رفتن به مطلب

لذت دیدار -_-


حسین138

ارسال های توصیه شده

 


نفروشم به جهان لذت دیدارت را
  به دو گیتی ندهم سایه ی گلزارت را

ای گل سرسبد گلشن امّید، مباد
  بگذاری بدلم حسرت دیدارت را

من زهجران تو چون طایر پر سوخته ام
  جز صبوری چه کنم هجر شرر بارت را

به امید تو نشستم سر راهت یک عمر
  از پی پرده عیان کن مَهِ رخسارت را

ای که سر تا بقدم عاطفه ای احسانی
  چند بر دل به کشم فرقت دشوارت را

گوهر عشق تو سرمایه ی جاوید من است
  هرگز از کف ندهم گوهر بازارت ر ا

به فلک ناز کند هر که جمالت را دید
  شادمان کن به لقایت دل ابرارت را

بسته بر زلف چلیپای تو صد قافلۀ دل
  نازم آن سلسلۀ طرۀ طرّارت را

نقطه¬ی خال تو چون دانه¬ی دام است مرا
  بنواز از کرم این مرغ گرفتارت را

طبع شیوای «مقدم» به هوایت گل کرد
شاملش کن کرم و رأفت سرشارت را

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...