حواصیل ارسال شده در 23 اسفند، 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، 2023 ای خالق هر قصه من، این من و این تو بر ساز دلم زخمه بزن، این من و این تو هر لحظه جدا از تو برام ماهی و سالی با هر نفسم داد میزنم جای تو خالی منم عاشق ناز تو کشیدن بخاطر تو از همه بریدن تنها تو رو دیدن منم عاشق انتظار کشیدن صدای پاتو از کوچه شنیدن تنها تو رو دیدن تو اون ابر بلندی که دستات شفای شوره زاره تو اون ساحل نوری که هر موج به تو سجده میاره تو فصل سبز عشقی که هر گل بهارو از تو داره اگه نوازش تو نباشه گل گلخونه خاره تو آخرین کلامی که شاعر تو هر غزل میاره بدون تو خدا هم تو شعراش دیگه غزل نداره بمون که شوکت عشق بمونه که قصه گوی عشقی نگو که حرمت عشق شکسته تو آبروی عشقی 1 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
حسین138 ارسال شده در 23 اسفند، 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، 2023 37 دقیقه قبل، maynotknow گفته است: ای خالق هر قصه من، این من و این تو بر ساز دلم زخمه بزن، این من و این تو هر لحظه جدا از تو برام ماهی و سالی با هر نفسم داد میزنم جای تو خالی منم عاشق ناز تو کشیدن بخاطر تو از همه بریدن تنها تو رو دیدن منم عاشق انتظار کشیدن صدای پاتو از کوچه شنیدن تنها تو رو دیدن تو اون ابر بلندی که دستات شفای شوره زاره تو اون ساحل نوری که هر موج به تو سجده میاره تو فصل سبز عشقی که هر گل بهارو از تو داره اگه نوازش تو نباشه گل گلخونه خاره تو آخرین کلامی که شاعر تو هر غزل میاره بدون تو خدا هم تو شعراش دیگه غزل نداره بمون که شوکت عشق بمونه که قصه گوی عشقی نگو که حرمت عشق شکسته تو آبروی عشقی لذت بردم 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
حواصیل ارسال شده در 26 اسفند، 2023 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، 2023 در ۱۴۰۲/۱۰/۲ در 17:24، maynotknow گفته است: ای خالق هر قصه من، این من و این تو بر ساز دلم زخمه بزن، این من و این تو هر لحظه جدا از تو برام ماهی و سالی با هر نفسم داد میزنم جای تو خالی منم عاشق ناز تو کشیدن بخاطر تو از همه بریدن تنها تو رو دیدن منم عاشق انتظار کشیدن صدای پاتو از کوچه شنیدن تنها تو رو دیدن تو اون ابر بلندی که دستات شفای شوره زاره تو اون ساحل نوری که هر موج به تو سجده میاره تو فصل سبز عشقی که هر گل بهارو از تو داره اگه نوازش تو نباشه گل گلخونه خاره تو آخرین کلامی که شاعر تو هر غزل میاره بدون تو خدا هم تو شعراش دیگه غزل نداره بمون که شوکت عشق بمونه که قصه گوی عشقی نگو که حرمت عشق شکسته تو آبروی عشقی ای تو بهانه واسه موندن ای نهایت رسیدن ای تو خود لحظه بودن تو طلوع صبح خورشید و دمیدن ای همه خوبی همه پاکی تو کلام آخر من ای تو پر از وسوسه عشق تو شدی تمامی زندگی من اسم تو هر چی که میگم همه تکرار تو حرفهای دل من چشم تو هر جا که میرم جاری تو چشمهای منتظر من ssssssssssssssssssssss تو رو اون لحظه که دیدم به بهانه هام رسیدم از تو تصویری کشیدم که اون و هیچ جا ندیدم تو رو از نگات شناختم قصه از عشق تو ساختم تو رو از خودت گرفتم با تو یک خاطره ساختم 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
