رفتن به مطلب

تقدیس ابلیس


حواصیل

ارسال های توصیه شده

نظریه تقدیس ابلیس در تصوف که به معنای ستایش و تمجید ابلیس شناخته می‌شود، از آراء مهم صوفیه است که بسیار مخالفت برانگیز بوده است. این نظر مبتنی بر مبانی خداشناسی و جهان شناسی صوفیه بوده و لوازم و تالی فاسدهای زیادی دارد.

طبق این مبنا، تمرد ابلیس از دستور خداوند، و عدم سجده به جانب حضرت آدم، به خاطر عشق پاک و خالصی بود که شیطان به خدا داشت. لذا می‌گویند «گناه ابلیس عشق او به خدا بود. زیرا شیطان تنها خدا را لایق سجده می‌دانست و اساسا غیر خدا را نمی‌دید که بخواهد بدان سجده کند.

حلاج می‌گوید: «پس (خدا) به او (ابلیس) گفت: سجده کن. گفت من غیری (غیر خدا) را سجده نمی‌کنم.»

 

صوفیان با اشاره به این نکته که همیشه لازم نیست عاشق از معشوق اطاعت تام و بی‌چون و چرا کند، با ذکر شاهد مثال‌هایی می‌گویند «گاه فرمان معشوق مَحَکی بود که عیار نهاد عاشق از آن دریافت شود.»

عین القضات همدانی می‌گوید:

«این دیوانه خدا را دوست داشت، محک محبت دانی که چه آمد؟ یکی بلا و قهر و دیگر ملامت و مذلت، بر وی عرض کردند، قبول کرد، در ساعت، این دو محک گواهی دادند که نشان عشق، صدق است، هرگز ندانی که چه می‌گویم. در عشق جفا بباید و وفا بباید تا عاشق پخته لطف و قهر معشوق شود و اگرنه، خام باشد و از وی چیزی نیاید.»

 

مولوی می‌گوید:

ترک سجده از حسد گیرم که بود

این حسد از عشق خیزد نه جحود

 

طبق نظر بسیاری از صوفیه، ابلیس عقوبت عملش را به خوبی می‌دانست، لکن چون در عشق خود صادق و ثابت‌قدم بود، از خودگذشتگی و فداکاری نشان داد.

لذاست که احمد غزالی می‌گوید: «من لم یتعلم التوحید من ابلیس فهو زندیق».

کسی که توحید را از ابلیس نیاموزد، زندیق است

 

امتحان و ابتلای الهی

دستور خدا به ملائکه برای سجده به حضرت آدم، امتحان و ابتلای آن‌ها بود تا بداند چه کسی در ادعای عبودیت و عشق به خدا، صادق است. همه ملائکه در این امتحان مردود شدند مگر ابلیس، که سربلند بیرون آمد.

 

عین القضات همدانی می‌گوید:

 

«ای درویش، اسجدوا لآدم مَحَکی بوَد تا که ارادت مطلع است و به خواست معشوق مکاشف، چون همه سجده کردند و معلم نکرد، معلوم شد که استاد، پخته و سوخته‌تر از شاگردان بوَد… فراق معشوق اختیار کرد بقوت مشاهده ارادت و باک ندانست…

 

 

 

 

دستور مخفی و امر باطنی

صوفیان برای هر امری، ظاهر و باطنی قائل هستند. باطن امور نیز در غالب موارد با ظاهر آن در تضاد است. در همین راستا، ظاهر ماجرای ابلیس با باطن آن متفاوت است. طبق ظاهر متون وحیانی، خداوند به ابلیس دستور سجده داد اما در باطن چنین نبود. خداوند در نهان، به ابلیس دستور داده بود که به حضرت آدم سجده نکند. عین القضات همدانی می‌گوید: «پس در علانیت، او را گوید: «اسْجُدُوا لِآدَمَ»؛ و در سرّ، با او گفت که ای ابلیس، بگو که «أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِیناً»؟ این خود نوعی دیگر است.»

 

در واقع این مبنا، همان دیدگاه موسوم به خیمه شب بازی الهی-جهانی است که سایر مشایخ صوفیه مثل عطار نیشابوری میز آن را مطرح کرده‌ و گفته‌اند خداوند برای اینکه در دنیا، مؤمن را از کافر جدا کند، ابلیس را خلق کرد و او را مأمور جداسازی آن‌ها و سگ دست آموز خود قرار داد:

«لعنت آنِ تو است، رحمت آنِ تو، بنده آنِ تو است و قسمت آنِ تو»

 

مبنای جبر

بسیاری از صوفیان قائل به جبر و عدم اختیار مخلوقات هستند. محمود شبستری می‌گوید:

کدامین اختیار‌ ای مرد جاهل

کسی را کاو بود با لذات باطل

 

بر همین اساس، آن‌ها تمرد شیطان را به جبر ارجاع داده و برخی مانند ابوسعید ابوالخیر می‌گویند .

ابلیس در روز قیامت می‌گوید: «اگر به من بودی، سجده روز اول کردمی.» یا عین القضات می‌گوید: «گیرم که خلق را اضلال ابلیس کند، ابلیس را بدین صفت که آفرید؟»

حسن بصری از نخستین کسانی است که در صدد تعظیم و تمجید ابلیس برآمد. او به عنوان اولین قدم، برای ابلیس جنبه خلقت نوری و عظمت قائل شد و گفت: «اگر ابلیس نور خود را به خلق نماید، همه او را به معبودی و خدایی بپرستند.»

 

بعد از حسن بصری، صوفیان دیگری در این رابطه سخن گفتند تا اینکه حسین بن منصور حلاج این موضوع را با صراحت قول بیشتری مطرح ساخت و گفت: «صاحب من و استاد من ابلیس و فرعون است. به آتشش بترسانیدند ابلیس را، از دعوی بازنگشت. فرعون را به دریا غرق کردند، و از پی دعوی باز نگشت.»

پس از حلاج نیز چند شخصیت برجسته صوفی در باب تقدیس ابلیس بی‌پرواتر سخن گفتند و برای آن مبانی و اصولی ذکر کردند که « احمد غزالی»، «عین القضات همدانی»، « روزبهان بقلی» و برخی از مشایخ مکتب سکر سرآمد آن‌ها بودند.

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هم اکنون، حواصیل گفته است:

نظریه تقدیس ابلیس در تصوف که به معنای ستایش و تمجید ابلیس شناخته می‌شود، از آراء مهم صوفیه است که بسیار مخالفت برانگیز بوده است. این نظر مبتنی بر مبانی خداشناسی و جهان شناسی صوفیه بوده و لوازم و تالی فاسدهای زیادی دارد.

طبق این مبنا، تمرد ابلیس از دستور خداوند، و عدم سجده به جانب حضرت آدم، به خاطر عشق پاک و خالصی بود که شیطان به خدا داشت. لذا می‌گویند «گناه ابلیس عشق او به خدا بود. زیرا شیطان تنها خدا را لایق سجده می‌دانست و اساسا غیر خدا را نمی‌دید که بخواهد بدان سجده کند.

حلاج می‌گوید: «پس (خدا) به او (ابلیس) گفت: سجده کن. گفت من غیری (غیر خدا) را سجده نمی‌کنم.»

 

صوفیان با اشاره به این نکته که همیشه لازم نیست عاشق از معشوق اطاعت تام و بی‌چون و چرا کند، با ذکر شاهد مثال‌هایی می‌گویند «گاه فرمان معشوق مَحَکی بود که عیار نهاد عاشق از آن دریافت شود.»

عین القضات همدانی می‌گوید:

«این دیوانه خدا را دوست داشت، محک محبت دانی که چه آمد؟ یکی بلا و قهر و دیگر ملامت و مذلت، بر وی عرض کردند، قبول کرد، در ساعت، این دو محک گواهی دادند که نشان عشق، صدق است، هرگز ندانی که چه می‌گویم. در عشق جفا بباید و وفا بباید تا عاشق پخته لطف و قهر معشوق شود و اگرنه، خام باشد و از وی چیزی نیاید.»

 

مولوی می‌گوید:

ترک سجده از حسد گیرم که بود

این حسد از عشق خیزد نه جحود

 

طبق نظر بسیاری از صوفیه، ابلیس عقوبت عملش را به خوبی می‌دانست، لکن چون در عشق خود صادق و ثابت‌قدم بود، از خودگذشتگی و فداکاری نشان داد.

لذاست که احمد غزالی می‌گوید: «من لم یتعلم التوحید من ابلیس فهو زندیق».

کسی که توحید را از ابلیس نیاموزد، زندیق است

 

امتحان و ابتلای الهی

دستور خدا به ملائکه برای سجده به حضرت آدم، امتحان و ابتلای آن‌ها بود تا بداند چه کسی در ادعای عبودیت و عشق به خدا، صادق است. همه ملائکه در این امتحان مردود شدند مگر ابلیس، که سربلند بیرون آمد.

 

عین القضات همدانی می‌گوید:

 

«ای درویش، اسجدوا لآدم مَحَکی بوَد تا که ارادت مطلع است و به خواست معشوق مکاشف، چون همه سجده کردند و معلم نکرد، معلوم شد که استاد، پخته و سوخته‌تر از شاگردان بوَد… فراق معشوق اختیار کرد بقوت مشاهده ارادت و باک ندانست…

 

 

 

 

دستور مخفی و امر باطنی

صوفیان برای هر امری، ظاهر و باطنی قائل هستند. باطن امور نیز در غالب موارد با ظاهر آن در تضاد است. در همین راستا، ظاهر ماجرای ابلیس با باطن آن متفاوت است. طبق ظاهر متون وحیانی، خداوند به ابلیس دستور سجده داد اما در باطن چنین نبود. خداوند در نهان، به ابلیس دستور داده بود که به حضرت آدم سجده نکند. عین القضات همدانی می‌گوید: «پس در علانیت، او را گوید: «اسْجُدُوا لِآدَمَ»؛ و در سرّ، با او گفت که ای ابلیس، بگو که «أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِیناً»؟ این خود نوعی دیگر است.»

 

در واقع این مبنا، همان دیدگاه موسوم به خیمه شب بازی الهی-جهانی است که سایر مشایخ صوفیه مثل عطار نیشابوری میز آن را مطرح کرده‌ و گفته‌اند خداوند برای اینکه در دنیا، مؤمن را از کافر جدا کند، ابلیس را خلق کرد و او را مأمور جداسازی آن‌ها و سگ دست آموز خود قرار داد:

«لعنت آنِ تو است، رحمت آنِ تو، بنده آنِ تو است و قسمت آنِ تو»

 

مبنای جبر

بسیاری از صوفیان قائل به جبر و عدم اختیار مخلوقات هستند. محمود شبستری می‌گوید:

کدامین اختیار‌ ای مرد جاهل

کسی را کاو بود با لذات باطل

 

بر همین اساس، آن‌ها تمرد شیطان را به جبر ارجاع داده و برخی مانند ابوسعید ابوالخیر می‌گویند .

ابلیس در روز قیامت می‌گوید: «اگر به من بودی، سجده روز اول کردمی.» یا عین القضات می‌گوید: «گیرم که خلق را اضلال ابلیس کند، ابلیس را بدین صفت که آفرید؟»

حسن بصری از نخستین کسانی است که در صدد تعظیم و تمجید ابلیس برآمد. او به عنوان اولین قدم، برای ابلیس جنبه خلقت نوری و عظمت قائل شد و گفت: «اگر ابلیس نور خود را به خلق نماید، همه او را به معبودی و خدایی بپرستند.»

 

بعد از حسن بصری، صوفیان دیگری در این رابطه سخن گفتند تا اینکه حسین بن منصور حلاج این موضوع را با صراحت قول بیشتری مطرح ساخت و گفت: «صاحب من و استاد من ابلیس و فرعون است. به آتشش بترسانیدند ابلیس را، از دعوی بازنگشت. فرعون را به دریا غرق کردند، و از پی دعوی باز نگشت.»

پس از حلاج نیز چند شخصیت برجسته صوفی در باب تقدیس ابلیس بی‌پرواتر سخن گفتند و برای آن مبانی و اصولی ذکر کردند که « احمد غزالی»، «عین القضات همدانی»، « روزبهان بقلی» و برخی از مشایخ مکتب سکر سرآمد آن‌ها بودند.

 

سخت بود

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...