-
تعداد ارسال ها
691 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
پست ها ارسال شده توسط بمب انرژی
-
-
1 ساعت قبل، Black_wolf گفته است:
افرین بر شما
عزیزییی آفرین به وجودت
- 1
-
-
-
۱ ساعت قبل، فریحا گفته است:
حسسسسسین
حرف حقه خو
حق که هست
ولی عجله نکن همه چی به وقتش
ایشالا که خیره
- 1
-
36 دقیقه قبل، kambiz_landar گفته است:
خدم واست مےگیرم ایفن 14
بابا دس به خییییر خخخ
-
9 دقیقه قبل، GiSoU گفته است:
بی تفاوت نباااش
بگو بگیره خب خخخ
- 1
-
2 ساعت قبل، kambiz_landar گفته است:
لایکے لاااایک
خفن باشییی
-
۱ ساعت قبل، Aftaabgardaan گفته است:
واسه بالا دیپلمه
مرسییی
پس حالا که دیدی حتی نمیدونم این مفاهیم مال کیه احتمالا فهمیدی چرا بقیشو خودم ننوشتم خخخخ
-
۱ ساعت قبل، Aftaabgardaan گفته است:
اگه انسانی بودین ک خیلی هم عالی نوشتین بی نظیرمن ریاضی خوندم
خخخخ بله انسانی بودم
حتی ریاضی انسانیم حالیم نیس
اما برداشت خودمو نوشتم
تازه بعد دانشگاه از ریاضی خوشم اومده
- 1
-
16 دقیقه قبل، فریحا گفته است:
ولش بابا شانس ندارم میزنه
فردا اشهدتو بخون روونه ی اون دنیایی
خدا نکنه دیوونه
- 1
- 1
-
3 دقیقه قبل، علی گفته است:
بمن گفت گوشی ایده الت نوکیاس
خ مال منم ی چی بود مال ده 12 سال پیش
- 1
- 1
-
11 دقیقه قبل، kambiz_landar گفته است:اعتراف می کنم که: موقع رانندگی تو میدون داشتم می پیچیدم که یکی خیلی بد پیچید جلوم. منم عصبانی شدم داد زدم: بیا، یهو بیا تو خیابون! هنوزم نمی دونم چی می خواستم بارش کنم که این رو گفتم: بنده خدا هنگ کرده بود.◊◊◊◊◊◊◊◊◊ اعترافات خنده دار ◊◊◊◊◊◊◊◊◊اعتراف می کنم که: بچه که بودم وقتی فیلم می دیدم، همش با خودم می گفتم چرا هرکی از جلو تیر می خوره، از پشت می افته؟ یعنی روی سمتی که تیر خورده نمی افته. با خودم می گفتم لابد نمی خوان بیشتر تیر بره تو تنشون و دردشون بگیره دیگه…◊◊◊◊◊◊◊◊◊ اعترافات خنده دار ◊◊◊◊◊◊◊◊◊اعتراف می کنم که: دوستم زنگ زد خونمون گفت علیرضا امروز میای سر کار؟ گفتم نه شهرستانم! بعدش فهمیدم چه گندی زدم چون به خونه زنگ زده بود نه موبایل!◊◊◊◊◊◊◊◊◊ اعترافات خنده دار ◊◊◊◊◊◊◊◊◊اعتراف می کنم که: بچه بودم یه کارتون نشون می داد که مورچه زیره فیله یه سوزن می زاره و فیله میره هوا. منم زیره یه بنده خدایی سوزن گذاشتم که بره هوا، جیغ زد ولی متاسفانه نرفت هوا!◊◊◊◊◊◊◊◊◊ اعترافات خنده دار ◊◊◊◊◊◊◊◊◊اعتراف می کنم که: من بودم که روی صندلی معلم کلاس پنجم پونیز و آدامس می چسبوندم، من بودم که همه گچ های پای تخته رو می پیچوندم، من بودم که وقتی یه کلاس خالی گیر می آوردم با گچ روی دیوارهاش برای معلم ها و مدیر و ناظم فحش می نوشتم. من بودم که می رفتم دستشویی مدرسه تمام شیرهای آب رو تا ته باز می کردم و در می رفتم، من بودم که زمستون ها به شوفاژهای کلاس ویکس می مالیدم که حال همه بهم بخوره و کلاس تعطیل بشه…◊◊◊◊◊◊◊◊◊ اعترافات خنده دار ◊◊◊◊◊◊◊◊◊اعتراف می کنم که: همین که چشم مامانم رو دور می دیدم، هرچی تور و پارچه خوشگل داشتیم اعم از سفید و سبز و سرخابی جمع می کردم. یه لحاف کوچولو هم داشتم خیلی خوشگل بود. بعد می رفتم تو اتاق همه این ها رو با هم می انداختم روی سرم، کلی حال می کردم که مثلا عروس شدم. اون زیر از گرما و کمبود اکسیژن خفه می شدم. می اومدم بیرون نفس می گرفتم، بعد دوباره به عروس بودنم ادامه می دادم! مامانم که وضع رو اینجوری دید یه لباس به اصطلاح عروس واسم خرید…◊◊◊◊◊◊◊◊◊ اعترافات خنده دار ◊◊◊◊◊◊◊◊◊اعتراف می کنم که: بچه که بودم دوس داشتم ۲۰ قلو دختر داشته باشم!◊◊◊◊◊◊◊◊◊ اعترافات خنده دار ◊◊◊◊◊◊◊◊◊اعتراف می کنم که: بچه که بودم هدیه روز مادر به مامانم شناسنامش رو دادم. با این توضیح که توی تموم برگه هاش نقاشی کشیده بودم که خوشحال شه!◊◊◊◊◊◊◊◊◊ اعترافات خنده دار ◊◊◊◊◊◊◊◊◊اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام , تا ببینم دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه!!!!!
تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم , چون هر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!!!!◊◊◊◊◊◊◊◊◊ اعترافات خنده دار ◊◊◊◊◊◊◊◊◊چند روز پیش دختر خالم گوشیشو خونمون جا گذاشته بود … بهش اس ام اس(!) زدم گوشیتو جا گذاشتی!!!!!!!◊◊◊◊◊◊◊◊◊ اعترافات خنده دار ◊◊◊◊◊◊◊◊◊چند وقت پیش تو حیاط خونه سیگار میکشیدم که صدای باز شدن در حیاط اومد منم حول شدم سیگارو روی گوشیم خاموش کردم (!!) و بدترش اینکه بلافاصله گوشیو پرت کردم تو باغچه و سیگار خاموش موند تو دستم
سپاس فراموش نشودخدا شفات بده خخخخخ
جالب و جدید بودن دمت گرممم
لایکام تمومیده ولی لاایک به وجودت
متاسفانه چیز خاصی یادم نیس منم زیاد دارم برای تعریف کردن اما الآن ذهنم یاری نمیکنه
- 1
-
9 دقیقه قبل، Black_wolf گفته است:
من برایِ حالِ خوبم ، می جنگم !
اوضاع ، هرچقدر که می خواهد ، بد باشد ؛
من شکست را ، نمی پذیرم !
به جایِ نشستن و افسوس خوردن ؛ می ایستم و شرایط را تغییر می دهم !
می جنگم ، زخمی می شوم ، زمین می خورم ، اما شکست ، هرگز !
من عمیقا باور دارم که شایسته ی آرامشم ،
و برایِ داشتنش ،با تمامِ توانم ، تلاش می کنم .
من آفریده نشده ام که تسلیم باشم ،
که مغلوب باشم ،
که ضعیف باشم !
من آمده ام که جهان را ، تسلیمِ آرزوهایم کنم ،
"من" خواسته ام !
پس می شود ...من کم میارم ولی موقت
بعدا با قدرت بیشتر
چنان میرم تو دلش که خودش خجالت بکشه
دیر انجام میدم اما خوب انجام میدم
- 3
-
9 دقیقه قبل، kambiz_landar گفته است:
خدا شکررت
خیلی شکر
-
10 دقیقه قبل، kambiz_landar گفته است:
♦ سرکش ترین کلمه" هوس" است...بآ آن بازی نکن.
♦ خود خواهانه ترین کلمه" من" است...از ان حذر کن.
♦ ناپایدارترین کلمه "خشم" است...ان را فرو ببر.
♦ بازدارترین کلمه "ترس"است...با آن مقابله کن.
♦ با نشاط ترین کلمه "کار"است... به آن بپرداز.
♦ پوچ ترین کلمه "طمع"است... آن را بکش.
♦ سازنده ترین کلمه "صبر"است... برای داشتنش دعا کن.
♦ روشن ترین کلمه "امید" است... به آن امیدوار باش.
♦ ضعیف ترین کلمه "حسرت"است... آن را نخور.
♦ تواناترین کلمه "دانش"است... آن را فراگیر.
♦ محکم ترین کلمه "پشتکار"است...آن را داشته باش.
♦ سمی ترین کلمه "غرور"است... بشکنش.
♦ سست ترین کلمه "شانس"است... به امید آن نباش.
♦ شایع ترین کلمه "شهرت"است... دنبالش نرو.
♦ لطیف ترین کلمه "لبخند"است...آن را حفظ کن.
♦ حسرت انگیز ترین کلمه "حسادت"است... از آن فاصله بگیر.
♦ ضروری ترین کلمه "تفاهم"است... آن را ایجاد کن.
♦ سالم ترین کلمه "سلامتی"است... به آن اهمیت بده.
♦ اصلی ترین کلمه "اطمینان"است... به آن اعتماد کن.
♦ بی احساس ترین کلمه "بی تفاوتی"است... مراقب آن باش.
♦ دوستانه ترین کلمه "رفاقت"است... از آن سوءاستفاده نکن.
♦ زیباترین کلمه "راستی"است... با ان روراست باش.
♦ زشت ترین کلمه "دورویی"است... یک رنگ باش.
♦ ویرانگرترین کلمه "تمسخر"است... دوست داری با تو چنین کنند؟
♦ موقرترین کلمه "احترام"است... برایش ارزش قایل شو.
♦ آرام ترین کلمه "آرامش"است... به آن برس.
♦ عاقلانه ترین کلمه "احتیاط"است... حواست را جمع کن.
♦ دست و پاگیرترین کلمه "محدودیت"است... اجازه نده مانع پیشرفتت بشود.
♦ سخت ترین کلمه "غیرممکن"است... وجود ندارد.
♦ مخرب ترین کلمه "شتابزدگی"است...مواظب پلهای پشت سرت باش.
♦ تاریک ترین کلمه "نادانی"است...آن را با نور علم روشن کن.
♦ کشنده ترین کلمه "اضطراب"است...آن را نادیده بگیر.
♦ صبورترین کلمه "انتظار"است... منتظرش باش.
♦ بی ارزش ترین کلمه "انتقام"است... بگذاروبگذر.
♦ ارزشمندترین کلمه "بخشش"است... سعی خود را بکن.
♦ قشنگ ترین کلمه "خوشروئی"آست... راز زیبائی در آن نهفته است.
♦ تمیزترین کلمه "پاکیزگی"است... اصلا سخت نیست.
♦ رساترین کلمه "وفاداری"است... سر عهدت بمان.
♦ تنهاترین کلمه "گوشه گیری"است...بدان که همیشه جمع بهتر از فرد بوده.
♦ محرک ترین کلمه "هدفمندی"است... زندگی بدون هدف روی آب است.
.... و هدفمندترین کلمه "موفقیت"است... پس پیش به سوی آنخییییلی لذت بردم دمت گرم.
زرتی سر همین پست واکناشام تمومید!!!
-
10 دقیقه قبل، kambiz_landar گفته است:
اکثر انسانها فراموشکار هستند. بعضی وقتها این فراموشی ناشی از بیماری خاصی مثل آلزایمر و یا ضربه مغزی و... است که به دانش پزشکی مربوط میشود، اما بعضی از فراموشیها، (که مورد نظر ما نیز میباشد) از جنس فراموشیهایی است که بعضا به صلاح نیست که انسان به یاد بیاورد و به نوعی ترجیح میدهد که فراموش کند، حال هر چند بر آنها تاکید شده باشد.
ضرر و زیان ناشی از بعضی «فراموشیها» در طول زندگی بقدری میتواند عمیق و تاثبرگذار باشد که جبران آن اگر غیرممکن نباشد، حتما بسیار سخت خواهد بود. در همین راستا، در ادامه یک لیست با عنوان «یادمون باشه که...» را برایتان طرح میکنیم که در واقع آن چیزهایی است که انسان نباید در زندگی آنها را به هیچوجه فراموش کند و مطمئنا دانستن و یادآوری آنها نیز میتواند راهگشا و پاسخگوی بسیاری از سوالات ذهنی هر انسانی باشد. این لیست عبارت است از:
-یادمون باشه که؛ خدا همیشه هست.
-یادمون باشه که؛ کسی که زیر سایه دیگری راه میره، خودش سایهای نداره.
-یادمون باشه که؛ هر روز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی را.
-یادمون باشه که؛ زخم نیست آنچه که درد دارد، عفونته.
-یادمون باشه که؛ در حرکت همیشه افقهای تازه هست.
-یادمون باشه که؛ دست به کاری نزنیم که نتوانیم آن را برای دیگران تعریف کنیم.
-یادمون باشه که؛ اونایی که دوستشون داریم میتونند دوستمون نداشته باشند.
-یادمون باشه که؛ حرفهای کهنه از دل کهنه میاد، پس دلی نو بخریم.
-یادمون باشه که؛ فرار، راه به دخمهای میبره برای پنهان شدن، نه آزادی.
-یادمون باشه که؛ باورهامون شاید دروغ باشند.
-یادمون باشه که؛ لبخندمان را در آیینه جا نگذاریم.
-یادمون باشه که؛ آروزهای انجام نیافته دست زندگی رو گرفتن و اونو راه میبرند.
-یادمون باشه که؛ محبت به دیگران برای نمایش گذاشتن مهر خودمون نباشه.
-یادمون باشه که؛ آدمها همه ارزشمندند و همه میتونند مهربون و دلسوز باشند.
-یادمون باشه که؛ تنهایی ما در مقایسه با تنهایی خورشید خیلی کمه.
-یادمون باشه که؛ دو رنگی رو با کمتر از صداقت ندیم.
-یادمون باشه که؛ دلخوشیها هیچ کدوم ماندگار نیستند.
-یادمون باشه که؛ تا وقتی اوضاع بدتر نشده! یعنی همه چیز روبراهه.
- یادمون باشه که؛ هوشیاری یعنی زیستن با لحظهها.
-یادمون باشه که؛ آرامش جایی فراتر از ما نیست.
-یادمون باشه که؛ من تنها نیستم، ما یک جمعیتایم که تنهاییم.
-یادمون باشه که؛ از چشمه درس خروش بگیریم و از آسمان درس پاک زیستن.
-یادمون باشه که؛ برای آموختن و درس دادن به دنیا آمدیم، نه برای تکرار اشتباهات گذشتگان.
-یادمون باشه که؛ برای پاسخ دادن به احمق، باید احمق بود!
-یادمون باشه که؛ لازمه گاهی با خودمون روراستتر از این باشیم که هستیم.
-یادمون باشه که؛ قبلا چیزهایی برامون مهم بودند که حالا دیگه مهم نیستند.
-یادمون باشه که؛ آنچه امروز برامون مهمه، فردا نخواهند بود.
-یادمون باشه که؛ نیازمند کمک هستند آنها که منتظر کمکشان نشستهایم.
-یادمون باشه که؛ ما از این به بعد هستیم، نه تا به حال.
-یادمون باشه که؛ غیرقابل تحمل وجود ندارد.
-یادمون باشه که؛ با یک نگاه هم ممکنه بشکنند دلهای نازک.
-یادمون باشه که؛ به جز خاطرهای هیچ نمیماند.
-یادمون باشه که؛ وظیفه من اینه «حمل باری که خودم هستم تا آخر راه».
-یادمون باشه که؛ منتظر تنها یک جرقه است، انبار مهمات.
-یادمون باشه که؛ کار رهگذر عبوره، گاهی برمیگرده،گاهی نه.
-یادمون باشه که؛ در هر یقینی میتوان شک کرد و این تکاپوی خرد است.
-یادمون باشه که؛ همیشه چند قدم آخره که سختترین قسمت راهه.
-یادمون باشه که؛ امید، خوشبختانه از دست دادنی نیست.
-یادمون باشه که؛ به جستجوی راه باشیم نه همراه.
-یادمون باشه که؛ هوشیاری یعنی زیستن با لحظهها.
-یادمون باشه که؛ کلا ناامید نمیشی اگه تمام امیدت را به چیزی نبسته باشی.
-یادمون باشه که؛ خوبی اونی رو که نداریم اینه که نگران از دست دادنش نیستیم.
-یادمون باشه که؛ در خستهترین ثانیه عمر، رمقی برای انجام کارهای کوچک هست.
-یادمون باشه که؛ وقتی از دست دادن عادت میشه بدست آوردن، دیگه آرزو نیست.
-یادمون باشه که؛ اونایی رو که گوشه آسایشگاهها غریباند و تنها، از یاد نبریم.
-یادمون باشه که؛ گاهی باید برای راحتی خیالِ دیگران خودمون رو خوشحال نشون بدیم.
-یادمون باشه که؛ سعادت دیگران بخش مهمیاز خوشبختی ماست.
-یادمون باشه که؛ قولی را که به کسی میدیم عمل کنیم.
-یادمون باشه که؛ دوست بداریم بیانتظار پاسخی از طرف دیگران.
-یادمون باشه که؛ مهربانی صفت بارز عشاق خداست پس از اینکار ابایی نکنیم.
-یادمون باشه که؛ این دعا همیشه ورد زبونمون باشه «خدایا هیچوقت ما رو به حال خودمون رها نکن».آفرین تامل بر انگیز بودن مرسی
-
10 دقیقه قبل، Black_wolf گفته است:
در صداقت
عمقی است که در
دریا نیست
و در سادگی بلندایی است
که در کوه نیست
سادگی مقدمه
صداقت است
و فاصله سادگی تا صداقت
دریا دریا معرفت استمختصر مفید و عمیق. لایک فراواان
- 1
-
9 دقیقه قبل، kambiz_landar گفته است:
1- پایان دنیا نزدیک است. اگر فقط بتوانید یک نوع از حیوانات را نجات دهید، کدامیک را انتخاب میکنید؟
الف : خرگوش
ب : گوسفند
پ : گوزن
ت : اسب
2-به آفریقا رفتهاید. به هنگام بازدید از یکی از قبیلهها، آنها اصرار میکنند که یکی از حیوانات زیر را به عنوان یادگاری با خود ببرید. کدام را انتخاب میکنید؟
الف : میمون
ب : شیر
پ : مار
ت : زرافه
3- فرض کنید خطای بزرگی انجام دادهاید و خداوند برای مجازات شما تصمیم گرفته است که به جای انسان، شما را به صورت یکی از حیوانات زیر در آورد. کدام را انتخاب میکنید؟
الف : سگ
ب : گربه
پ : اسب
ت : مار
4- اگر قدرت داشتید که یک نوع از حیوانات را برای همیشه از روی کره زمین نابود کنید، کدام را انتخاب میکردید؟
الف : شیر
ب : مار
پ : تمساح
ت :ک.و.س.ه
5- یک روز، با حیوانی برخورد میکنید که میتواند با شما به زبان خودتان صحبت کند. دلتان میخواهد که کدامیک از حیوانات زیر باشد؟
الف : گوسفند
ب : اسب
پ : خرگوش
ت : پرنده
6- در یک جزیره دور افتاده، تنها یک موجود زنده به عنوان همدم و همراه شما وجود دارد. کدامیک را انتخاب میکنید؟
الف : انسان
ب : خوک
پ : گاو
ت : پرنده
7- اگر قدرت داشتید که هر نوع حیوانی را اهلی و دستآموز کنید. کدامیک از حیوانات زیر را به عنوان حیوان خانگی خودتان انتخاب میکردید؟
الف : دایناسور
ب : ببر
پ : خرس قطبی
ت : پلنگ
8- اگر قرار بود برای 5 دقیقه به صورت یکی از حیوانات زیر در میآمدید، کدامیک را انتخاب میکردید؟
الف : شیر
ب : گربه
پ : اسب
ت : کبوتر
تحلیل:
1- در زندگی واقعی، برای چه نوع آدمهایی جذابیت و کشش دارید.
الف: خرگوش– کسانی که دارای شخصیت دوگانه هستند، به سردی یخ در ظاهر اما به گرمی آتش در باطن
ب: گوسفند– مطیع و گرم
پ: گوزن– زیبا و آداب دان
ت: اسب- کسانی که غیرقابل جلوگیری، بیبند و بار و آزاد هستند.
2- در فرایند ابراز عشق و درخواست ازدواج، کدام رویکرد برای شما خوشایندتر و موثرتر است.
الف: میمون – مبتکر و باذوق که هیچگاه احساس خستگی نکنید.
ب: شیر- سرراست، صاف و پوست کنده به شما بگوید که دوستتان دارد.
پ: مار- دمدمی مزاج، پر نوسان، نفس گرم و عشق سرد
ت: زرّافه- صبور، هرگز شما را رها نکند.
3- دلتان میخواهد معشوقتان چه عقیدهای درباره شما داشته باشد.
الف: سگ- باوفا، صادق، ثابت قدم
ب: گربه- شیک و زیبا
پ: اسب- خوش بین
ت: مار- انعطافپذیر
4- چه اتفاقی باعث میشود که شما رابطهتان را قطع کنید/ از چه خصوصیتی بیش از همه نفرت دارید.
الف: شیر- متکبر و خودخواه، امر و نهی کن
ب: مار- هیجانی و دمدمی مزاج، نمیدانید چگونه او را خوشحال کنید.
پ: تمساح- خونسرد، بیرحم، سنگدل
ت:ک.و.س.ه- ناامن
5- دوست دارید چه نوع رابطهای با او برقرار سازید.
الف: گوسفند- سنتی، بدون آن که چیزی بگوئید او بفهمد چه میخواهید، ارتباط برقرار کردن از طریق قلبها.
ب: اسب- هر دو بتوانید درباره همه چیز با هم صحبت کنید، هیچ چیز مخفی در میان نباشد.
پ: خرگوش- رابطهای که همیشه خود را گرم و عاشق او حس کنید.
ت: پرنده- رابطهای پایدار و طولانی و بالنده
6- آیا به او خیانت می کنید.
الف: انسان- شما به جامعه و اخلاقیات احترام میگذارید، پس از ازدواج هیچ کار خلافی نمیکنید.
ب: خوک- نمیتوانید در مقابل تمایلاتتان مقاومت کنید، به احتمال زیاد خیانت میکنید.
پ: گاو- خیلی سعی میکنید که چنین کاری نکنید.
ت: پرنده- شما هرگز نمیتوانید استوار و ثابت قدم باشید، شما واقعاً برای ازدواج مناسب نیستید و نمیخواهید تعهدی بپذیرید.
7- درباره ازدواج چه فکر میکنید.
الف: دایناسور- شما خیلی بدبین هستید و فکر میکنید این روزها دیگر ازدواج سعادتمندانه وجود ندارد.
ب: ببر- شما به ازدواج به صورت یک چیز گرانبها فکر میکنید. پس از آن که ازدواج کردید، پیوند زناشویی و همسرتان را بسیار باارزش و گرامی میدارید.
پ: خرس قطبی- شما از ازدواج میترسید، فکر میکنید آزادیتان را از شما خواهد گرفت.
ت: پلنگ- شما همیشه طالب ازدواج بودهاید ولی در واقع، شناخت دقیقی از آن ندارید
8- در این لحظه، به عشق چگونه فکر میکنید.
الف: شیر- شما همیشه تشنه عشقید و میتوانید هر کاری برای آن بکنید اما به راحتی در دام عشق نمیافتید.
ب: گربه- شما خیلی خودمحور و خودخواهید. شما فکر میکنید عشق چیزی است که میتوانید به دست آورید و هرگاه که خواستید آن را دور بیاندازید.
پ: اسب- شما نمیخواهید در قید و بند یک رابطه پایدار قرار بگیرید. به هر چمن که رسیدی گلی بچین و برو
ت: کبوتر- شما به عشق به صورت یک تعهد دو طرفه فکر میکنیدجالب بود ولی بعضیاش کلا برعکس من بود کاملا
ولی بعضیاش نثقطه زنی بود
-
7 دقیقه قبل، Black_wolf گفته است:
گاهی یک نگاه
آنقدر مهربان است که
چشم هرگز رهایش نمی کند،..."""گاهی یک رفاقت
آنقدر ماندگار است که
زمان حریفش نمی شود....""و
گاهی یک نفر
آنقدر عزیز است که
قلب رهایش نمی کند.چشم پنجره ی وجود هر کسه. چشم پنجره ی قلبه
-
11 دقیقه قبل، kambiz_landar گفته است:دختری بود نابینا که از خودش تنفر داشتنه فقط از خود ، بلکه از تمام دنیا تنفر داشت اما یکنفر را دوست داشت“ دلداده اش را ” با او چنین گفته بود :« اگر روزی قادر به دیدن باشم حتی اگر فقط براییک لحظه بتوانم دنیا را ببینم عروس تو و رویاهای تو خواهم شد »
و چنین شد که آمد آن روزی که یک نفر پیدا شد
که حاضر شود چشمهای خودش را به دختر نابینا بدهدو دختر آسمان را دید و زمین را ، رودخانه ها و درختها راآدمیان و پرنده ها را و نفرت از روانش رخت بر بستدلداده به دیدنش آمد و یاد آورد وعده دیرینش شد :« بیا و با من عروسی کن ببین که سالهای سال منتظرت مانده ام »دختر برخود بلرزید و به زمزمه با خود گفت :« این چه بخت شومی است که مرا رها نمی کند ؟ »دلداده اش هم نابینا بودو دختر قاطعانه جواب داد : قادر به همسری با او نیستدلداده رو به دیگر سو کرد که دختر اشکهایش را نبیندو در حالی که از او دور می شد گفت
دوستان خوبم :هستند کسانی که فقط به آن اندازه که به شما احتیاج دارندبه شما احترام میگذارند ، و چه سخت است . . .باخت زندگی ، باخت عشق . . .به خاطر . . . ؟نمے خواهید نظر هم بدیدیه وقتایی ممکنه کاری از دستت بر نیاد
اما این مجوزی نمیشه که دل بشکنی
قدرشناسی چیز خوبیه
حتی اگه از انتخابش هم گریزان باشیم میشه با آسیب کمتر مدیریتش کرد
- 1
-
13 دقیقه قبل، Black_wolf گفته است:
سه نفر هستند
که از هر دری بخواهند
وارد بهشت میشوند.کسی که خوش اخلاق باشد
کسی که هم در خلوت
هم در حضور مردم
از خدا بترسد.کسی که جر و بحث
را رها کند
حتی اگر حق با او باشدلااایک جدید و جالب بود
نشنیده بودمش
- 1
-
2 دقیقه قبل، Miss nedaa گفته است:
آدم بایَد یک خانِه در خیالَش داشته باشَد،
یک خانه ی مثلا جنگلی!
که بدانی همیشه سرِ جایش است ، فقط کافی ست چشمانت را ببندی و تمام...
واردش شوی ، برای خودت چای دم کنی با عطرِ هِل و دارچین!
سپس بروی صفحه گردانِ موردِ علاقه ات را انتخاب کنی ،
بگذاری تویِ گرامافونِ گوشه ی سالن تا پخش شود...
پرده ها را کنار بزنی و نور همه جا را روشن کند!
سری به گلدان هایت بزنی ،
بعدش چای ات را برداری بنشینی کنارِ پنجره و خودت را به یک آرامشِ خیلی عمیق دعوت کنی!
آرامشی که برای یک عمر بی حوصلگی کافیست...!❤
فک کردن که پول نمیخواد
زیبا بود
هر کسی یه همچین پناهگاهی توی ذهنش داره هرچند متفاوت
- 1
- 1
-
13 دقیقه قبل، Black_wolf گفته است:
نه پول را خیلی عزیز بدانید
و نه بی ارزش
پول خدمتکار خوبی است
ولی رئیس بسیار بدی استنه بواسطه پولداری حس ارباب بودن بهتان دست بدهد
نه بخاطر پول بنده کسی جز خدا باشپول فقط یک وسیله است
پول شخصیت نمی اوردچه بسیار افرادی که نه سواد داشتند نه پول
اما در دل مردم جا داشته و درهر مجلسی آنها را بالای محفل می نشاندندپول امروز دست تو
و فردا با دیگریست
بخاطر چیزی که مال دنیاست ارزش خودتان را پایین نیاوریدکاملا درسته
به پول نباید سواری داد باید سوارش شد
-
32 دقیقه قبل، kambiz_landar گفته است:
کامل نفهمیدم اما جالب بود
چون پیش فرض تو حالت تاریکم متاسفانه این سایت کلا سفید باز شد چشمم در اومد خخخ
ولی حیوان منو زده بود همستر خخخخ
- 2
سوالات فکرے!!!
در گفتگوی آزاد
ارسال شده در
ه خخخخ
فقط خواستم بگم الکی مثلا منم متفکرم