رفتن به مطلب

عذابی شیرین به نام عشق


ارسال های توصیه شده

در این دنیا فانی من مانده ام و کالبدی که زنده است و روحی که محکوم به نابودیست... 

 

عشق! عشق! عشق!   

 

می‌گویند اگر میخواهی بمیری عاشق شو...

درست است تو میمیری، تو از درون متلاشی میشوی، از هم میپاشی اما همچنان زنده ای.

زنده ای در روزگاری که وظیفه اش شده بازی کردن با احساسات و روح و روانت.

چیزی که به آن عشق میگویند چیست ؟

جوابی برایش ندارم؛ گویی مجهولیست که با هیچ قاعده و قانونی به دست نمی‌آید توصیفش حتی از فرشته عذابی که تا به حال ندیده ام هم دشوارتر است .

عشق می‌تواند خوب باشد و می‌تواند بسوزاند، می‌تواند به تو حیات دهد و می‌تواند مرگ ابدی را به تو هدیه دهد . 

 

عشق زیباست اما غمگین، غمگین اما دوست داشتنی، دوس داشتنی اما سوزان، سوزان اما اعتیادآور، اعتیادآور اما رویایی، رویایی اما بی رحم، بی رحم اما شیرین. ‌ 

 

عشق سوالیست که پاسخی ندارد ... 

 

عشق بیماری است که همه به نوبه خود به آن دچار می‌شوند، بعضی راضی و بعضی ناراضی. 

 

مسکن و دارویی ندارد تنها زمان است که می‌تواند از درد و عذاب آن بکاهد. 

 

اگر عقل و منطقی وجود داشت عاشق نبودیم، اگر جسم سرخ رنگ تپنده ای نبود که در رقابت بین مغز و قلب پیروز شود عشقی وجود نداشت، آخر چرا باید برای نابودی خویش داوطلب شد؟!

میدانم جواب را

عشق فریبدنست آنقدر فریبنده که تا به خود بیایی در دریای طوفانی عشق غرق شدی و دیگر راه فراری نیست...

ویرایش شده توسط محدثه امیری ویرثق
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

6 ساعت قبل، محدثه امیری ویرثق گفته است:

در این دنیا فانی من مانده ام و کالبدی که زنده است و روحی که محکوم به نابودیست... 

 

عشق! عشق! عشق!   

 

می‌گویند اگر میخواهی بمیری عاشق شو...

درست است تو میمیری، تو از درون متلاشی میشوی، از هم میپاشی اما همچنان زنده ای.

زنده ای در روزگاری که وظیفه اش شده بازی کردن با احساسات و روح و روانت.

چیزی که به آن عشق میگویند چیست ؟

جوابی برایش ندارم؛ گویی مجهولیست که با هیچ قاعده و قانونی به دست نمی‌آید توصیفش حتی از فرشته عذابی که تا به حال ندیده ام هم دشوارتر است .

عشق می‌تواند خوب باشد و می‌تواند بسوزاند، می‌تواند به تو حیات دهد و می‌تواند مرگ ابدی را به تو هدیه دهد . 

 

عشق زیباست اما غمگین، غمگین اما دوست داشتنی، دوس داشتنی اما سوزان، سوزان اما اعتیادآور، اعتیادآور اما رویایی، رویایی اما بی رحم، بی رحم اما شیرین. ‌ 

 

عشق سوالیست که پاسخی ندارد ... 

 

عشق بیماری است که همه به نوبه خود به آن دچار می‌شوند، بعضی راضی و بعضی ناراضی. 

 

مسکن و دارویی ندارد تنها زمان است که می‌تواند از درد و عذاب آن بکاهد. 

 

اگر عقل و منطقی وجود داشت عاشق نبودیم، اگر جسم سرخ رنگ تپنده ای نبود که در رقابت بین مغز و قلب پیروز شود عشقی وجود نداشت، آخر چرا باید برای نابودی خویش داوطلب شد؟!

میدانم جواب را

عشق فریبدنست آنقدر فریبنده که تا به خود بیایی در دریای طوفانی عشق غرق شدی و دیگر راه فراری نیست...

سلام

در این مورد همه جمله درست بود 🙏

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...