رفتن به مطلب

"درست نمی شود..."


فندق

ارسال های توصیه شده

ما غمگین تر بودیم از آنان....
از انان که آرامشان می کردیم
از انان که دردشان محرز بود و چشم ها را به گریه وا می داشت .
درد ما را نمیشد دید اما همچون زخمی بر استخوان , عمیق بود و هر ثانیه جان خسته مان را می سوزاند , که راه میرفتیم و لَنگ میزدیم , که دراز میکشیدیم و رنج میبردیم , که خوابمان نمی برد , که شادی را احساس نمی کردیم
که لبخندهامان عمیق نبود...
داشتیم از درون می سوختیم و حوصله ای برای شرح و گریستن نداشتیم . داشتیم از درون می سوختیم و میگفتیم : ارام باشید , درست می شود .
و
خودمان با درد لا علاجی بر جان , ایستاده بودیم و باور داشتیم

"درست نمی شود..."

user2548975_c3d3abd22c87.jpg

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...