[مثل این میمونه که...]

اینکه به یه آدم افسرده بگی :

«چرا افسرده‌ای؟!

اینهمه شادی تو دنیا هست.»

 مثل این میمونه که به کسی که آسم داره بگی :

«چرا آسم داری؟!

اینهمه هوا تو دنیا هست.» 

[چشمای تو"]

قشنگی زندگی من بسته به خوشحالی چشمای توست ، داستان قشنگیه ، من عاشق تو میشم ، دوتا چشم میشه زندگیم ، یه بغل میشه خونم ، دو تا دست میشن امیدم ، یه صدا میشه مسکنم : )! 

[عزیز دلتو اینجوری سیو کن!]

' 🩷  ָ֪֢┆𝗣𝖾𝗍𝗋𝗶𝖼𝗁𝗈𝗿 › 

± کلمه ای انگلیسی به معنی : 

حقیقتاً کلی دنبال این کلمه گشتم و آخرش توی زبان

انگلیسی پیداش کردم ، یعنی بویِ خاكِ بارون خورده ، 

بویِ زندگی ، بویِ تازگی .'‍♀

- طرز استفاده: عزیز دل تو اینجوری سیو کن :)! 

[زندگی کردنو یادم میره، حتی یادم میره ‌که یادم میره.]

- مودم فقط اونجا ك شایع میگه :

نمیدونم چپ افتادم با خودم برا چی ، اَ لایِ پنجره جوونیمو فوت میکنمو دود میشمو دود میکنمو ، اصن یه چند وقته یه جوری شدموُ دَم به دیقه خالی میکنم پشت خودمو ، زندگی کردنو یادم میره حتی یادم میره ك یادم میره ')! ' 

[غزل گفتن بیآموزی:)]

#حافظ 

 

ز جامِ گل دگر بلبل‌ چنان‌ مستِ مِیِ لعل است

که زد بر چرخِ فیروزه صفیرِ تختِ فیروزی

به صحرا رو که از دامن غبارِ غم بیفشانی

به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی

 

‌‎‎‌‎‎ ‎‌‎‎‎‌‎

[گر بشکند من، زاده شود من دیگری🌱]

جایی نوشته بود:

‹ در من هست هزار من، که گر بشکند یک من، زاده شود من دیگری ›

پ.ن: دقیقا هر کدوم از ماها رو بعد عبور از سختی ها توصیف کرده..'🗞'! 

[رسیدن کلا قشنگه!]

«براتون اون لبخندی رو آرزو می‌کنم

که بعدش بگین: آخیش بالاخره شد!

میدونی کلا رسیدن قشنگه..

رسیدن به آدمی که دوست داری،

رسیدن به شغل موردعلاقه‌ت

رسیدن به رویاهات.

براتون رسیدن رو آرزو می‌کنم» 

[جز چشم هایم چیزی ندارم:)]

°≠°

       من 

   برای آنکه

 چیزی از خود

 به تو بفهمانم

 جز چشمهایم 

 چیزی ندارم 

 

  #احمدشاملو 

[هرگز مرا نشناختی!]

ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست

عشق را شاید ولی هرگز مرا نشناختی . . 

[عشق یا رنج؟!]

عهد بستی آنچه بین ماست ابدیست .

یادم رفت ك بپرسم . .

آیا عشق را می‌گویی یا رنج را ?!

#نزارقبانی

[نمیدانم کدامینم.]

روزها رفتند و من دیگر ،

خود نمی‌دانم کدامینم . .

آن منِ سر سختِ مغرورم؟

یا منِ مغلوبِ دیرینم . .

- فروغ فرخزاد . 

[مرا آشفته مکن،]

‏« روزی

مرا فراموش خواهی کرد .

یك روز مرا رها کرده و خواهی رفت .

بیهوده مرا از غارم بیرون مکش .

عادت‌هایم را .

بیهوده مگیر از من ،

خاصه عادتی ك به تنهایی دارم را . .

مرا آشفته مکن =)!′ »

[افسوس که نیست:)]

چه کنم با غم خویش ؟

گه گهی بغض دِلم می‌ترکد 

دلِ تنگم ز عطش می‌سوزد 

شانه‌ای می‌خواهم 

ك گذارم سر خود بر رویش

و کنم گریه ك شاید کمی آرام شوم

ولی افسوس ك نیست =)!🕊′

#هوشنگ‌ابتهاج 

[از آن شب...]

از 

آن 

شب 

سرد 

خزان 

شب ها 

گذشته !( :‍♀^ 

[هنوز...]

در من کوچه ای است که با تو در آن نگشته‌ام؛ سفری است که با تو هنوز نرفته ام. روزها و شب هایی است که با تو به سر نکرده ام. و عاشقانه هایی که با تو هنوز نگفته ام.

-افشین یداللهی. 

[با وجود اینکه دوست داره...]

آدم از کسی که دوسش داره راحت دست نمی‌کشه،

باید اونقدر بریده باشه، باید اونقدر خسته شده باشه،

باید اونقدر برات دست و پا زده باشه،

که با وجود اینکه دوست داره، دیگه نخوادت. 

[؛))]

یه جمله باعث شد من هیچ وقت کارایی که باعث پیشرفتم می‌شه رو نپیچونم:

“درد پشیمونی از درد انضباط بیشتره.” 

[تو لیاقت حال خوب رو داری !]

کتاب خوب بخون؛ حرفی که تو دلت هست رو بزن؛ آرزوهاتو بنویس؛ به اطرافت کمتر اهمیت بده؛ بیشتر ورزش کن؛ به آدمایی که تو ذوقت میزنن هیچی نگو و ازشون دور بمون اینا شریعتشون اینه که انرژیت رو ازت بگیرن؛ ورودیای ذهنتو کنترل کن و اجازه نده هر چیزی وارد ذهنت شه و بعدشش مطمئنا حالت خوب میشه چون تو لیاقت حال خوب رو داری. 

[باید از هم جدا بشن .]

بعضی وقتا دو تا آدم باید از هم جدا بشن، تا بفهمن چقدر نیاز دارن دوباره به هم برگردن. 

[نمیدونم...]

یه بخشی از وجودم می خواد زندگی کنه، می خواد تلاش کنه، می خواد کم نیاره، می خواد خوش بین باشه، انرژی مثبت بده، قشنگیارو ببینه. ولی یه بخشی از وجودمم می خواد نباشه، می خواد بهم ثابت کنه همه تلاشام بیهودست، تهش هیچی نیست، تهش پوچه، تهش خالیه، همه چی تاریکه. تهش مرگه. بعضی وقتا زور یکی به اون یکی می رسه بعضی وقتام زور اون یکی، منم گیر کردم این وسط، نمی دونم واقعا حالم خوبه یا تو افسرده ترین حالت ممکنمم. 

[اهوم!]

یک عذر خواهی خوب بود سه بخش داره:

1'معذرت میخوام.

2'تقصیر من بود.

3'چیکار کنم که درست بشه؟

اکثر ادما گزینه سوم رو فراموش میکنن. 

[بله:)]

دوست‌داشته شدن خیلی قشنگه، اینکه کسی شمارو عشق بدونه خیلی قشنگه، اینکه کسی معتقد باشه هیچکس شبیه شما نمیخنده خیلی قشنگه، اینکه کسی جزئیات شمارو حفظ باشه خیلی قشنگه ولی اینکه کسی شمارو بلد باشه خیلی قشنگ تره. 

[بخواد بشه میشه.]

دیگه تصمیم گرفتم غصه‌ی نشدن چیزی رو نخورم، هیچی تو دنیا به زور به دست نمیاد؛ بخواد بشه میشه. 

[خستم،]

از دید بقیه رو پاهام وایستادم،حالم خوبه و واقعا قویَم اما حقیقت اینه که خستم، تیکه تیکه شدم،میخوام فرار کنم،میخوام برم و ناپدید شم. 

[قولِ نرفتن میداد:))]

خاطرش نیست ولی خوب به خاطر دارم که در آغوش خودم ، قول ِ نرفتن میداد .