حواصیل ارسال شده در 6 فروردین اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین سکینه زن ساده ی دهاتی بود که دغدغه های وارونه داشت...اندکی نیمه دیوانه مینمود... با آن تفکرات ناسیونالیستی که شور و دلبستگی دیوانه وار او را حتی به مورچه های وطنی ش نشان میداد ...و گاهی که حتی معنی عبارات را نمیدانست.و فقط دلش میخواست بلغور کند..تا اندکی از تاریکی روزهایش بکاهد...آن روز صبح که سراسیمه گاوها را دوشید و به خروس ها دون پاشید.. سیاست خارجی روز را توی ذهنش دنبال میکرد، اول به گاو بزرگ نژاد اسرائیلی ته طویله با اخم نگاه کرد و فکر کرد از روزی که توی این طویله آمده آسایش گاوهای دیگر رو به هم زده .... وقتی سطل بزرگشیر را با زحمت میبرد طرف مطبخ ، عباس باسواد را دید و ایستاد تا حال و احوالی کند و دغدغه های ذهنی ش را از او بپرسد .. عباس باسواد دانشگاه رفته بود و خودش را سری توی سرها میدید... چند تایی مقاله نوشته بود و چند جایی سخن رانده بود و میدان دار فرهنگ دهاتشان بود... سکینه سطل شیر را گذاشت و چادر دور کمرش رو محکم تر بست و با آن لحن گستاخ دهاتی طور بدون اینکه حرمت عباس را نگاه دارد مثل گلنار توی فیلم دختر لر بی محابا پرسید ،:عباس تهرون چه خبره ؟ چرا دول غربی دست از سر این خاک و سامان بر نمیدارند، تا کی باید سیاست خارجی ما اینهمه هزینه روی دست این ملت بذاره،؟ عباس یک نگاهی به سکینه و سطل شیر انداخت شهادتینش رو گفت ،: اخه سیاستی که هر کی ساز خودشو بزنه چه معجونی میشه... سکینه دهاتی ریقو تو رو چه به سیاست برو کشک ت رو بساب . سکینه نیشخندی زد و گفت :خب سوال پرسیدم ...و راهشو گرفت طرف خونه ،،، صدای غرولند عباس هنوز شنیده میشد، آخه زن رو چه به سیاست ، اون هم نه زن شهری که زن دهاتی ، آخه به تو چه ربطی داره ، بیکاری برو به گاوها و گوسفندها برس ، بیکاری ، بشین قالیچه ت رو تموم کن ، سکینه همون طور که میرفت بلند گفت،: ..ژاندارک هم دهاتی بود ، عباس که دیگه کفرش دراومده بود خم شد یه سنگ برداره و سر این سکینه زبون دراز رو نشونه بگیره ... سکینه خنده ش گرفت و گفت : عباس باشه میرم قرمه سبزی رو بار بذارم...نهار بیا خونه ما ، عباس کلاهش رو میزون کرد و لبخند یه وری کلارک گیبلی زد وگفت : سکینه، لیموترشش رو دوبل لطفا ... 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .