رفتن به مطلب

حسرت های یه مادر وقتی کوچولوش بزرگ میشه


ارسال های توصیه شده

حسرت های یه مادر وقتی کوچولوش بزرگ میشه...

کاش بیشتر حواسم به استعدادهای کودکم بود و کمکش می‌کردم تا بتونه استعداد هاشو پیدا کنه و اونا رو پرورش بده
کاش با هم بیشتر بازی می کردیم و یه عالمه خاطره ی قشنگ دوتایی از کودکیش براش می ساختم
کاش اولین روزی که راه رفت، اولین کلمه ای که گفت، اولین باری که خودش پی پی کرد رو توی یه دفتر می نوشتم و الان بهش کادو می دادم
کاش هر روز بیشتر و بیشتر بغلش میکردم و بهش میگفتم چقدر بغل کردن و بوسیدنش حال منو خوب میکنه
کاش هیچ وقت سرش داد نمیزدم اشکشو در نمیاوردم کمی صبور تر بودم کل دنیا فدای یه تار موش
کاش اینقدر حرف مردم برام مهم نبود و می ذاشتم خودم و بچه ام از زندگی دوتاییمون لذت ببریم.

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...