AMINKHAN ارسال شده در 30 فروردین اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین (ویرایش شده) _گفت : چته جوون؟ توو خودتی! _هیچی نگفتم _گفت : با شمام، خیلی توو فکریا! از سر میدون که سوارت کردم هی زل زدی به گوشیت و غمبَرَک گرفتی.. _هیچی نگفتم _گفت : از دستش دادی؟ بالاخره گذاشت رفت؟ _هیچی نگفتم _گفت : آره، حتما گذاشته رفته، همه شون میرن، همه شون، اصن میان که برن ... _هیچی نگفتم _گفت : درسته دور و زمونه ی ما از این گوشیا نبود که هی عکسشو نگا کنی هی زخمت دلت تازه شه، اما ما هم کلی پیغموم و پسغوم می دادیم به هم ... _هیچی نگفتم یه نگاه آرومی بهم انداخت وُ _دوباره گفت : بعدش یهو میدیدیم توو کوچه مون عروسی شده و یار رفته که رفته، ما می موندیم و گریه و ناله و اشک و زاری و شبای بی انتها آخرشم هیچی به هیچی _هیچی نگفتم : _گفت : اما مرد باش، هرچی باشه چارتا پیرهن بیشتر از شما جوونا پاره کردیم، بالاخره فراموشش میکنی، بهت قول میدم، جوری که حتی اصلا اسمشم یادت نیاد _گفتم : آقا دستت درد نکنه، سر چار راه پیاده میشم. کرایه رو که دادم بهش دیدم رو مچ دستش با خالکوبی نوشته : «فریبا» | بابک زمانی | ویرایش شده 30 فروردین توسط AMINKHAN 5 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Niloofar ارسال شده در 30 فروردین اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین 1 دقیقه قبل، AMINKHAN گفته است: _گفت : چته جوون؟ توو خودتی! _هیچی نگفتم _گفت : با شمام، خیلی توو فکریا! از سر میدون که سوارت کردم هی زل زدی به گوشیت و غمبَرَک گرفتی.. _هیچی نگفتم _گفت : از دستش دادی؟ بالاخره گذاشت رفت؟ _هیچی نگفتم _گفت : آره، حتما گذاشته رفته، همه شون میرن، همه شون، اصن میان که برن ... _هیچی نگفتم _گفت : درسته دور و زمونه ی ما از این گوشیا نبود که هی عکسشو نگا کنی هی زخمت دلت تازه شه، اما ما هم کلی پیغموم و پسغوم می دادیم به هم ... _هیچی نگفتم یه نگاه آرومی بهم انداخت وُ _دوباره گفت : بعدش یهو میدیدیم توو کوچه مون عروسی شده و یار رفته که رفته، ما می موندیم و گریه و ناله و اشک و زاری و شبای بی انتها آخرشم هیچی به هیچی _هیچی نگفتم : _گفت : اما مرد باش، هرچی باشه چارتا پیرهن بیشتر از شما جوونا پاره کردیم، بالاخره فراموشش میکنی، بهت قول میدم، جوری که حتی اصلا اسمشم یادت نیاد _گفتم : آقا دستت درد نکنه، سر چار راه پیاده میشم. دیدم رو مچ دستش با خالکوبی نوشته : «فریبا» | بابک زمانی | عالی 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .