رفتن به مطلب

Anii_tsb

کاربر فعال
  • تعداد ارسال ها

    401
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

تمامی مطالب نوشته شده توسط Anii_tsb

  1. ﹆ׂׂ ˖ _ مردم عادت کردن به داستانای تلخ دل ببندن...در حالی که این پل حتی نتونست نادا و رلیا رو به هم برسونه، پس مردم برای چی قفل عشقشون و بهش میبندن...به یاد عشقی که واقعی هم نبوده؟ + برای اینکه مهم نیست پایان چی باشه...عشق شکلش رو عوض نمیکنه...اونا قفل و برای به هم رسیدن، نمیزنن...برای حفظ عشقشون میزنن...مثل قفلی که من برای تو زدم...چون نمیخوام به صبحی بدون تو فکر کنم...!:>
  2. Anii_tsb

    " من دکتر چشمت بودم.... !>: "

    من دکتر چشمت بودم....دوماه به چشمات زل زدم... ولی تو ... !>: _من دکتر چشمت بودم....دوماه به چشمات زل زدم... ولی تو از قبل نور چشمات و توی سئول جا گذاشته بودی، واسه همین به محض اومدنش به مارسی چشمات برق میزد... میدونی...این تقصیر سر گرد نبود که من بلد نبودم عاشقت باشم...!:> ~دزیره~
  3. ماهی های ازاد همیشه به جایی که به دنیا اومدن بر میگردن هر جایی که بری ... تولد دوباره ات همیشه جاییه که ازش شروع کردی.
  4. " پدر خوب عزیز من به خوبی میدانست که وقتی اطرافیان احساسات انسان را درک نکنند، چقد احساس تنهایی خواهد کرد برای همین این دفتر خاطرات را به من هدیه داد." .\-._.-/
  5. Anii_tsb

    " ژنرال ... " ll تکست

    بارون مارسی باشم و روی پوست تو ببارم ژانرال .. ! آفتاب پاریس باشم روی چشمات بتابم ژنرال ... ! برف شانزلیزه باشم روش شونه هات بریزم ژنرال ... !
  6. Anii_tsb

    ▪︎دوباره دلتنگت شدم...!:>

    ▪︎دوباره دلتنگت شدم... امروز خاطراتت را سوزاندم؛ اما بوی خوش هیزمش بیقرارم کرد، اتفاق تازه ای نیست، دوباره دل تنگت شدم. ‌
  7. Anii_tsb

    "▪︎زیبای بی همتای من...

    ▪︎زیبای بی همتای من... قدیس الهی من زیبای بی همتای من امروز تو باید بیایی تا این دل بیقرار من آرام گیرد،امروز تو باید بیایی تا این تن خسته من را در آغوش گیری. بارها ناز کردی و نازت کشیدم ، حال باید بیایی و درمان این حال زارم باشی.
  8. Anii_tsb

    ▪︎فرشته ی کوچک من...

    ▪︎فرشته ی کوچک من... فرشته‌ی کوچک من ، برایم لبخند بزن تا دنیا زیبا تر شود. برایم برقص تا محو قدیس الهی چون تو شوم و هزار بار از خدا ممنون باشم. آغوشت را باز کن تا بعد از مدتها وارد خانه‌ی امنم شوم،نگاهم کن و بار ها و بارها در گوشم بگو که عاشقمی.!
  9. اموال این دنیا مال خودشان باشد...! ":<من در وجود تو قیمتی ترین هارا دیدم!شیرینم تو بخند که چنان لحظات زیبا و اکسیر مانندی برایم به ارمغان می اوری که گویا تا به حال شادی را تجربه نکردم.. و هر چه تا به حال خوشبختی نام داشته اشتباه بوده.. با تو بودن خوشبختی را برایم با معنا میسازد... !:>
  10. و این دیالوگ زیادی قشنگ نبود؟واقعا گریه میکنم باهاش... "قلبم این بار از کالبد من خسته شده و برای آرامش آغوش اورا طلب میکند..."
  11. خیلی چیز هارا تا به حال درک نکرده بودم... اما اکنون در همین لحظات...فهمیدم! درست میگویند که... گوش سپردن به یک اهنگ قدیمی از شهر خاطرات با ارزشت یا شاید نوشیدن یک فنجان قهوه در زمانی که باران میبارد و یا زمانی که خرد شدن برگ های درختان پاییزی را زیر پایت حس میکنی ،گاهی میتواند مانند یک سفر به گذشته و مرور خاطراتی باشه که اشک هایت را جاری و گونه هایت را خیس میکند! "و این است شیرینی های زندگی در اوج تلخی هایش.."
  12. Anii_tsb

    "+تو خیلی معصومی؛..."ll تکست .. 🌙

    + " تو خیلی معصومی ؛ گاهی اوقات به این فکر میکنم که شاید اصلاً متعلق به این سیاره نیستی! اتفاقی به این جا تبعید شدی و بعد سیاره خودت رو فراموش کردی ... بعید نیست ، چشم‌هات رو ببین آخه! چطور ممکنه اون‌ها اینقدر زیبا باشن؟ هر بار با چشم‌هات بهم نگاه میکنی درست به اندازه‌یِ اولین بار شگفت زده و مَسخ میشم .. راستش رو بهم بگو؛ اون‌ها متعلق به زمین نیستن ، نه!؟ گاهی واقعاً نمیتونم تفاوتِ بینِ ماه و چشم‌هات رو از هم تشخیص بدم .. من خیلی بدم .. من واسه قلبت خیلی بدم .. شاید ممنوعه‌ترین آدمِ زندگیت من باشم ولی نمیتونم ازت دور بمونم! بودنِ با تو مثلِ این میمونه که تمامِ عُمرم رو تو تاریکی گذرونده باشم و بعد واسه اولین بار نور رو دیده باشم و بفهمم که تو زندگیم به غیر از تاریکی چیزِ دیگه‌ای هم وجود داره .. تو همون نوری هستی که منو از زندگی تو تاریکی نجات داد .. میشه به سیاره‌یِ خودت برگردی؟ شاید منم همراهت اومدم و اونجا تونستم خوب بودن رو از تو یاد بگیرم ، ولی فکر نکنم شُدنی باشه .. " _ « آره! شاید من از یه سیاره‌یِ دیگه اومده باشم و چشم‌هام متعلق به این سرزمین نباشن ولی خودت چی! صورتت رو دیدی!؟ تمامِ جزئیاتش توصیف ناپذیرن زیباترین مخلوقِ این منظومه‌یِ شمسی بدونِ شَک تو هستی .. آره ' شاید تو تمامِ عُمرت رو تو تاریکی گذرونده باشی ولی منم همه‌یِ عمرم رو تو روشنایی گذروندم ؛ پس حالا این منم که به تاریکیِ تو احتیاج دارم ؛ چشم‌هام از نورِ زیاد خسته شدن! پس بیا با هم از اینجا بریم .. باهم به یه سیاره‌یِ دیگه بریم .. جایی‌که اونقدر دور باشه که تاریکیِ تو و نورِ من حتی شب و روزش رو هم کنترل کنه .. جایی که فقط مالِ ما باشه .. »
  13. Anii_tsb

    "-مهم نیست" ll تکست ​" 💫☁️ ​

    ▪︎مهم نیست... مهم نیست که در این دنیا سهم من نیستی، اما تو بخند جانم، می‌خواهم هر لحظه با دیدن خنده هات لبخند بزنم...
  14. "<یه کلمه ی یونانی هست به نام 《Metanoia》>" "<این کلمه به معنی کسیه که مسیر ذهن، قلب و زندگی شمارو تغییر داده و مثل یه نور توی تاریکیِ زندگیتون بوده.! و تو متانویای منی ... >: !
  15. کاش میشد به تمام زبان های دنیا نام تو را بنویسم و روی تک تک آن ها بر**ینم !
  16. مغز من وقتی میخوام بخوابم : وقت گریه کردنه ... !
×
×
  • اضافه کردن...