فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر نفسی نمیکشم مگر اینکه با یاد تو باشد؛ قلبم نمیتپد مگر اینکه یادش باشد برای چه میتپد. -صفحه ۱۰۷- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر اگر فقط تو را در کنار خود داشتم، میتوانستم بگویم که آرامترین، شادترین و امیدوارترین روزهای عمرم را میگذرانم. -صفحه ۱۰۷- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر یادت هست که میترسیدی پیش از آنکه به تو برسم چیزی از من باقی نمانده باشد؟ پس حالا بگذار برایت بگویم که وقتی به تو برسم هیچچیز کم نخواهم داشت. -صفحه ۱۰۸- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر هروقت یادم میآید که چیزی باقی نمانده بود رشتهی زندگی خودم را با دست خودم پاره کنم و سعادت بازیافتن تو نصیبم نشود، از آن رنجی که میبردم، از آن یأسی که داشتم، از آن نومیدی کشندهیی که گریبانم را گرفته بود و رهایم نمیکرد دلم به حال خودم میسوزد. -صفحه ۱۰۸- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر آن نویسندهی فرانسوی چه خوب گفته است که: صبر و تحمل، جرأت و شهامتِ مردم پرهیزکار است. -صفحه ۱۰۸- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر دیشب ناگهان یاد نقشهیی افتادم که برای خانهمان کشیدیم و تو فوراً آن را بردی که بایگانی کنی. -چهقدر تو بامزهای. باری غرق رویای آن خانه شدم. تا به حدّی که وقتی به خودم آمدم، انگاری سالها در آن خانه، بر فراز تپهیی بر دامنهی کوههای پوشیده از جنگل زندگی کردهام! -صفحه ۱۰۸- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر ای بیگانه که خلوت ما را میشکنی! همچنان که در خانهی ما به روی تو باز است، تو نیز بزرگواری کن و ما را از شنیدن عقاید خویش معاف دار. ما از دوزخ بیگانگیها گریختهایم، تا از برخورد با هرآنچه خوشایندمان نیست در امان باشیم. اگر به خانه ما فرود میآیی، خلوت ما را مقدس شمار! -صفحه ۱۰۹- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر من با امیدواری بود که به آنچه در انتظار ماست اندیشیدم، نه با حسرت. -صفحه ۱۱۰- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر به خانهیی میاندیشیدم که در آن محبت، پاداش اعتماد است و بامش، بوسه و سایه است. -صفحه ۱۱۰- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر تو آخرین چوب کبریتی هستی که میباید به آتشی عظیم مبدل شوی و از زندگی من، در برابر سرمای مرگ در این بیابان پر از وحشت دفاع کنی... اگر این چوب نگیرد، مرگ در این برهوت حتمی است! تو همهی امید من، تو پناهگاه گرم و روشن من هستی. -صفحه ۱۱۱- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر هزار هزار هزاربار میبوسمت... نوک انگشتهایت را، زانوهایت را، گوشهای کوچولویت را، و اطلسیهای خودم را... -صفحه ۱۱۱- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر مثل خون در رگهای من/ احمد شاملو. «تو طلوع کردی و عشق باز آمد، شعر شکوفه کرد و کبوتر شادی بالزنان بازگشت، تنهایی و خستگی بر خاک ریخت. من با توام، و آینههای خالی از تصویرهای مهر و امید سرشار میشوند.» -صفحه ۹- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر هرچه بیشتر میبینمت، احتیاجم به دیدنت بیشتر میشود. -صفحه ۱۱- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر به تو گفتم: «زیاد، خیلی خیلی زیاد دوستت دارم.» جواب دادی: «هرچه این حرف را تکرار کنی، بازهم میخواهم بشنوم.» -صفحه ۱۱- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر من فقط موقعی آرام و آسوده هستم و تنها موقعی به «تو» فکر نمیکنم، که تو با من باشی. همین و بس. وقتی تو نیستی، مثل بچه کوچولویی که دور از مادرش بهانه میگیرد و باید دلش را با بازیچهیی خوش کرد و فریبش داد، ناچارم که خود را با یاد لحظاتی که با تو بودهام، با خاطرهی حرفهایت، خندههایت، اخمهایت، آن «خدایا خدایا» گفتنهایت که من چهقدر دوست دارم و از شنیدن آن چه اندازه لذت میبرم، دلخوش و سرگرم کنم. -صفحه ۱۲- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر حرفهای من با تو تمامی ندارد. -صفحه ۱۵- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر اگر خوابم نبرد، این شب به قدر سالی طولانی خواهد شد. چون خوابم نمیبُرد و احساس اینکه تو آنقدر نزدیک منی و من اینقدر از تو دورم، مستأصلم کرده بود. -صفحه ۱۴- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر دیگر نمیخواهم کوچکترین لحظهیی از باقی عمرم را بی تو، دور از تو و دور از احساس وجودت از دست بدهم؛ به کسی که هیچوقت هیچچیز نداشته است حق بده! و به من حق بده که تو را مثل بچهها دوست داشته باشم. -صفحه ۱۴- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر با همهی روحم به هر نگاه و هر لبخند تو محتاجم، و تنها حالاست که احساس میکنم در همهی عمر بیحاصلی که تا به امروز از دست دادهام چهقدر تنها و چهقدر بدبخت بودهام. -صفحه ۱۳- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر تو را دوست دارم و تمام ذرات وجود من با فریاد و استغاثه تو را صدا میزند. -صفحه ۱۳- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر آیدای نازنین من! تو از پاکی و معصومیت به بچهیی میمانی که درست در میان گریه، اگر کسی با انگشتان دستش سایهی موشی روی دیوار بسازد، همچنان که هنوز اشکها بر گونهاش جاری است صدای خندهاش به آسمان میرود... تو به همان اندازه بیآلایش و معصومی. -صفحه ۱۳- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر اگر میدانستم پس از آنهمه رنجها و نابهسامانیها تو را میتوانم داشته باشم، بدون شک با ارادهی آهنینتری تحملشان میکردم. -صفحه ۱۳- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر روح و جسم و دل تو برای شادی آفریده شده. -صفحه ۱۲- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر وقتی از چیزی -و طبق معمول از سادهترین و معصومانهترین چیزها- مثل بچهیی خوشت میآید؛ وقتی که میگویی: «قدغنه!» [و به خیال خودت چهقدر هم محکم میگویی!] ولی میبینی که بازهم من نگاهت میکنم و با آن «قدغنه» زیاد از میدان در نرفتهام؛ آنوقت است که میتوانم آن «خدایا خدایا» را بشنوم و لذت ببرم. -صفحه ۱۲- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
فندق ارسال شده در 4 تیر مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر این روزه را فقط موقعی افطار خواهم کرد که بدانم تو را خوشبخت میکنم. -صفحه ۶۶- 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .