Aftaabgardaan ارسال شده در 22 اردیبهشت، 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، 2023 دوست داشتم در عصر نامههای مهر و موم شده با پارافین بودم. اون وقت، توی یک برگهی کاهی با قلمی به رنگ سیاه مینوشتم "حرفها و ماجراهایت در آخرین نامه، قلبم رو ملول و ملال کرد. دوست ندارم آسیب ببینی و صبر و تحمل تو فقط و فقط باعث بیشتر آسیب دیدنت میشه. پس عزیزِ دورم، اگه خودت هم به این باور رسیدی که تحمل تو، باعث نمیشه اوضاع بهتر بشه.. تعلل نکن و پیش من بیا. توی خونهی ما یه اتاق مهمان هست که مدتها خالیه. ما میتونیم تا هر وقت که تو بهتر شدی و خواستی تصمیمهای بعدی رو بگیری میزبانت باشیم و دلمون هم برای تو بیشتر از همیشه تنگه. زیاده به قربانت، از طرف من" بعد هم امضاش میکردم و تا میزدمش و توی پاکت میذاشتمش. پارافین خاکستری مایل به آبی رو آب میکردم میریختم روش و مهرش میکردم و میسپردم به آقای پستچی. با اون سيستم کند و فاصلهها، حدود سه هفته بعد نامهی من به تو میرسید. سه هفتهی سختی رو گذرونده بودی و تو گویی انگار معطل یه تلنگر باشی، نامهی من به دستت میرسه. تلخ کامی و شب که میشه و با خودت و خودت تنها میشی، شاید بالاخره دل میکندی.. و یه دل میشدی و میومدی پیش من. بالاخره متوجه میشدی که تحمل همیشه جواب نیست.. و بعد از تحمل کردنهای بسیار، نه تنها قدر تحملت دانسته نمیشه و احوال بهتر نمیشه، که یهو به خودت میای و میبینی که خودت رو از دست دادی.. خدا رو چه دیدی.. شاید اگه توی عصر نامهها بودیم اینطور میشد.. نه که من توی عصر تکنولوژی در لحظه smsت رو بگیرم و باهات تماس بگیرم و بعد تو فردا فراموش کنی و به تحمل کردن ادامه بدی.. هوف. 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Elnaz ارسال شده در 25 اردیبهشت، 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اردیبهشت، 2023 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .