رفتن به مطلب

AHOM

کاربر عضو
  • تعداد ارسال ها

    1129
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

تمامی مطالب نوشته شده توسط AHOM

  1. AHOM

    سینه

    درون سينه آهي سرد دارم رخي پژمرده رنگي زرد دارم ندانم عاشقم ، مستم ، چه هستم ؟ همي دانم دلي پر درد دارم
  2. AHOM

    انکس

    آنکس که درد عشق بداند اشکی بر این سخن بفشاند: این سان که ذره‌های دل بی‌قرار من سر در کمند عشق تو‌ جان در هوای توست شاید محال نیست که بعد از هزار سال روزی غبار ما را آشفته پوی باد؛ در دوردست دشتی از دیده‌ها نهان بر برگ ارغوانی پیچیده با خزان یا پای جویباری چون اشک ما روان پهلوی یکدیگر بنشاند! ما را به یکدیگر برساند!
  3. AHOM

    ماسه فریدون مشیری

    بر ماسه‌ها نوشتم : دریای هستی من از عشق توست سرشار این را به یاد بسپار بر ماسه‌ها نوشتی : ای همزبان دیرین این آرزوی پاکیست اما به باد بسپار
  4. AHOM

    آهنگ آخر شب

    لایک
  5. AHOM

    زمستان

    شعر زمستان نیمایوشیج در شب سرد زمستانی کوره ی خورشید هم، چون کوره ی گرم چراغ من نمی­سوزد و به مانند چراغ من نه می افروزد چراغی هیچ، نه فرو بسته به یخ ماهی که از بالا می افروزد … من چراغم را در آمدرفتن همسایه­ام افروختم در یک شب تاریک و شب سرد زمستان بود، باد می پیچید با کاج، در میان کومه­ها خاموش گم شد او از من جدا زین جاده­ی باریک و هنوز قصه بر یاد است وین سخن آویزه­ی لب: که می افروزد؟ که می سوزد؟ چه کسی این قصه را در دل می اندوزد؟ در شب سرد زمستانی کوره ی خورشید هم، چون کوره ی گرم چراغ من نمی سوزد.
  6. AHOM

    خانه ابری

    خانه‌ام ابري است يکسره روي زمين ابري ست با آن. از فراز گردنه خرد و خراب و مست باد مي‌پيچد. يکسره دنيا خراب از اوست و حواس من! آي ني‌زن که ترا آواي ني برده‌ست دور از ره کجايي! ... نیما یوشیج
  7. AHOM

    شباهنگام

    ترا من چشم در راهم شباهنگام که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم ترا من چشم در راهم، شباهنگام.در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمی کاهم ترا من چشم در راهم نیما یوشیج
  8. AHOM

    شب

    شب نیست که از دیده نرانی خونم دیری‌ست که من با تو ز خود بیرونم گفتی به فراق نازنینان چونی ؟ وقت است که آیی و ببینی چونم "نیما یوشیج"
  9. AHOM

    حسین پناهی

    و رسالت من این خواهد بود تا دو استکان چای داغ را از میان دویست جنگ خونین به سلامت بگذرانم تا در شبی بارانی آن ها را با خدای خویش چشم در چشم هم نوش کنیم
  10. AHOM

    ما دخترا..

    زیبا هستید که زیبا میبینم زنده باشی
  11. AHOM

    ما دخترا..

    زیبا که هستید زیبا تر میشید
  12. AHOM

    ما دخترا..

    چه قانون زیبایی
  13. AHOM

    کبوتر

    مرسی
  14. AHOM

    کفش

    ترجیح میدهم با کفشهایم در خیابان راه بروم و به خدا فکرکنم تا این که در مسجد بشینم و به کفشهایم فکر کنم دکتر علی شریعتی
  15. AHOM

    بوی گل

    دستانم بوی گل میدادند مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند. نگفتند که شاید گلی کاشته است. دکتر علی شریعتی
  16. AHOM

    کبوتر

    وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند ولی قلبش سیاه میشود دکتر علی شریعتی
  17. AHOM

    دکتر شریعتی1

    به سه چیز تکیه نکن غرور، دروغ و عشق آدم با غرور می تازد با دروغ می بازد و با عشق می میرد.
  18. AHOM

    دکتر شریعتی

    جامعه 2 طبقه دارد: 1-طبقه ای که می خورد و کار نمی کند 2-طبقه ای که کار می کند و نمی خورد
  19. AHOM

    عاشقی

    مادرم میگفت عاشقی یک شب است و پشیمانی هزار شب؛ هزار شب است پشیمانم که چرا یک شب عاشقی نکرده ام
  20. AHOM

    یاد گیری

    هرگز از کسی که همیشه با من موافق بود ، چیزی یاد نگرفتم . . .
  21. AHOM

    انتـخـاب۰۰۰🫂

    پول هم مهمه
×
×
  • اضافه کردن...