رفتن به مطلب

کجایی ؟ در چه فکری نازنین یار...


حواصیل

ارسال های توصیه شده

گمونم بود که روزها با تو خوبه 

طلوعش تا همیشه بی غروبه 

گمونم بود که می مونی کنارم 

دیگه ترسی ز تاریکی ندارم 

گمونم بود که میشی باور من 

برای عمر مونده ...یاور من 

بهت گفتم که دنیام خیلی سرده 

تموم زندگیم رنجه و درده 

بهت گفتم‌که تو خورشید هستی 

چراغِ روشن ِ امید هستی 

بمون تا زندگی باز جون بگیره 

رگ های خسته ی من خون بگیره

بهت گفتم نرو ...اما تو رفتی

 شکستی هر چه با دل سُفته بودم 

تو رفتی و نمونده دیگه شوقی

چه حرفهایی که با دل گفته بودم ...

ویرایش شده توسط maynotknow
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هم اکنون، maynotknow گفته است:

گمونم بود که روزها با تو خوبه 

طلوعش تا همیشه بی غروبه 

گمونم بود که می مونی کنارم 

دیگه ترسی ز تاریکی ندارم 

گمونم بود که میشی باور من 

برای عمر مونده ...یاور من 

بهت گفتم که دنیام خیلی سرده 

تموم زندگیم رنجه و درده 

بهت گفتم‌که تو خورشید هستی 

چراغِ روشن ِ امید هستی 

بمون تا زندگی باز جون بگیره 

رگ های خسته ی من خون بگیره

بهت گفتم نرو ...اما تو رفتی

 شکستی هر چه با دل سُفته بودم 

تو رفتی و نمونده دیگه شوقی

چه حرفهایی که با دل گفته بودم ...

بسیار عالی لذت بردم ممنون🌸🌷💥

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...