حواصیل ارسال شده در 26 اسفند، 2023 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، 2023 4 دقیقه قبل، maynotknow گفته است: ای تو بهانه واسه موندن ای نهایت رسیدن ای تو خود لحظه بودن تو طلوع صبح خورشید و دمیدن ای همه خوبی همه پاکی تو کلام آخر من ای تو پر از وسوسه عشق تو شدی تمامی زندگی من اسم تو هر چی که میگم همه تکرار تو حرفهای دل من چشم تو هر جا که میرم جاری تو چشمهای منتظر من ssssssssssssssssssssss تو رو اون لحظه که دیدم به بهانه هام رسیدم از تو تصویری کشیدم که اون و هیچ جا ندیدم تو رو از نگات شناختم قصه از عشق تو ساختم تو رو از خودت گرفتم با تو یک خاطره ساختم نمیدونم چه حسی منو میکشونه سمتش مثل پروانه ای که دور نور میچرخه با عشق الهی هر چی غصه داره تو دلش بمیره دل خوش داشته باشه و دلش هیچ وقت نگیره عمر و جون من همه وجود من مهربون من فقط تو فقط تو عشق و زندگیم فقط تو 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
حواصیل ارسال شده در 26 اسفند، 2023 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، 2023 3 ساعت قبل، maynotknow گفته است: نمیدونم چه حسی منو میکشونه سمتش مثل پروانه ای که دور نور میچرخه با عشق الهی هر چی غصه داره تو دلش بمیره دل خوش داشته باشه و دلش هیچ وقت نگیره عمر و جون من همه وجود من مهربون من فقط تو فقط تو عشق و زندگیم فقط تو تو مثل آسمون ساده مثل پرواز آزادی مثل دل بستگی امنی مثل لبخند آبادی کنارتو چه آرومم چه آرومی کنار من تو چشمای تو آروم چشمای بیقراره من یه پروانه ام که توی باد میخام تو دست تو جا شم میخام وقتی که دلگیرم تو آغوش خودت باشم میخام وقتی دلت تنگه غمت رو شونه هام باشه اگه اشکی تو چشماته مسیرش گونه هام باشه کسی جز تو نمیتونه منو عاشق کنه هم درد کسی جز من نمیتونه تو رو عاشق کنه برگرد 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
حواصیل ارسال شده در 26 اسفند، 2023 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، 2023 7 دقیقه قبل، maynotknow گفته است: تو مثل آسمون ساده مثل پرواز آزادی مثل دل بستگی امنی مثل لبخند آبادی کنارتو چه آرومم چه آرومی کنار من تو چشمای تو آروم چشمای بیقراره من یه پروانه ام که توی باد میخام تو دست تو جا شم میخام وقتی که دلگیرم تو آغوش خودت باشم میخام وقتی دلت تنگه غمت رو شونه هام باشه اگه اشکی تو چشماته مسیرش گونه هام باشه کسی جز تو نمیتونه منو عاشق کنه هم درد کسی جز من نمیتونه تو رو عاشق کنه برگرد کل دنیامی نور چشمامی اون که میخوامی عشق و رویامی فکر فردامی عاشق زارت منم مجنون دیدارت منم بیمار بیمارت منم من اومدی مستم کنی از بی کسی خستم کنی جوری وابستم کنی تو خوش ترین سازم تویی باران آوازم تویی هر چی که میسازم تویی تو بهترین درمونمی چشم و چراغ خونمی هر چی که من میخونمی تو کل دنیامی نور چشمامی اون که میخوامی عشق و رویامی 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
حواصیل ارسال شده در 26 اسفند، 2023 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، 2023 ۱ ساعت قبل، maynotknow گفته است: کل دنیامی نور چشمامی اون که میخوامی عشق و رویامی فکر فردامی عاشق زارت منم مجنون دیدارت منم بیمار بیمارت منم من اومدی مستم کنی از بی کسی خستم کنی جوری وابستم کنی تو خوش ترین سازم تویی باران آوازم تویی هر چی که میسازم تویی تو بهترین درمونمی چشم و چراغ خونمی هر چی که من میخونمی تو کل دنیامی نور چشمامی اون که میخوامی عشق و رویامی بیا برگرد با من باش همین الانشم دیره همین الانشم دیره … کنار پنجره هر روز میشینم تا تو برگردی ببین با طعم آغوشت منو عاشق ترم کردی یه جوری عاشقت هستم که بی تو ساده میمیرم هنوزم با خودم میگم یه روز دستاتو میگیرم هوای خونه از دوریت داره هر لحظه میگیره بیا برگرد با من باش همین الانشم دیره همین الانشم دیره … هنوزم از تب دستات لبالب غرق آتیشم هنوزم باروم میشه که من با تو یکی میشم یه حسی میگه اینجایی چقدر شیرینه احساسم تو نزدیکی به دستام و نوازش هاتو میشناسم یه جوری عاشقت هستم که بی تو ساده میمیرم هنوزم با خودم میگم یه روز دستاتو میگیرم هوای خونه از دوریت داره هر لحظه میگیره بیا برگرد با من باش همین الانشم دیره همین الانشم دیره … 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
حواصیل ارسال شده در 27 اسفند، 2023 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، 2023 19 ساعت قبل، maynotknow گفته است: بیا برگرد با من باش همین الانشم دیره همین الانشم دیره … کنار پنجره هر روز میشینم تا تو برگردی ببین با طعم آغوشت منو عاشق ترم کردی یه جوری عاشقت هستم که بی تو ساده میمیرم هنوزم با خودم میگم یه روز دستاتو میگیرم هوای خونه از دوریت داره هر لحظه میگیره بیا برگرد با من باش همین الانشم دیره همین الانشم دیره … هنوزم از تب دستات لبالب غرق آتیشم هنوزم باروم میشه که من با تو یکی میشم یه حسی میگه اینجایی چقدر شیرینه احساسم تو نزدیکی به دستام و نوازش هاتو میشناسم یه جوری عاشقت هستم که بی تو ساده میمیرم هنوزم با خودم میگم یه روز دستاتو میگیرم هوای خونه از دوریت داره هر لحظه میگیره بیا برگرد با من باش همین الانشم دیره همین الانشم دیره … هنوزم یار تنهایم به دیدار تو می آیم باز می آیم اگر که فرصتی باشد مجاله صحبتی باشد حرف خواهم زد عذابه این دریده ها مرا شکسته بی صدا دستی بکش به زخم من که از شفا گذشتم باورم کن باورم کن من که با تو صادقم اگه خستم یا شکستم هرچه هستم عاشقم منو بشناسو باور کن که خستم خیلی خستم اما هستم تهی ماندو نشد آلوده دستم من به دنیا دل نبستم هر چه بلا کشیدم من از وفا کشیدم که از وفاداری این اهله وفا گذشتم من از وفا گذشتم برای دیدنه تو از حادثه ها گذشتم کفر اگر نباشد این من از خدا گذشتم 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
حسین138 ارسال شده در 27 اسفند، 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، 2023 58 دقیقه قبل، maynotknow گفته است: هنوزم یار تنهایم به دیدار تو می آیم باز می آیم اگر که فرصتی باشد مجاله صحبتی باشد حرف خواهم زد عذابه این دریده ها مرا شکسته بی صدا دستی بکش به زخم من که از شفا گذشتم باورم کن باورم کن من که با تو صادقم اگه خستم یا شکستم هرچه هستم عاشقم منو بشناسو باور کن که خستم خیلی خستم اما هستم تهی ماندو نشد آلوده دستم من به دنیا دل نبستم هر چه بلا کشیدم من از وفا کشیدم که از وفاداری این اهله وفا گذشتم من از وفا گذشتم برای دیدنه تو از حادثه ها گذشتم کفر اگر نباشد این من از خدا گذشتم عالی 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
حواصیل ارسال شده در 27 اسفند، 2023 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، 2023 6 ساعت قبل، maynotknow گفته است: هنوزم یار تنهایم به دیدار تو می آیم باز می آیم اگر که فرصتی باشد مجاله صحبتی باشد حرف خواهم زد عذابه این دریده ها مرا شکسته بی صدا دستی بکش به زخم من که از شفا گذشتم باورم کن باورم کن من که با تو صادقم اگه خستم یا شکستم هرچه هستم عاشقم منو بشناسو باور کن که خستم خیلی خستم اما هستم تهی ماندو نشد آلوده دستم من به دنیا دل نبستم هر چه بلا کشیدم من از وفا کشیدم که از وفاداری این اهله وفا گذشتم من از وفا گذشتم برای دیدنه تو از حادثه ها گذشتم کفر اگر نباشد این من از خدا گذشتم من در غم تو تو در هوای دگری.. دلتنگ تو من،، تو دلگشای دگری. در مذهب عاشقان روا کی باشد. من دست تو بوسم و تو پای دگری… نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .