنس بومرنگ است، که تا وقتی که حواست است، با تمام توانت پرتابش میکنی و از خودت دورش میکنی و همینکه یک لحظه حواست که نباشد با تمام توانش باز به سمتت بازمیگردد
- 2 پاسخ
-
- 3
-
سبزیجات و سالاد را جایگزین سیبزمینی سرخ کرده بکنید
ReLIFE پاسخی برای Topaz ارسال کرد در موضوع : بدنسازی وتناسب اندام
اخه مگه میشه از این خوشمزه دلبر گذشت- 1 پاسخ
-
- 1
-
مچکرم از شما
- 11 پاسخ
-
- 1
-
مچکرم جانم ❣
- 11 پاسخ
-
- 2
-
قربون محبتت
- 8 پاسخ
-
- 1
-
این که دل کسی را که دوستش داری هرگز نداشته باشی - با همه عذاب و بی تابی- دردش بسیار کمتر است از او را برای مدتی کوتاه داشتن، و بعد برای همیشه نداشتن. یا گم شدن در تمنای کسی که نمی دانی در داشتنش با چند نفر شریکی. همین. #حمیدسلیمی
- 8 پاسخ
-
- 5
-
حیرت انگیزترین جای جهانم، دقایق مکاشفه تنهایی است. همین که شبی، روزی، وقتی با همه جانم حس کنم کسی باید باشد که این درد تن را، سختی این لحظه را، تلخی این روز را، هولناکی این شب را با او قسمت کنم. بعد، کمی فکر کنم به خودم و بقیه، به دورها و نزدیک ها. و یادم بیاید در قبیله کاکتوس ها آرزوی آغوش بهایی به سنگینی دریده شدن با خارهای مسموم را دارد. که یادم بیاید خودم مگر هرگاه خواستم یاوری باشم و مرهمی، مگر توانسته ام درد مهلکی نباشم به جان عزیزانم؟ کز کنم کنج خودم، سرم را بگذارم روی شانه خودم، به خودم بگویم درست خواهد شد. کم کم از یاد ببرم که جز من کرگدن های دیگری هم در این جنگل هستند. خو کنم به جزیره یک نفره خودم، جایی که آواز هیچ پرنده ای را به خود ندیده. چشمهایم را ببندم، به صدای سائیده شدن صخره های عمرم به تازیانه موج روزگار گوش کنم، و یادم باشد نه، پسرجان، هیچ دست نوازشگری نبوده و نیست. نجات دهنده در گور خفته است. از مرهم بگذرم، به زخم خو کنم، و تانگوی یک نفره ام را باشکوه برقصم به سبک همه قوهای بی کس دنیا، که هیچ وقت عاشق نشدند، و همه عمر را مشغول مردن بودند، همان جا که عاشقی نکردند... همین./ #حمیدسلیمی
- 8 پاسخ
-
- 5
-
به رفیقم گفتم آدمهای کمی رو توی عمرمون ملاقات میکنیم که جای درستی از روحمون رو لمس کنن، اگه شانس بیاریم و ببینیم، از یاد نمیرن. ممکنه از دست برن، اما از یاد نه. بعد یاد رقص وداع دونفرهی ریچارد و مونیکا افتادم توی فرندز. براش گفتم این یکی از قشنگترین چیزهاییه که سینما تا حالا خلق کرده، این که ببینی دونفر چقدر بی تابانه همدیگه رو میخوان اما به وداعی ناگزیر تن میدن. چرا که دنیا نهایتا به کام منطقیهاست. اما کیه که ندونه اون دیوونگی و اون عطشتاکی شروع قد کشیدن روح آدمیزاده؟ حالا رفیقم رفته و عطرش جا مونده که یادم بندازه لازمه گاهی به انگشتهای باریکی فکر کنم که میشد در هر نوازش، یه ورد تازه باشن روی پوست فرتوتم. اما نشد، چرا که بین آدم مقیم اسفند و حوای فروردیننشین، حفرهای پرنشدنی نشسته. مثل اشارهی او به عمر من، ومثل اشارهی من به طراوت اون. چرا که موهای سفید من و چشمهای روشن اون زن هر دو راست میگن. بله، رفیق جان. اگه نترسی، دوباره برای اون آدمِ وسیع یه آواز بلند میخونی، و باهار دوباره از لبهای تو به چشمهای یار سرایت میکنه. این رو مردی بهت میگه که هزار اسفند قبل، از نوازش کوتاه و تسکیندهندهی باهاری ناممکن برگشته. براش آواز میخونی، و من به تماشای پرندههایی که از گلوی تو به آسمون پر میکشن، قناعت میکنم. و باور کن برای این آدم تماشا، همین هم سهم کمی نیست. "تماشای عشق، شکلی از معاشقه است." تو ای گنجیشک دیوونهی دلخواه، ای نوبهار حُسن که من رو طوری از یاد بردی که انگار هرگز نبودم، آیا کسی بعد از من پیدا شد که جای درستی از روح تو رو لمس کردهباشه؟ #حمیدسلیمی
- 8 پاسخ
-
- 4
-
آقای دوباتن می فرمان زمانی که به واقع آمادگی یک رابطه عاطفی تازه رو داری، متوجه میشی که - فارغ از احساس نیاز به هم صحبت و همراه - بسیار آرومتری از قبل. و متوجه میشی به تدریج همه چیز - حتی روزمرگی های تکراری - درسایه این آرامش شکل بهتری پیدا میکنه. و می فرمان که تا زمانی که به این آرامش و آشتی درونی نرسیدی، هر اتفاق تازه ای فقط تکرار اتفاقهای قبلیه، با شمایلی که دوست داری تازه به نظر بیاد. راهکاری مشابه با نتیجه ای مشابه. منظورشون به صورت خلاصه اینه که تا وقتی سگ درونت هاره یا خرچسونه درونت هنوز دلش نوازش دستهای مهربون آدم قبلی زندگیت رو میخواد، به چشمهای خندان هیچ ادم تازه ای فکر نکن حیوان. #حمیدسلیمی #سوادرابطه
- 5 پاسخ
-
- 4
-
به روی ماهت
- 6 پاسخ
-
- 2
-
بله ممکنه بهتر باشه . راستش دومی رو هنوز مطالعه نکردم
- 17 پاسخ
-
- 1
-
مچکر از معرفی ،، من انیمه وان پیس رو دیدم متاسفانه ناروتو رو ندیدم هنوز .