حواصیل ارسال شده در 31 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 31 خرداد (ویرایش شده) و در عبور از روزهای عمر، جز کودکی ،که در افسون و جذبه ی بیخیالی هاش آسودیم ،،،بزرگ شدن جز اندوه چه آورد برایمان ! جز دغدغه هایی که کابوس های نیمه شبان بود و افسوس های صبحگاه،،، جز نگاه مات زل زده به عبور آدمهایی که هر کدام دردی به شانه ی لبخندهای دروغیشان سنجاق بود.... اصلا که بود آنکه میگفت بنویس نوشتن آرامت میکند؟.. در من زنی با هر چرخش قلم خودش را به دار میکشد...او هر روز پس از آنکه مُرد از جا بر میخیزد و مُهیا میشود برای مُردن از نو. خط بطلان بکشید بر جمله ی مرگ یکبار می آید ..مرگ به اندازه ی تمام روزهایی که دیگر خودمان نبوده ایم آمده ، ما مردگانی در گورهای تنِ خویشتنیم... سحرگاه ۱۲فروردین ۴۰۳.... رمضان ۴۴۵ ویرایش شده 31 خرداد توسط حواصیل 1 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Black_wolf ارسال شده در 31 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 31 خرداد 6 ساعت قبل، حواصیل گفته است: و در عبور از روزهای عمر، جز کودکی ،که در افسون و جذبه ی بیخیالی هاش آسودیم ،،،بزرگ شدن جز اندوه چه آورد برایمان ! جز دغدغه هایی که کابوس های نیمه شبان بود و افسوس های صبحگاه،،، جز نگاه مات زل زده به عبور آدمهایی که هر کدام دردی به شانه ی لبخندهای دروغیشان سنجاق بود.... اصلا که بود آنکه میگفت بنویس نوشتن آرامت میکند؟.. در من زنی با هر چرخش قلم خودش را به دار میکشد...او هر روز پس از آنکه مُرد از جا بر میخیزد و مُهیا میشود برای مُردن از نو. خط بطلان بکشید بر جمله ی مرگ یکبار می آید ..مرگ به اندازه ی تمام روزهایی که دیگر خودمان نبوده ایم آمده ، ما مردگانی در گورهای تنِ خویشتنیم... سحرگاه ۱۲فروردین ۴۰۳.... رمضان ۴۴۵ لعنت ب بزرگ شد خیلی حق زیبا بود و عالی 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Miss little ارسال شده در 31 خرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 31 خرداد 8 ساعت قبل، حواصیل گفته است: و در عبور از روزهای عمر، جز کودکی ،که در افسون و جذبه ی بیخیالی هاش آسودیم ،،،بزرگ شدن جز اندوه چه آورد برایمان ! جز دغدغه هایی که کابوس های نیمه شبان بود و افسوس های صبحگاه،،، جز نگاه مات زل زده به عبور آدمهایی که هر کدام دردی به شانه ی لبخندهای دروغیشان سنجاق بود.... اصلا که بود آنکه میگفت بنویس نوشتن آرامت میکند؟.. در من زنی با هر چرخش قلم خودش را به دار میکشد...او هر روز پس از آنکه مُرد از جا بر میخیزد و مُهیا میشود برای مُردن از نو. خط بطلان بکشید بر جمله ی مرگ یکبار می آید ..مرگ به اندازه ی تمام روزهایی که دیگر خودمان نبوده ایم آمده ، ما مردگانی در گورهای تنِ خویشتنیم... سحرگاه ۱۲فروردین ۴۰۳.... رمضان ۴۴۵ 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
حواصیل ارسال شده در 31 خرداد مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 خرداد 4 ساعت قبل، Black_wolf گفته است: ۱ ساعت قبل، Miss little گفته است: ممنون رفقا 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .