حسین138 ارسال شده در 15 اردیبهشت اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اردیبهشت طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف طرف کرم ز کس نبست این دل پر امید من گر چه سخن همیبرد قصه من به هر طرف از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد وه که در این خیال کج عمر عزیز شد تلف ابروی دوست کی شود دستکش خیال من کس نزدهست از این کمان تیر مراد بر هدف چند به ناز پرورم مهر بتان سنگدل یاد پدر نمیکنند این پسران ناخلف من به خیال زاهدی گوشهنشین و طرفه آنک مغبچهای ز هر طرف میزندم به چنگ و دف بی خبرند زاهدان نقش بخوان ولاتقل مست ریاست محتسب باده بده ولاتخف صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه میخورد پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق بدرقه رهت شود همت شحنه نجف #حافظ 2 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
حواصیل ارسال شده در 15 اردیبهشت اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اردیبهشت 2 ساعت قبل، حسین138 گفته است: بی خبرند زاهدان نقش بخوان ولاتقل مست ریاست محتسب باده بده ولاتخف صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه میخورد پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف آفرین به حافظ ... و تشکر از شما 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
حسین138 ارسال شده در 16 اردیبهشت مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اردیبهشت 13 ساعت قبل، حواصیل گفته است: آفرین به حافظ ... و تشکر از شما ممنون نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .