حواصیل ارسال شده در 18 فروردین اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین سوپر مارکت آقای رحیمی حساب دفتری هم داشت ....البته برای خوش حسابها...لیلا چادرش را روی صورتش محکم گرفته بود ... دلهره ای همراه ناامیدی توی دلش موج میزد ..به بچه ها قول یک قیمه خوشمزه داده بود .....یک ماهی می شد که توی خانه شان عطر غذای خوب نپیچیده بود.. غذایی که مفصل باشد و خوش عطر ...یک ماهه که خرج شان سیب زمینی سرخ شده و تخم مرغ و سوسیس های ارزان قیمت بود ...از وقتی عبدالله مشهد برای کار رفته بود ..برایشان پولی نفرستاده.بود..یک بار هم که زنگ زده گفته ... کار پیدا نشده ... تنها پول یارانه بود که کفاف هیچی را نمیداد... اگر جعفر نانوا به آنها نان نسیه نمیداد ... همان نان خالی را هم نداشتند... آن روز جمعه به بچه ها گفته بود می رود از رحیمی نسیه برنج و لپه و گوشت میگیرد.. .. یک نهار عالی و شاهانه .. به زینب گفته بود آب بگذارد برای برنج .. و زهرا هم سیب زمینی ها را پوست بگیرد و خلالی کند ...وقتی وارد مغازه شد ...رحیمی سعی کرد از همان اول به او بفهماند دهنش را برای نسیه باز نکند... جواب سلامش را زیر لبی داد... و با دو زن که قبل لیلا آنجا بودند شروع کرد به حرف زدن. زنها زیر چشمی به او نگاهی انداختند ...لیلا خجالتش را فرو خورد برایش فقط برق چشمانی که در خانه منتظرش بودند مهم بود ...رو به رحیمی گفت ... یک کیلو برنج و نیم کیلو کمتر لپه و یه مقدار گوشت..میخواستم ... رحیمی برگشت سمت ِ لیلا.... ببین حسابتون زیاد شده ...چه میکنی ؟ لیلا توی چشم های بیپروای مرد نگاه کرد و گفت ..قول میدم تسویه کنم ...رحیمی زیر لب گفت ..لا اله الا الله... باشه....ولی دفعه آخره...به خاطر بچه ها... تا تسویه نکنی دوباره از جنس خبری نیست ..خیریه که ندارم ...روزی من هم همینه .. زنها دوباره پچ پچ از سر گرفتند رحیمی اجناس رو گذاشت توی نایلون و گرفت سمت او ... ...همه ی دنیا آن لحظه برای لیلا بود...فکرش رفت به بچه ها که حالا ذوق میکنند.. فکرش رفت به عطر خونه ی خالی که حالا معطر میشد و گرم ...لیلا برای برگشت به خونه راه نمیرفت...پرواز میکرد... 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .