-
تعداد ارسال ها
1287 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
2
پست ها ارسال شده توسط Miss nedaa
-
-
-
عشقم تو به رنگ قرمزِ ماهی تنگ بلوری، که دلِ آدم قنج میره وقتی نگاهش می کنه. .
تو زمزمه یِ یا مقلب القلوبی، که به حَوِّل تحویلحالِنا اِلی اَحسَنِ الحال می رسه..
اصلاً تو طعمِ خوش سمنویِ بازاری، که لحظه هایِ آخر، درست دمِ تحویلِ سال پا به سفره می ذاری..
تو حتی از تنت عطرِ شکوفه می چِکه..
تو خودِ عیدی
خودِ بهاری
بیا و هر سال
هر روز
هر لحظه تحویل شو به من...
- 1
- 1
-
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
نازنین هم زبون من نازنین مهربون من♬♫
نازنین بی رنگ و ریا از پیشم جایی نریا
نازنین ابرو کمون امون از چشمات امون♬♫
هی منو با آشتی و قهر اینور و اونور نکشون
آخرش از دست تو مجنون میشم این خط این نشون♬♫
از اون دیدار اول دل منو بردی زیادی قشنگی حق همه رو که خوردی
انقده چشات قشنگه که میشه براش مرد♬♫
گلی که برات گرفتم تورو دید و پژمرد- 1
-
همیشه یاد گرفتیم به جنس زن بگیم ضعیف و وقتی یک زن موفق میشه یا قدرتمند بهش میگن دختر متفاوت،یک زن مستقل اما اینجور نیست..
جسمی که با تعداد استخوان های معمولی خلق میشه و تو یک شرایط خاص گاهی درد هایی رو به خودش میبینه که هیچ جسمی توانایی پذیرفتنشون رونداره این یعنی قدرتی غیر قابل انکار شدن...
تصور کن یک زن بابت یک دوره ماهانه از چندین طبقه میفته...حالت بد روحی،جسمی و عاطفی و نیازی که گاهی نادیده گرفته میشه اون هم نیاز به توجه اما حتی اگه براورده نشد قدرت تحمل رو داره و کم نمیاره..
زن بودن ارتباطی با ضعف نداره...ما اونقدر محکمیم که میتونیم از پس
بدترین شرایط با یک لبخند کنار بیایم...خدا تو قلب یک زن ته خنده خودش رو جا گذاشته برای همین مادر میشیم،زنیم،تداعی بهشتیم و
اثبات قدرت برابری لطافت و جنگجو بودنیم...ما کم نیستیم...نقص نداریم... فقط گاهی یادمون میره که ریشه هامون از بدو تولد محکم بوده
و زن همیشه قوی بوده و بعدا که پیداش کردیم میگیم افرین که خودت رو پیدا کردی ولی در اصل ما در هر نقشی که داریم زیبا و دلیل قشنگی خلقیتیم.
قدر خودت رو بدون خانوم...- 2
-
13 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
خدای مهربانم دلم را به تو میسپارم
تا از عمق جانم بزدایی هر چه حائل است بین من و خودت هر چه مرا دور میکند ز تو.، همه آنچه از منیت و نواقصم در من است را از من بگیر، و ببخشای بر من از عشق و الطاف بی پایان خودت، چنان همیشه که بخشیده ایی مرا رها ساز از بند هر چه غیر خوبی و نیکی در وجودم هست و پر کن خالی درونم را با عشق ناب الهی خود که جز این نتوانم نیک بمانم و مهر بیفشانم
مهربانا هزاران شکر که در کنارمان هستی و قرار و آرام دلهای بیقرارمان جز تو چه جوییم و جز تو که را خوانیم که همه تویی و جز تو همه هیچ، خداوندا… لحظاتمان را قرین رحمت و مهربانی ات بفرماو ما را در ادامه راهمان تنها مگذار که یک لحظه بی تو ویرانی دنیاییست
ایشالله حال دلت خوب باش همیشه
- 1
-
3 ساعت قبل، Black_wolf گفته است:
بحث بی جنبه بودن یا زود رنج بودن نیست!
فقط هر آدمی رو یه سری چیزا خیلی حساسه، از یه سری کارا بدش میاد،شاید یکی دو بار ببینه و به روی خودشم نیاره؛ولی کسایی که برات مهمن بحثشون از بقیه جداست،آدم از یه سری از آدمای زندگیش انتظار نداره،نمیتونه اون حرفارو از کسایی که با تیکه تیکه ی وجودش دوسشون داره هضم کنه!
بحث بحثه انتظاره، وگرنه اگه یه غریبه اون حرفا رو بزنه یا اونطوری که دوست نداری رفتار کنه که مهم نیست!
آدم از کسایی که دوسشون داره ناراحت میشه- 3
-
۱ ساعت قبل، حسین138 گفته است:
خانه های بزرگ اما خانواده های کوچک داریم،
مدرک تحصیلی بالا اما درک پایینی داریم،
بی هیچ ملاحظه ای روزها را میگذرانیم اما دلمان
عمر نوح میخواهد!
کم میخندیم و زود عصبانی میشویم،
کم مطالعه میکنیم اما همه چیز را میدانیم،
زیاد دروغ میگوییم اما همه از دروغ متنفریم،
زندگی ساختن را یاد گرفته ایم
اما زندگی کردن را نه!
ساختمانهای بلند داریم اما طبعمان کوتاه است،
بیشتر خرج میکنیم اما کمتر داریم،
بیشتر میخریم اما کمتر لذت میبریم!
فضای بیرون را فتح کرده ایم اما فضای درون را نه،
بیشتر برنامه میریزیم اما کمتر عمل میکنیم،
عجله کردن را آموخته ایم
و نه صبر کردن را...!
مگر بیشتر از یکبار فرصت
زندگی کردن داریم...؟!
عالی
- 3
-
9 دقیقه قبل، حسین138 گفته است:
چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی
چه شد که شیوه بیگانگی رها کردیبه قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود
چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردیمنم که جورو جفا دیدم و وفا کردم
توئی که مهر و وفا دیدی و جفا کردیبیا که با همه نامهربانیت ای ماه
خوش آمدی و گل آوردی و صفا کردیبیا که چشم تو تا شرم و ناز دارد کس
نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردیمنت به یک نگه آهوانه می بخشم
هر آنچه ای ختنی خط من خطا کردیاگر چه کار جهان بر مراد ما نشود
بیا که کار جهان بر مراد ما کردیهزار درد فرستادیم به جان لیکن
چو آمدی همه آن دردها دوا کردیکلید گنج غزلهای شهریار توئی
بیا که پادشه ملک دل گدا کردی- 1
-
16 ساعت قبل، numb گفته است:
تکست خیلی قشنگی بود: )))
آخر سالت بهشتی🌬
فدات گلی جان
- 1
-
21 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
ممنون از شنو دوست بهتر از جانم
قوبونت
- 1
-
21 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
آمین
- 1
-
16 ساعت قبل، numb گفته است:
آمین🪽️
ممنون گلم
فدات عزیزم
- 1
- 1
-
خدايا ممنون براى تمام اشکهاى امسالم…
خدايا ممنون از درس هاى بزرگ زندگى امسالم…
خدايا ممنون از اينکه يادم دادى خودم باشم…
بيشتر از هميشه…
و خدايا سوگند به تمام شکوفه هاى اين بهار…
آرزو مى کنم خنده هاى امسال از ته دل…
گريه هايی از سر شوق…
آرامشى به قشنگى رنگين کمان دانايى
بينايى و مَنِشى به وُسعت هردو جهان…
و خلوت هايى که با قشنگترین ها پر بشه…
و خدايا خدايا هرگز نگويم دستم بگير ؛…
عمري است گرفته اي، رهايش مکن!…
خدايا من قدرت ان را ندارم تا قلب انها که دوستشان دارم را شاد کنم ؛
از تو مي خواهم دراين روزهای پايانی سال،…
مشکلاتشان را آسان، دعاهايشان را مستجاب و دلشان را شاد گردانی…
آمين تقديم به عزیزانم...
- 2
-
کاش ارمغان روزهای گذشته
آرامشے باشد از جنس خدا
عید واقعی از آن کسیست
که پایان سالش را جشن بگیرد
نه آغاز سالی که از آن بےخبر است…
آخر سالتون قشنگ
- 1
- 1
-
17 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
شكسپیر میگه :
اگه یه روزی فرزندی داشته باشم
بیشتر از هر اسباب بازی دیگه ای
براش بادكنك میخرم!
بازی با بادكنك...
خیلی چیزها رو به بچه یاد میده؛
كه باید بزرگ باشه اما سبك
تا بتونه بالاتر بره...
بهش یاد میده؛
كه چیزای دوست داشتنی
میتونن توی یه لحظه
حتی بدون هیچ دلیلی
و بدون هیچ مقصری از بین برن...
پس نباید زیاد بهشون وابسته بشه!
ومهم تر از همه، بهش یاد میده؛
كه وقتی چیزی رو دوست داره
نباید اونقدر بهش نزدیك بشه
و بهش فشار بیاره
كه راه نفس كشیدنش رو ببنده
چون ممكنه
برای همیشه از دستش بده!
و اگه کسی رو دوست داشت...
رهاش نکنه ،چون ممکنه
دیگه نتونه به دستش بیاره!
میخوام ببینه ،بادکنک با این که
تمام زندگیش بسته به یه نخه
اما بازم توی هوا مي رقصه...
عالی حسین جان
-
6 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
رفته بودم سوی قبرستان شهر!
هر که را دیدم سوا خوابیده بود
در کنار یکدگر ریز و درشت
هر کسی در زیر پا خوابیده بود
خاک بر سر بود در گل هر کسی
بی غذا و بی هوا خوابیده بود
دلبر از عاشق جدا خوابیده و
عاشق از دلبر جدا خوابیده بود
پهلوانی با همه کوپال و یال
بی توان و ادعا خوابیده بود
آنکه دورش بود ده ها پاچه خوار
زیر گل در انزوا خوابیده بود
قلدری که حق ما را خورده بود
مرده با نفرین ما خوابیده بود
آنکه جر می داد خود را با صداش
زیر سنگی بی صدا خوابیده بود
یا فقیری مرده بود از گشنگی
در کنار اغنیا خوابیده بود
آنکه می چربید نازش در جهان
بی لحاف و متکا خوابیده بود
سوختم وقتی که دیدم تاجری
در کنار یک گدا خوابیده بود
با همه مال و منالش طفلکی
مثل آن یک لا قبا خوابیده بود
ظالم و مظلوم هم در یک ردیف
رعیتی با کدخدا خوابیده بود
زور می زد آنکه عمری در معاش
ساکت و بی اشتها خوابیده بود
دوست با دشمن همه در زیر خاک
با غریبی آشنا خوابیده بود
حاکمی که امر دایم می نمود
زیر گل بی اعتنا خوابیده بود
دختری که از همه دل می ربود
در کنار مورها خوابیده بود
آنکه عمری حق و ناحق می گرفت
رشوه و مال ربا خوابیده بود
سارقی که مال مردم می ربود
دست خالی در عزا خوابیده بود
پس دو دستی بر سر خود کوفتم
چونکه دیدم هر که را خوابیده بود
گوشه ای دیدم فهندژ هم غریب
توی قبری بی نوا خوابیده بود
اسداله فهندژ سعدی (بلبل شیرازی ).- 1
-
در ۱۴۰۲/۱۲/۲۴ در 23:34، ɑɍɛẕőǚ گفته است:
مهم نیست که چهرهی شما زشت باشد یا زیبا،
اما این خیلی مهم است که درونتان زیبا باشد!
چون همیشه آدمهایی که محو درونتان شدهاند، بسیار بسیار ماندنیتر از کسانی هستند که محو و جذب ظاهرتان شدهاند...- 1
-
-
در ۱۴۰۲/۷/۶ در 15:37، حسین138 گفته است:
❣بعضی اوقات
بی خیالی جواب میده
آرام آرام،
آرامش را میشونه رو کنج دلت- 1
-
8 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
سلام
فکر کنم دم عید همه دارن خونه تکونی میکنند
منکه سرما خوردم. ولی بیشتر کارامو کردم
- 1
-
5 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
احمد شاملو خیلی قشنگ میگفت:
ناز را می کشیم، آه را می کشیم
انتظار را می کشیم، درد را می کشیم
پس چرا بعد این همه سال نتوانسته ایم دست بکشیم از هر آنچه آزارمان میدهد؟- 1
- 1
-
-
17 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
۱) از شما دوری میکنند
تعامل بستر هر رابطه است. اما چه اتفاقی میافتد وقتی کسی مدام از شما دوری میکند؟
این یک چیز است که به دلیل مشغله کاری یک یا دو قرار قهوه را از دست بدهید، اما زمانی که تکرار شود، ممکن است نشانه ای باشد از اینکه آنها واقعاً شما را دوست ندارند.
اجتناب می تواند به اشکال مختلف ظاهر شود. ممکن است فیزیکی باشد، مانند تغییر مسیر برای جلوگیری از عبور از مسیر با شما. یا میتواند ظریفتر باشد، مانند اجتناب از تماس چشمی یا نادیده گرفتن گفتگوهایی که برای شما مهم است. اما با این حال در نتیجه گیری عجولانه اقدام نکنید. ارزش آن را دارد که قبل از هر گونه فرضی در مورد آنچه در حال وقوع است صحبت کنیم.
۲) آنها همیشه بیش از حد مشغولند
همه ما زندگی شلوغی داریم. همیشه کاری برای انجام دادن وجود دارد، جایی برای بودن. اما فردی که واقعاً برای شما ارزش قائل است، همیشه سعی می کند برای شما وقت بگذارد.
اگر کسی همیشه برای شما شلوغ است، ممکن است آنقدر که فکر میکردید به شما علاقه نداشته باشد. مجدداً، ارزش آن را دارد که قبل از نتیجه گیری با آنها گفتگو کنید.
۳) نسبت به موفقیت شما بیتفاوت هستند
آیا میدانستید که شادی واقعی برای موفقیت دیگران، نشانه قوی دوست داشتن و احترام است؟
وقتی واقعاً به کسی اهمیت میدهیم، این یک واکنش طبیعی است. برعکس، اگر کسی شما را دوست نداشته باشد، ممکن است وقتی به چیزی عالی دست مییابید، بیتفاوتی یا حتی تحقیر نشان دهد.
وقتی برای کسی ارزش قائل هستیم، پیروزی هایش را با او جشن می گیریم. بنابراین، اگر کسی در شادی شما شریک نیست، این می تواند نشانه ای باشد که او برای شما اهمیت زیادی قائل نیست.
مانند سایر نشانهها، این بیخطا نیست. اما می تواند بینشی در مورد احساس آنها نسبت به شما ارائه دهد.
۴) آنها عقاید شما را نادیده میگیرند
هر کس حق دارد عقاید خود را داشته باشد. اما زمانی که شخصی به طور مداوم افکار شما را بدون توجه به آن نادیده می گیرد، ممکن است نشان دهنده عدم احترام یا علاقه باشد.
اگر هر پیشنهادی که میکنید با یک چرخش چشم یا تغییر سریع موضوع مواجه شود، ممکن است چیزی بیش از یک تفاوت در دیدگاه باشد. آنها ممکن است به طور نامحسوس بی توجهی خود را به شما نشان دهند.
مهم است که به یاد داشته باشید که همه حق دارند با ایده های شما موافق یا مخالف باشند. با این حال، نکته کلیدی در اینجا نحوه ابراز مخالفت آنهاست. اگر همیشه توهین آمیز و بدون احترام باشد، نشانه خوبی نیست. اما همیشه بحث و گفتگو برای رفع هرگونه سوء تفاهم ارزشش را دارد.
۵) بهندرت شروعکننده هستند
اگر متوجه شدید که شما همیشه شروع کننده تماس یا برنامه ریزی هستید، ممکن است نشانه آن باشد که رابطهتان برای طرف مقابل به اندازه شما مهم نیست. اگر آنها واقعاً شما را دوست داشته باشند، تلاش خواهند کرد تا با شما ارتباط برقرار کنند.
اگر همیشه اولین نفری هستید که پیام میدهید، تماس میگیرید، یا پیشنهاد میکنید همدیگر را ببینید، ممکن است زمان آن رسیده باشد که جایگاه خود را با آنها ارزیابی کنید. مثل همیشه، بهتر است قبل از گرفتن هر گونه نتیجه گیری، یک گفتگوی باز و صادقانه در مورد احساس خود داشته باشید.
۶) جزئیات را به خاطر نمیآورند
اگر کسی به طور مداوم جزئیات را فراموش کند مثل روز تولد یا کتاب مورد علاقهتان، ممکن است کمی دلسردکننده باشد.
همه ما گاهی اوقات فراموش می کنیم، و این اشکالی ندارد. اما اگر به نظر می رسد هرگز چیزهایی را که برای شما مهم است به خاطر نمی آورند، ممکن است نشانه آن باشد که آنها به اندازه شما برای رابطه ارزش قائل نیستند.
۷) آنها در مورد زندگی خود با شما حرف نمیزنند
به اشتراک گذاشتن جزئیات در مورد زندگی ما راهی برای دعوت دیگران به فضای شخصی ما است. این سیگنالی است که نشان می دهد ما به آنها اعتماد داریم و برای حضور آنها در زندگی خود ارزش قائل هستیم.
۸) آنها به زندگی شما علاقهای ندارند
همانطور که به اشتراک گذاشتن زندگی آنها با شما نشانه نزدیکی است، نشان دادن علاقه به زندگی شما نیز به همان اندازه گویا است.
اگر کسی واقعاً شما را دوست داشته باشد، در مورد روز شما، برنامه های شما، رویاهای شما می پرسد. آنها در مورد چیزهایی که برای شما مهم هستند کنجکاوی نشان می دهند زیرا شما برای آنها مهم هستید. اما اگر کسی هرگز در مورد زندگی شما سؤال نمی کند یا وقتی چیزی را به اشتراک می گذارید علاقه کمی نشان می دهد، ممکن است نشانه آن باشد که او به اندازه شما در رابطه سرمایه گذاری نکرده است.
باز هم، مهم است که خیلی سریع نتیجه گیری نکنید. برخی افراد به طور طبیعی کمتر بیانگر یا کنجکاو هستند. اما اگر این عدم علاقه ثابت است، ارزش دارد که در مورد آن با آنها گفتگو کنید.
۹) آنها هرگز واقعاً حضور ندارند
این شاید گویاترین نشانه باشد. کسی که شما را دوست دارد، نه تنها از نظر جسمی، بلکه از نظر روحی و روانی نیز در کنار شما خواهد بود.
اگر زمانی که شما با هم هستید حواسشان پرت میشود، همیشه تلفنشان را چک میکنند یا به اطراف نگاه میکنند، میتواند نشانهای از این باشد که برای وقت با هم بودن شما ارزشی قائل نیستند.
حضور چیزی فراتر از ظاهر شدن است. این در مورد درگیر شدن، نشان دادن علاقه و ایجاد حس شنیدن و دیده شدن به طرف مقابل است.
- 1
- 2
-
10 ساعت قبل، حسین138 گفته است:
مادر؛ الهه مهربانی
دنیای کودکیام سرشار از طنین دل انگیز توست، تمام خاطرات کودکیام را خط به خط با نام تو نوشتهام و همیشه تو را میستایم. مادر، ای لطیفترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالندهام سازد.مادر، در ستایش دنیای پرمهرت، ترانهای از اخلاص خواهم سرود و گلدستهای از مهر بر گردنت خواهم آویخت. شکوه عشق را در زمزمههای مادرانهات مییابم و انگیزه خلقت را از قلب پرمهرت میخوانم.مادر، بوسه بر دستان خسته تو جانم را زنده میکند و دیدار تو عشق را در دلم به ارمغان میآورد. ایمانم از دعای توست و خدایم را از زبان تو شناختهام، عبادت را تو به من آموختهای.
مادر، ای الهه مهر، تو گلی خوشبو از بهشت خدایی که گلخانه دلم از عطر تو سرشار است، از تبار فاطمهای و گویی وجود تو را با مهر فاطمه سرشتهاند. پس همیشه دعایم کن چراکه دعایت سرمایه فردای من است.
مادرم، به پاس آنچه به من دادهای، به ستایش محبتهای بی اندازهات، و به وسعت همه خوبیهایت دوستت دارم و با صدای بلند میگویم: روزت مبارک
خدا حفظشون کنه
- 2
- 1
چشم عسلی-_-
در روانشناسی فردی
ارسال شده در
آی ام قهوه ای