حواصیل ارسال شده در 11 فروردین اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین او را شناختم پیش از سرسپردگی.......... از هم آوازی غمگین شبهای طولانی ... شوق نهفته در صدایش ..بازی کودکانه ی قلبش با رنج ها...از آنچه میخواست و نمیشد...او را شناختم به خواندن آواز .... به فشردن لبهایش از بیصبری..به روح مشوشِ و بی تابش .. به کنایه های تیز و بُرّنده.. به خرد ورزی ...او را شناختم و خودم را ..یک من که از من گریخته بود.. 2 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
حسین138 ارسال شده در 12 فروردین اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین در ۱۴۰۲/۱۰/۲۱ در 06:23، maynotknow گفته است: او را شناختم پیش از سرسپردگی.......... از هم آوازی غمگین شبهای طولانی ... شوق نهفته در صدایش ..بازی کودکانه ی قلبش با رنج ها...از آنچه میخواست و نمیشد...او را شناختم به خواندن آواز .... به فشردن لبهایش از بیصبری..به روح مشوشِ و بی تابش .. به کنایه های تیز و بُرّنده.. به خرد ورزی ...او را شناختم و خودم را ..یک من که از من گریخته بود.. طول میکشه شناختن ولی میشه آدما رو شناخت نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .