رفتن به مطلب

بمب انرژی

کاربر عضو
  • تعداد ارسال ها

    691
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط بمب انرژی

  1. 23 ساعت قبل، Black_wolf گفته است:

    و باز هم پول، همه چیز پول است.
    همه ی روابط انسانی را باید با پول خرید.

    اگر پول نداشته باشی،
    مردها به تو اهمیت نمی دهند،
    زن ها عاشقت نمی شوند،
    نه نمی شوند؛
    یعنی توجه و عشق به تو آخرین چیزی است که اهمیت خواهد داشت و در نهایت توجه و عشق تا چه اندازه حقیقی خواهند بود!
     اگر پول نداشته باشی،
     دوست داشتنی نیستی!

    حتی اگر با زبان آدم ها و فرشته ها سخن بگویی.
     اگر پول نداشته باشی،

     آن موقع دیگر زبانی که با آن
    صحبت میکنی به نظر دیگران،
    زبان انسان ها یا فرشتگان نخواهد بود...!
     
    ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﭘﺎﯼ ﭘﻮﻝ ﺩر ﻣﯿﺎﻥ ﺍﺳﺖ

    به جایی رسیدیم که

     

    زندگی معمولی و آرزوهای معمولی شده فانتزیمون

    • Like 1
    • Sad 1
  2. 23 ساعت قبل، Black_wolf گفته است:

    اکثر زنان بدون در نظر گرفتن محیطی که در آن بزرگ میشوند، یاد می‌گیرند که برای یک زن خوب بودن باید به چشم بقیه خوب به نظر برسند. مشکل ماجرا اینجاست که با این کار اجازه می‌دهید دیگران ارزش شما را تعیین کنند.

    تعجبی ندارد که نصف زنانی که من می‌شناسم از اضطراب و افسردگی رنج می‌برند. آنها زیر فشار موج انتظارات و نظرات دیگران غرق شده‌اند.

    به ما یاد داده‌اند که اگر دیگران از ما راضی نباشند هیچ ارزشی نداریم، اما من مخالفم.

    شرمنده نباش دختر

    من به اینا میگم فشارهای خود ساخته

    قرارداد هایی که خودمون وضع میکنیم و فک میکنیم درست همونه و غیر از اون نیست.

     

    پست تامل بر انگیزی بود

  3. 22 ساعت قبل، Black_wolf گفته است:

    از دروغ بپرهیز، از همه‌ی دروغ‌ها، مخصوصا دروغ به خودت. مراقب دروغ خودت باش و هر ساعت، هر دقیقه، آن را وارسی کن.
    و از سرزنش بپرهیز، هم سرزنش خودت و هم سرزنش دیگران: آن‌چه در تو بد می‌نماید به صرف این حقیقت که آن را در خودت مشاهده کرده‌ای پالایش می‌یابد.
    و از ترس دوری کن، گرچه ترس صرفا پی‌آمد هر دروغی است. از کم‌دلی خودت در دستیابی به عشق نهراس، و در عین حال حتی از کارهای بد خودت هم نهراس.

    لعنتی نمیدونم دروغ چیه که قدم اوله

    چیزای دیگه هم پشتش میاد.

     

    ترس از بد بودن خیلی خوبه.

    پشیمونیش مقدسه

    اصلاحش وجدانه

    نتیجش تجربست

  4. در ۱۴۰۱/۱۲/۷ در 14:06، Black_wolf گفته است:

    ای یار جفا کرده ی پیوند بریده
    این بود وفاداری و عهد تو ندیده

    در کوی تو معروفم و از روی تو محروم
    گرگ دهن آلوده ی یوسف ندریده

    ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند
    افسانه ی مجنون به لیلی نرسیده..

    در خواب گزیده لب شیرین گل اندام
    از خواب نباشد مگر انگشت گزیده

    بس در طلبت کوشش بی فایده کردیم
    چون طفل دوان در پی گنجشک پریده

    روی تو مبیناد دگر دیده ی سعدی
    گر دیده به کس باز کند روی تو دیده

     

    سعدی

    یک ریپ به نیابت از تمامی پست ها

     

    لایک جمعیی

  5. 15 ساعت قبل، Black_wolf گفته است:

    گاهی به لبهایی فکر کن که بوسیدی.

    به شهد علاقه. به لحظه های نور.

    به آن چند ثانیه فکر کن که چشمها را بسته بودی،

    آتش در رگ هایت می دوید،

    و در مصاف حماسی لبها پرنده شده بودی،

    بدون پر و بال و بدون شوق رفتن.
    روزگار مرگ آلودی است. حتما گاهی به زندگی فکر کن.

    مخصوصا قبل از خواب. که یاد گرفته ام خوابیدن،

    شکل کوچکی از مردن است.

    همان طور که فکر کردن به محبوب،

    شکل کوچکی است از زیستن..

    لایک زیبا بود

    اینجاست که شاعر گفته: حتی خوابتم قشنگه چه برسه به بیداری

    • Like 1
  6. 2 ساعت قبل، selvam گفته است:

     

    دیدی دوتا لیوان

    یه برخورد کوچیک باهم میکنن

    یهو یکیش خوردخاکشیر میشه؟

    اون قبلا ضربه خورده،

    هی تو خودش نگه داشته،

    نگه داشته…

    فهمیدی چی شد؟

    لازم نیست برخوردی رخ بده

    یکم سرد و گرم بشه راحت وا میده بدبخ

    • Like 1
  7. 4 دقیقه قبل، Topaz گفته است:

    spacer.png

    آورده اند که:
    و چون فردوسی وفات کرد، ابوالقاسم کرگانی بر او نماز نکرده و عذر آورد که او مداح کفار بوده است. بعد از مدتی خواب دید که حکیم فردوسی در بهشت با فرشتگان است.

    شیخ به او میگوید: به چه چیز خدای تعالی تو را آمرزید و در جنت ساکن گردانید؟
    فردوسی گفت: به دو چیز، یکی به آنکه تو بر من نماز نکردی و دیگر آنکه این بیت در توحید گفته ام:
    جهان را بلندی و پستی تویی
    ندانم چه ای، هر چه هستی تویی

    به راستی که فردوسی حکیم بود

     

    حکیم یعنی حکیم! نه فیلسوف و اندیشمند و فلان چیز.

     

    هرکی بدونه حکیم یعنی چی میدونه که فردوسی به حق حکیم بود و خدا رحمتش کنه که کم نظیر بود

    • Like 3
  8. 8 دقیقه قبل، Black_wolf گفته است:

    قوانین قهرکردن در رابطه ی زناشویی

    قهر كردن يك نوع خشم و عصبانيت موذيانه است كه ميتواند به روابط آسيب جدی بزند.

    قوانين قهر كردن

    ✓ حق نداریم به خانواده های هم توهین کنیم.
    ✓ حق نداریم مسائل و مشکلات کهنه‌رو مطرح کنیم. تو هر دعوا فقط راجع به همون موضوع بحث میکنیم.
    ✓ شام و ناهار نپختن و شام و ناهار نخوردن نداریم. همه اعضا مثل حالت عادی باید برای غذا حاضر باشن.
    ✓ سلام و خداحافظی در هر صورت لازمه.
    ✓ هیچکس حق نداره جای خوابشو عوض کنه.
    ✓ هر کس برای آشتی پیش قدم بشه اون یکی باید براش کادو بخره.
    ✓ حق نداریم اشتباه طرف مقابلو تعمیم بدیم. مثلا عبارت ” تو همیشه... ” ممنوعه. چون اینکار دعوا رو به اوج میرسونه.
    ✓ باید به هم فرصت بدیم که هرکی راجع به دیدگاهش نسبت به موضوع دعوا پنج دقیقه صحبت کنه و طرف دیگه هم پنج دقیقه زمان برای پاسخگویی داره و بعد اگه حرفی باقی موند باید به فردا موکول بشه تا سر و ته بحث مشخص باشه.

    اگر افراد می‌توانستند ياد بگيرند كه آنچه برای من خوب است لزومی ندارد كه برای ديگران هم خوب باشد، آنگاه دنيای شاد و خوشايندتری می داشتيم..!

    خیلی لااایک

    چقد به مدل فکری من نزدیکه

     

    خدا برای همه بهترینا رو نصیب کنه

    • Like 2
    • Thanks 1
  9. 6 دقیقه قبل، Black_wolf گفته است:

    سر تا پایم را خلاصه کنند می شوم "مشتی خاک"
    که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه
    یا "سنگی" در دامان یک کوه
    یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس
    شاید "خاکی" از گلدان‌
    یا حتی "غباری" بر پنجره
    اما مرا از این میان برگزیدند : برای" نهایت" برای" شرافت" برای" انسانیت"
    و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای : " نفس کشیدن " " دیدن " " شنیدن " " فهمیدن "
    و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمید
    من منتخب گشته ام : برای" قرب " برای" رجعت " برای" سعادت "
    من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده: به" انتخاب " به" تغییر " به" شوریدن " به" محبت "

    وای بر من اگر قدر ندانم…

    به راستی که چه ناسپاس است انسان...

    • Like 1
  10. تا حالا از خوتون پرسیدین که چی انسان رو آدم میکنه؟؟!!

     

    اگه دقت کرده باشین از 10 11 مورد نجاستی که در جهان وجود داره «البته ممکنه تعدادش از نظر علما فرق کنه یا بعضیا رو جفت یه مورد حساب کنن. یعنی تعداد ممکنه متفاوت باشه یا جدا جدا شمارش بشه» 4 تاش تو بدن انسان هست!!!

    ادرار

     

    مدفوع

     

    خون

     

    منی

     

    پس از خودتون بپرسین 

     

    با وجود این که یک سوم از تمامی نجاسات رو همه ما حمل میکنیم چی باعث میشه ما آدم باشیم

     

    چطور خدا با بی ارزشترین و حقیرترین مواد موجودی ارزشمند ساخته.

     

    چرا باید روحت رو در همچین موجودی بدمی و تازه بعد خلقش به خودت لایک نشون بدی؟

     

    تو چی میدونی که ما نمیدونیم؟

     

    چی باعث میشه هر کدوم ما وجودمون ضروری باشه

     

    چه کاری هست که فقط و فقط و فقط من میتونم انجامش بدم و هییچ کسی قادر به انجام نیست

     

    و هر کسی اینا رو باید از خودش بپرسه

    • Like 4
    • Thanks 1
  11. 5 دقیقه قبل، Black_wolf گفته است:

    زنى می گوید پس از 17 سال ازدواج فهميدم مرد زیباترین موجودی است که توسط خداوند خلق شده است.
    - او همه چیز را در دستان خود قربانی می کند.
    - او جوانى و سلامتی خود را به خاطر همسر و فرزندان خود قربانی می کند.
    - کسی كه نهايت تلاشش را می کند تا آینده فرزندانش را زيبا بسازد،
    ولى در مقابل، هميشه، سرزنش ميشود
     اگر براى تفريح از خانه بيرون برود، ميگويند فردى لا ابالى است.
    - اگر در خانه بماند، ميگويند تنبل است.
    - اگر به خاطر اشتباه فرزندانش آنها را سرزنش كند ميگويند فردي وحشی است.
    - اگر از كار كردن همسرش جلوگیری کند، ميگويند متكبر و سلطه گراست.
    - اگر از مادرش حرف شنوى داشته باشد، بچه ننه است.
    واگر از همسرش حرف شنوى داشته باشد، زن ذليل است.
     با این حال، پدر تنها مردى در جهان است:
    - که می خواهد فرزندانش در همه چیز بهتر از او باشند.
    - پدر کسی است که به فرزندانش عشق میورزد و حتى در نهايتِ نا اميدى از آنان، بهترينها را برايشان از خداوند ميطلبد.
    - و پدر کسی است که آزار فرزندانش را متحمل ميشود؛ چه در كودكى وقتى بر قدمانش پا ميگذارند وبازى ميكنن وچه در بزرگى وقتى بر دلش پا مى نهند!
    - پدر کسی است که بهترین چيزها را بلكه تمام آنچه كه دارد را به فرزندان خود ميبخشد.

     اگر مادر به اجبار بچه های خود را 9 ماه در شكم خود حمل کند، پدر دغدغه ى فرزندانش را تمام عمر در نظر وفكر خود حمل ميكند.

    حالِ دنيا خوب است، زمانی که حال سرپرستِ خانواده خوب باشد.

    اى فرزندان؛
    عمق فداكاريهای والدین را هرگز درک نخواهيد كرد مگر خود صاحب اولاد شوید

     

    لاااایک

     

    دقیقا جریان لقمان حکیم و فرزندشه

    • Like 2
  12. 7 دقیقه قبل، پرواز گفته است:

    دل آرام را بی تاب میکنی، دل بی تاب را آرام 

    آخرش نگفتی : تو دردی یا درمان ؟

    در نگاهت چیزیست که نمی دانم چیست ؟

    مثل آرامش بعد از غم مثل پیدا شدن یک لبخند

    مثل بوی نم بعد از باران 

    درنگاهت چیزیست که نمی دانم چیست؟

    من به آن محتاجم 

    چه زیبا و ملااایم

     

    خیلی خیلی لااایک

    سلیقت بیسته

    • Like 2
    • Thanks 1
  13. 12 دقیقه قبل، پرواز گفته است:

    من و تو به یک دیگر محتاجیم 

    ما علت ومعلولیم ،ما لازم و ملزومیم 

    تمام آدمهای شهر را هم زیر و رو کنی 

    اول و آخرش ،اسمت، کنار اسم من معنا پیدا میکنه ؟

    همیشه یک نفر هست که شنیدن صداش 

    مثل گوش دادن به یک آهنگ میتونه آرومت کنه .

    گاهی یک مرد ،بهانه یک دلخوشی یک زن میشه .و یک زن بانی خوشبختی یک مرد ...

    زندگی کوتاه است ..

    کاش بهانه و بانی باشیم. 

    ای کااااش...

  14. 16 دقیقه قبل، Black_wolf گفته است:

    گویند روزی پادشاهی این سوال برایش پیش آمد که نجس‌ترین چیزها در این دنیای خاکی چیست...؟
    برای همین کار وزیرش را مأمور می‌کند که برود و این نجس‌ترین نجس‌ها را پیدا کند...
    پادشاه می‌گوید تمام تاج و تخت خود را به کسی که جواب را پیدا کند خواهد‌ بخشید...
    وزیر هم عازم سفر شد و پس از یک سال جستجو و پرس و جو از افراد مختلف به این نتیجه رسید که نجس‌ترین چیزها مدفوع آدمیزاد است...!
    وزیر عازم دیار خود می‌شود...
    در نزدیکی‌های شهر، چوپانی را می‌بیند و به خود می گوید از او هم سؤال کند شاید جواب تازه‌ای داشت..!
    بعد از صحبت با چوپان، او به وزیر می گوید: «من جواب را می دانم اما یک شرط دارد..!»
    وزیر نشنیده شرط را می‌پذیرد...
    چوپان هم می گوید: «تو باید مدفوع خودت را بخوری...!»
    وزیر آنچنان عصبانی می‌شود که می‌خواهد چوپان را بکشد ولی چوپان به او می گوید: «تو می‌توانی من را بکشی اما مطمئن باش پاسخی که پیدا کرده‌ای غلط است...
    تو مدفوع خودت را بخور، اگر جواب قانع کننده‌ای نشنیدی من را بکش...!»
    خلاصه اینکه وزیر به خاطر رسیدن به تاج و تخت هم که شده قبول می‌کند و آن کار را انجام می‌دهد...!!
    سپس چوپان به: «کثیف‌ترین و نجس‌ترین چیزها طمع است که تو به خاطرش حاضر شدی آنچه فکر می‌کردی نجس‌ترین چیزها است را بخوری...!»

                     

    از نخل برهنه سایبانی نطلب
                 از مردم بی وفا، یاری نطلب

    عزّت به قناعت است، خاری به "طمع"
            با عزّت خود بساز و خاری نطلب

     

    لااااایک

    جدید و نااب و زیبا

    • Like 1
  15. 16 دقیقه قبل، Black_wolf گفته است:

    عجیب ترین معلم دنیا بود، امتحاناتش عجیب تر...

    امتحاناتی که هر هفته می گرفت و هر کسی باید برگه ی خودش را  تصحیح می کرد...آن هم نه در کلاس، درخانه...دور از چشم همه
    اولین باری که برگه ی امتحان خودم را تصحیح کردم سه غلط داشتم...
    نمی دانم ترس بود یا عذاب وجدان،  هر چه بود نگذاشت اشتباهاتم را نادیده بگیرم و به خودم بیست بدهم...
    فردای آن روز در کلاس وقتی همه ی بچه ها برگه هایشان را تحویل دادند فهمیدم همه بیست شده اند به جز من...به جز من که از خودم غلط گرفته بودم...
     من نمی خواستم اشتباهاتم را نادیده بگیرم و خودم را فریب بدهم...بعد از هر امتحان آنقدر تمرین می کردم تا در امتحان بعدی نمره ی بهتری بگیرم...
    مدت ها گذشت و نوبت امتحان اصلی رسید، امتحان که تمام شد، معلم برگه ها را جمع کرد و برخلاف همیشه در کیفش گذاشت...
    چهره ی هم کلاسی هایم دیدنی بود... آن ها فکر می کردند این امتحان را هم مثل همه ی امتحانات دیگر خودشان تصحیح می کنند... اما این بار فرق داشت...این بار قرار بود حقیقت مشخص شود...
    فردای آن روز وقتی معلم نمره ها را خواند فقط من بیست شدم... چون بر خلاف دیگران از خودم غلط می گرفتم؛ از اشتباهاتم چشم پوشی نمی کردم و خودم را فریب نمی دادم...

    زندگی پر از امتحان است...  خیلی از ما انسان ها آنقدر اشتباهاتمان را نادیده می گیریم تا خودمان را فریب بدهیم ... تا خودمان را بالاتر از چیزی که هستیم نشان دهیم...  اما یک روز برگه ی امتحانمان دست معلم می افتد... آن روز چهره مان دیدنی ست...
    آن روز حقیقت مشخص می شود و نمره واقعی را می گیریم...
    ❗️راستی در امتحان زندگی از بیست چند شدی؟

     

    خییییلی اثرگذااار

    لااایک واااقعا دمت گرممم

     

    ببخشید واکناشام محدوده

    لایک حقت بود

    • Like 1
  16. 20 دقیقه قبل، Black_wolf گفته است:

    همه‌ی ما...

    همه ی ما میمیریم.
    همه ی ما...
    بدون استثنا،
    کمی دیرتر.
    کمی زودتر. یک دفعه ناگهانی.
    تمام می شویم...
    یک روز همین خانه ای که سقف دارد خانه عنکبوت ها و لانه ی خفاش ها می شود،
    همین ماشینی که دوستش داریم زیر باران در یک گورستان ماشین زنگ می زند،
    همین بچه هایی که نفس مان به نفس شان بند است، می روند پی زندگی یشان.
    حتی نمی آیند آبی بریزند روی سنگ مزار مان.

    قبل از ما میلیاردها انسان روی این کره ی خاکی راه رفته اند.
    مغرورانه گفته اند:
    مگر من اجازه بدم!
    مگر از روی جنازه ی من رد بشید...
    و حالا کسی حتی نمی تواند هم استخوان های جنازه شان را پیدا کند که از روی آن رد بشود یا نشود!

    قبل از ما کسانی زیسته اند که زیبا بوده اند،
    دلفریب،
    مثل آهو خرامان راه رفته اند.
    زمین زیر پای تکان خوردن جواهراتشان لرزیده.
    سیب ها از سرخی گونه هایشان رنگ باخته اند
    و حالا کسی حتی نامشان را هم به خاطر نمی آورد.

    قبل از ما کسانی بوده اند که در جمجمه ی دشمنانشان شراب ریخته اند و خورده اند.
    سرداران و امیرانی که گرزهای گران داشته اند، پنجه در پنجه شیر انداخته اند،
    از گلوله نترسیده اند
    و حالا کسی نمی داند در کجای تاریخ گم شده اند!

    همه این کینه ها،
    همه ی این تلخی ها،
    همه ی این زخم زبان زدن ها،
    همه ی این کوفت کردن دقیقه ها به جان هم،
    همه ی این زهر ریختن ها،
    تهمت زدن ها،
    توهین کردن ها به هم...
    تمام می شود.
    از یاد می رود و هیچ سودی ندارد جز اینکه زندگی را به جان خودمان و همدیگر زهر کنیم.

    اگر می توانیم به هم حس خوب بدهیم
    کنار هم بمانیم
    و اگر نه، راهمان را کج کنیم.
    دورتر بایستیم و یادمان نرود که همه ی ما می میریم،
    همه ی ما...
    بدون استثناء، کمی دیرتر...
    کمی زودتر، یک دفعه، ناگهانی...

    زندگی کنیم و بگذاریم دیگران هم زندگی کنند!

    احسنت

    تلنگر به جایی بود

    • Like 1
  17. 5 ساعت قبل، فریحا گفته است:

    حسین تیکه انداختی

    نه دیوونه

     

    میگم از من اثر بپذییر

    به ملت بگو خفن باشی

     

    بذار دعاهای خوب فراگیر بشه خخخ

     

    خفن باشی شااامل هر دعاایی میشه فرفری

    هرچی که خوب و به صلاح آدمه

    شامل بهترین هاست

    • Like 2
×
×
  • اضافه کردن...