Topaz ارسال شده در 1 مرداد، 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، 2023 رضاشاه پس از به قدرت رسیدن، لیستی بلند بالا از احتیاجات بهداشتی و فرهنگی و اقتصادی مردم ایران و اصلاحاتی که باید در کشور صورت پذیرد تهیه کرد؛ اما انجام همه آن موارد، مستلزم پول هنگفت بود. رضاشاه از وزیر مالیه خود علی اکبر داور خواست تا راهی برای تامین بودجه پیدا کند. داور امر شاه را پذیرفت و گفت برای حل این موضوع بطور کلی دو راه بیشتر وجود ندارد. یا باید میزان مالیاتها را افزایش داد و ثروت مردم را ماهرانه مکید و یا باید سرچشمههای درآمد کشور را زیاد کرد که آنهم از چهار طریق بیشتر میسر نیست: اول استخراج معادن، دوم توسعه کشاورزی، سوم رونق صنعت و چهارم درآمد حاصله از جلب سیاحان خارجی. شاه راه حل دوم را پذیرفت و به داور دستور داد کار را شروع کند. گفته شده داور در روز بیش از شانزده ساعت کار میکرد. کمیسیون پشت کمیسیون ایجاد میکرد، جلسه میگذاشت و دستورات را صادر و سرمایهگذار جذب مینمود و قرارداد میبست و هر روز کار جدیدی بوجود میآورد و به گروهی میسپرد. بنحوی که در طهران جنبندهای یافت نمیشد که سر و کارش با وزیر مالیه نباشد. پس از حدود یک سال، نهال تازه کاشت داور میوه داد. داور لیستی از درآمدهای ایران را که خودش ایجاد کرده بود، نزد شاه برد. اما همچنان بخشی از بودجه مورد نظر تامین نشده بود. رضا شاه به داور سه روز مهلت داد تا راهحلی منطقی برای کسری بودجه بیابد. پس از سه روز، شاه، علی اکبر داور را فراخواند و گفت پس چه کردی در این سه روز!؟ داور نتوانست بگوید هرچه کردم نشد، لذا سکوت کرد و چیزی نگفت. شاه او را مخاطب ساخت و گفت: «برو بمیر!» داور به خانه رفت و از شدت اندوه مقداری تریاک را در الکل حل کرد و خورد و خوابید و اینگونه دست به خودکشی زد. در کنار جسد او برگهای پیدا کردند که سرودهای از کلیم کاشانی بهمراه وصیت داور بر آن نوشته شده بود: افسانه حیات دو روزی نبود بیش آن هم کلیم با تو بگویم چه سان گذشت یک روز صرف بستن دل شد به این و آن روز دگر به کندن دل زین و زان گذشت در زیر این سروده، داور از شاه خواسته بود تا به همسر و فرزندانش کمک کند تا محتاج کسی نشوند. رضا شاه و پس از او محمدرضا شاه، همسر و فرزندان داور را عزیز و محترم شمردند و زیر پر و بال آنها را گرفتند. امروزه علی اکبر داور را یکی از خوشنامترین و برجستهترین اقتصاددانان ایران میدانند که اقداماتش چرخ اقتصادی ایران را به حرکت درآورد. وی را امیرکبیر دوره پهلوی مینامند که در هنگام مرگ، به جز پانزده تومان پول نقد، هیچ ثروتی از خود نداشت. 2 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
حسین138 ارسال شده در 1 مرداد، 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، 2023 هم اکنون، Topaz گفته است: رضاشاه پس از به قدرت رسیدن، لیستی بلند بالا از احتیاجات بهداشتی و فرهنگی و اقتصادی مردم ایران و اصلاحاتی که باید در کشور صورت پذیرد تهیه کرد؛ اما انجام همه آن موارد، مستلزم پول هنگفت بود. رضاشاه از وزیر مالیه خود علی اکبر داور خواست تا راهی برای تامین بودجه پیدا کند. داور امر شاه را پذیرفت و گفت برای حل این موضوع بطور کلی دو راه بیشتر وجود ندارد. یا باید میزان مالیاتها را افزایش داد و ثروت مردم را ماهرانه مکید و یا باید سرچشمههای درآمد کشور را زیاد کرد که آنهم از چهار طریق بیشتر میسر نیست: اول استخراج معادن، دوم توسعه کشاورزی، سوم رونق صنعت و چهارم درآمد حاصله از جلب سیاحان خارجی. شاه راه حل دوم را پذیرفت و به داور دستور داد کار را شروع کند. گفته شده داور در روز بیش از شانزده ساعت کار میکرد. کمیسیون پشت کمیسیون ایجاد میکرد، جلسه میگذاشت و دستورات را صادر و سرمایهگذار جذب مینمود و قرارداد میبست و هر روز کار جدیدی بوجود میآورد و به گروهی میسپرد. بنحوی که در طهران جنبندهای یافت نمیشد که سر و کارش با وزیر مالیه نباشد. پس از حدود یک سال، نهال تازه کاشت داور میوه داد. داور لیستی از درآمدهای ایران را که خودش ایجاد کرده بود، نزد شاه برد. اما همچنان بخشی از بودجه مورد نظر تامین نشده بود. رضا شاه به داور سه روز مهلت داد تا راهحلی منطقی برای کسری بودجه بیابد. پس از سه روز، شاه، علی اکبر داور را فراخواند و گفت پس چه کردی در این سه روز!؟ داور نتوانست بگوید هرچه کردم نشد، لذا سکوت کرد و چیزی نگفت. شاه او را مخاطب ساخت و گفت: «برو بمیر!» داور به خانه رفت و از شدت اندوه مقداری تریاک را در الکل حل کرد و خورد و خوابید و اینگونه دست به خودکشی زد. در کنار جسد او برگهای پیدا کردند که سرودهای از کلیم کاشانی بهمراه وصیت داور بر آن نوشته شده بود: افسانه حیات دو روزی نبود بیش آن هم کلیم با تو بگویم چه سان گذشت یک روز صرف بستن دل شد به این و آن روز دگر به کندن دل زین و زان گذشت در زیر این سروده، داور از شاه خواسته بود تا به همسر و فرزندانش کمک کند تا محتاج کسی نشوند. رضا شاه و پس از او محمدرضا شاه، همسر و فرزندان داور را عزیز و محترم شمردند و زیر پر و بال آنها را گرفتند. امروزه علی اکبر داور را یکی از خوشنامترین و برجستهترین اقتصاددانان ایران میدانند که اقداماتش چرخ اقتصادی ایران را به حرکت درآورد. وی را امیرکبیر دوره پهلوی مینامند که در هنگام مرگ، به جز پانزده تومان پول نقد، هیچ ثروتی از خود نداشت. درود بر شرفش 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .