ReLIFE
-
تعداد ارسال ها
390 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
1
پست ها ارسال شده توسط ReLIFE
-
-
1 ساعت قبل، kambiz_landar گفته است:
چند بار تو زندگیت دست خدا رو حس کردی ؟؟ ...
همه مواقع
قربونش برم همیشه بوده و هست
-
2
-
-
-
۱ ساعت قبل، Elnaz گفته است:
آخرای ساله
امسالم گذشت
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺗﺎﺧﺘﻦ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺑﺎﺧﺘﻦ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺳﻮﺧﺘﻦ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺳﺎﺧﺘﻦ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻧَﻔَﺲ ﮐﺸﯿﺪﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻧَﻔَﺲ ﺍُﻓﺘﺎﺩﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻣﯿﺨﻨﺪﯾﺪﻥ ﺍﻻﻥ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻦ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﺍﻻﻥ ﻣﯿﺨﻨﺪَﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺍﻭﻣﺪﻥ «تولد»
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺭﻓﺘﻦ «مرگ»
ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧَﻤﻮﻧَﻦ
ﺍﻣﺎ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺮﺍ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻓﺘﻦ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺘﻪ
ﺍﻣﺎ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯿﺶ ﻣﯽ اﺭﺯﻩ
ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﻣﺮﺩﻩ
ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻣَﺮﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ
ﺑﯿﺎین ﻗﺪﺭ ﻫﻤﻮ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ
ﻧﺬﺍﺭﯾﻢ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺩﻭﺭ ﺑﻤﻮﻧﯿﻢان شاالله بدی از شما دور باشه ❣
-
1
-
-
۱ ساعت قبل، kambiz_landar گفته است:
دس جیغ ھورااااآاااااااااا
مبارک ب خودممممم
مبارک باشه
-
1
-
-
4 ساعت قبل، علی گفته است:
خودم تو یک کلمه خلاصه میکنم
تناسخ
در مورد تناسخ چون اکثرا روح رو پاسخ دهنده به اعمال میدونن نه جسم رو ،، برای همین خیلی ها ردش میکنن.
و خب کلا نمیشه هم ردش کرد ،، علائمی هم بر وجودش هست
که به نظرم هر کسی عقیده ای داره و با دلایل خودش صحیح و درست میدونه اون عقیده رو .
-
3
-
-
4 ساعت قبل، علی گفته است:
درود بی کران
به نظر شما زندگی پس از مرگ وجود داره؟
مرگ هم مثل همین زندگی الانمون هست ، ما از عالمی از رَحِم مادر به این دنیا اومدیم
بحث فقهی و دینی و فلسفیش رو نمیگم که طولانیه ،، ولی قطعا اون موقع هم روحمون و جسممون چیز هایی رو درک کرده که الان یادمون نمیاد .
کلا هر زایشی دردناک هست و البته بهترینِ هر ادمی دقیقا بعد همون زایش و موقع تحمل اون درد هست که به وجود میاد .
مرگ هم زایشی جدید به عالمی جدید هست که قطعا بدون رنج و تحمل درد نیست .
-
2
-
1
-
-
18 دقیقه قبل، kambiz_landar گفته است:
از خجالت آب میشی
یا غرور میگی مشکلیه!!
سرتو میدازی پایین از تو داغون میشی
خودکشی میکنی
معذرت خواهی میکنی
سایر گزینه ها
اصلا هرچی خواستی بگو
سپاس
سعی میکنم دروغ نگم ، یا اگه پیش اومد و گفتم ، و لو رفتم ، از قانون همش تقصیر خودت بود استفاده میکنم .
ولی عذر خواهی هم میکنم حتما .
-
1
-
-
2 ساعت قبل، علی گفته است:
بعله بعله درست میفرمایند داداشتون
مچکرم از شما
-
1
-
1
-
-
10 ساعت قبل، علی گفته است:
درود بر دوستان میهنی
دوستانی که منو میشناسن میدونن من الکی فقط برای لایک گرفتن و بالا بردن ارقام تاپیک نمیزنم و هر چیز الکی رو نمیگم
گفتم اینو بدونین قابل توجه بعضی دوستان!
خب عشقا حالا بنظرتون آرامش از پول بهتره یا آرامش از عشق؟
با ذکر دلیل لطفا
به قول داداشم ،، لکسوز که باشه ،، دلسوز هم خودش میاد
البته که بستگی داره به تجربه و البته کمبودی که هر ادمی توی زندگیش داره
-
2
-
1
-
-
17 ساعت قبل، Elnaz گفته است:
اگه خواستی تکیه بدی
نه به چهره ها اعتماد کن
نه به زبون ها
به دو تا چیز اما میشه تکیه کرد؛
یکی مرام و مردونگی
دومی انسانیت
اولی نمک میشناسه
دومی هیچ وقت ظلم نمیکنه
❣ افرین
-
1
-
-
یه شبایی:)
در متفرقه
6 دقیقه قبل، selvam گفته است:یه شبایی دلم میخواد مغزمو از تو جمجمم بکشم بیرون و بذارمش تو یه ظرف اسید بلکه خاطرات تو همون ظرف لعنتی حل بشن و برای همیشه همون جا بمونن. دلم میخواد تموم حفره‌های خالی قلبمو با سنگ ریزه پر کنم بلکه یادم بره چقدر داغ حسرت و آرزوهام سنگینی میکنه رو دلم.
دلم میخواد چشمامو با آب سرد بشورم بلکه یادم بره چه روزای سیاهی رو باهاشون دیدم. دلم میخواد جسممو از پنجره بتکونم بلکه پاک بشه غبار غم از این تن خست:))))
دلم گرفته،
دلم عجیب گرفته است.
و هیچ چیز،
نه این دقایق خوشبو، که روی شاخه نارنج می‌شود خاموش،
نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست،
نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی‌رهاند.
سهراب سپهری
-
2
-
-
6 ساعت قبل، Black_wolf گفته است:
به سرم زد
يك شب ناشناس امتحانش كنم
بازىِ خطرناكى بود اما به ريسكش ميارزيد
+سلام
-سلام...شما؟
+غريبه
خدا خدا ميكردم كه ديگر پيامى نگيرم
آخر قرارمان اين بود كه ناشناسى واردِ حريممان نشود
-ميشه خودتونو معرفى كنيد؟
نوشتمو نوشت
ساعتها برايم گفت
از تنهايى اش
از گذشته اش كه پاك بود از آدمها
ناليد از عشقهاى امروزى
گفت منتظر است يك دانه نابَش سرِ راهش قرار گيرد...
با شماره ى خودم پيغام دادم جواب نداد
براىِ غريبه اما،
حاضر بود جانَش را بدهد
عجيب بود كه ديگر خبرى از شلوغىِ كارَش نبود
عجيب بود كه ديگر دستش هم بند نبود
عجيب بود،همه چيز عجيب بود
بعد از سالها،
مرا با غريبه اى عوض كرد كه خودم بودم
گاهى در زندگى غريبه شويد
آدمها گاهى غريبه ها را به عشقشان ترجيح ميدهند! پارسال یاد گرفتم وقتی عزیزدلت رو بدرقه میکنی، یاد میگیری توی فرودگاه بعد از گیشه های دریافت پاسپورت و بلیت و چمدون، یه خط قرمز باریکی هست که تو اونجا باید از مسافر عزیزت خداحافظی کنی و بایستی به نظاره تا در پیچ بعدی ناپدید بشه و بره، تا شانس کی یار باشه و دوباره ببینیش.
حالا مدتیه دارم فکر میکنم توی زندگی هم همینه. یه خط قرمز باریک هست، یه خط قرمز نامرئی، یه خط قرمز لعنتی. وقتی یه نفر از اون خط رد میشه، تو دیگه باید بمونی و نگاه کنی تا عزیزی که دلت رو لرزونده بود، شریک و یار و رفیقت، خانواده و کس و کارت، همراهت، هم پیمونه‌ی سابق امنت بره و از دیدت ناپدید بشه.بدبختی اینه که برگشتی هم در کار نیست؛ که اگه هم باشه شما دو تا آدمهای قبل نمیشین ...
"رفتن" همیشه مترادف درده. "موندن" هم همینطوره، البته وقتی دو نفر اهمیت و امنیت کنار هم موندن رو کشف کردن.انسان بدبخت هم که با همه هارت و پورتش آونگ معلقیه بین بی شمار رنجها و و دلخوش به اندک لذتهایی که هنوز موفق نشده از خودش بگیره ....
#حمیدسلیمی
-
یه جایی از فیلم " در حال و هوای عشق"، زن و مرد برای همیشه وداع میکنن.
بعد، ما روی تصویر زن می مونیم. دستش، که از دست مرد رها شده، تن خودش رو چنگ میزنه. صورتش، شبیه نمادی از رنج غیر قابل تحمل میشه، و نهایتا، برای اولین بار فروریختن زن رو می بینیم. چند ثانیه بعد، داره در آغوش مرد گریه می کنه و مرد با مهربانی و نوازش بهش یادآوری میکنه که لازم نیست نگران نباشه، همه چی فقط یه تمرین بود ...
زندگی، گمان کنم به خیلی از ما یه آغوش بدهکاره. که یه بار دیگه برگردیم به اون لحظه ای که فرو ریختیم، و در آغوش کسی که از دست دادیم اشک بریزیم، اون نوازشمون کنه و بگه دیوونه نگران نباش، تمامش یه خواب بود، یه تمرین بود، نرفتم، هستم. زندگی واقعی اما بدبختانه شبیه فیلمها نیست، و این می تونه رنج بی نهایتی باشه. تو در یک وداع تلخ به فروپاشی می رسی و برای همیشه همون جا می مونی...
اسم فیلم: #inthemoodforlove
#حمیدسلیمی-
2
-
-
2 ساعت قبل، Topaz گفته است:
حال دنيا را چو پرسيدم من از فرزانه ای؟
گفت: يا آب است؛ يا خاک است يا پروانه ای!
گفتمش احوال عمرم را بگو؛ اين عمر چيست؟
گفت يا برق است؛ يا باد است؛ يا افسانه ای!
گفتمش اينها که ميبينی؛ چرا دل بسته اند؟
گفت يا خوابند؛ يا مستند؛ يا ديوانه ای!
گفتمش احوال جانم را پس از مردن بگو؟
گفت يا باغ است؛ يا نار است؛ يا ويرانه ای!
ابوسعيد ابوالخير
هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
که آشنا سخن آشنا نگه دارد
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشته‌ات به دو دست دعا نگه دارد
#حافظ-
1
-
-
۱ ساعت قبل، Aftaabgardaan گفته است:
لپتاپم رو با دلار بیست بیست و پنج تومنی، گرفتم یه چیزی دور و بر سی و خرده‌ای. بعد چون معذب بودم از اینکه پولش رو خودم ندادم و نسبت به لپتاپ قبلی که گرفته بودیمش پنج تومن کلا! بنظرم مبلغ قابل توجهی میومد، روزای اول این شکلی بودم که دختر! از این به بعد لپتاپ رو میذاری روی تخت! خودت روی زمین میخوابی!
هر لحظه که نشستم پای لپتاپ و اخبار گرونی و افزایش قیمت ارز رو میشنوم و میشنوم که به ساعت قبل هم تغییر کرده و نگاهم میوفته به لپتاپ، میبینم مثلا لپتاپ با این دلار میشه انقدر، دلم میخواد برم یه تخت جدا برای لپتاپ بگیرم که زبونم لال روی تخت من اذیت نشه قولنج نشه راحت استراحت کنه.
حمید سلیمی توی اون یادداشتش که میگفت من شاکی‌م اقای قاضی شاکی! هی میگی هیس یواش داد نزن! آره توی اون یادداشت یه جاییش میگفت میخوابم بیدار میشم فقیر‌تر میشم. منم همینطور عزیزم. منم همینطور. ما هم همینطور عزیزم. ما هم همینطور.
+اصن نتونستم جلوی این غر رو بگیرم! و متاسفم از اینکه اوضاع.. و همه‌ش ذهنم داره میچرخه دور و بر هزینه‌ی درمان، و تعطیلی اجباری بعد از نوروز. و راننده تاکسیِ زرد درونم، مدام تحلیل هایی میکنه که به درد عمه‌م میخوره و قابل به اشتراک گذاشتن نیست.
ان شاالله که با لطف خدا و تلاش خودمون البته راهی رو پیدا کنیم و بتونیم که این اوضاع نا بسامان رو تغییرش بدیم .
و بیشتر از این جوونهامون و ارزوهاشون و کشورمون رو به زوال و نابودی نره .
-
1
-
-
۱ ساعت قبل، Aftaabgardaan گفته است:
لپتاپم رو با دلار بیست بیست و پنج تومنی، گرفتم یه چیزی دور و بر سی و خرده‌ای. بعد چون معذب بودم از اینکه پولش رو خودم ندادم و نسبت به لپتاپ قبلی که گرفته بودیمش پنج تومن کلا! بنظرم مبلغ قابل توجهی میومد، روزای اول این شکلی بودم که دختر! از این به بعد لپتاپ رو میذاری روی تخت! خودت روی زمین میخوابی!
هر لحظه که نشستم پای لپتاپ و اخبار گرونی و افزایش قیمت ارز رو میشنوم و میشنوم که به ساعت قبل هم تغییر کرده و نگاهم میوفته به لپتاپ، میبینم مثلا لپتاپ با این دلار میشه انقدر، دلم میخواد برم یه تخت جدا برای لپتاپ بگیرم که زبونم لال روی تخت من اذیت نشه قولنج نشه راحت استراحت کنه.
حمید سلیمی توی اون یادداشتش که میگفت من شاکی‌م اقای قاضی شاکی! هی میگی هیس یواش داد نزن! آره توی اون یادداشت یه جاییش میگفت میخوابم بیدار میشم فقیر‌تر میشم. منم همینطور عزیزم. منم همینطور. ما هم همینطور عزیزم. ما هم همینطور.
+اصن نتونستم جلوی این غر رو بگیرم! و متاسفم از اینکه اوضاع.. و همه‌ش ذهنم داره میچرخه دور و بر هزینه‌ی درمان، و تعطیلی اجباری بعد از نوروز. و راننده تاکسیِ زرد درونم، مدام تحلیل هایی میکنه که به درد عمه‌م میخوره و قابل به اشتراک گذاشتن نیست.
من عاشق نوشته های اقای سلیمی هستم
-
1
-
-
1 ساعت قبل، علی گفته است:
علي: از نام‌هاي خداوند متعال است «وهو العلي العظيم» به معناي بلند قدر و شريف است و نيز به معناي شديد، محكم و ارجمند بكار رفته است.
مهتاب ،، فکر کنم معنیش واضح هست .
-
3
-
1
-
-
۱ ساعت قبل، زانکو گفته است:
" خیلی از ما ،
فقط کافیه یک لحظه بشینیم .
یک لحظه نفس عمیق بکشیم و چند لحظه ای از این دنیا و هیاهوش دور شیم .
همه ما میخوایم تغیر ایجاد کنیم . میدونم .
همه ی ما میخوایم زندگی خوبی داشته باشیم ، پولدار باشیم و خوشبختی مالی به دست بیاریم .
ولی روحمون و درونمون خرابه و شکسته چون یادمون رفته خودمون وجود داریم .
یادمون رفته که با این روح و بدن خسته و فکر داغون به دنبال هرچی رفتن مثل به دنبال سراب رفتنه .
بعضی وقتا فقط لازمه یکم بشینیم .
یکم راضی باشیم از چیزی که داریم .
یکم ساده تر زندگی کنیم .
تلاشمونو بکنیم ولی یکم نفس بکشیم .
تبدیل شدن یک انسان به ربات خیلی ساده و اسونه .
انسان برای این همه تنش و دویدن و فکرای عجیب کردن ساخته نشده .
درسته پول و زندگی دنیوی خیلی مشکلات رو حل میکنه ولی وقتی درونت بشکنه و خودت رو از دست بدی با چه مقدار پول میتونی دوباره بسازیش ؟
یکم اروم باش .
نفس عمیق بکش .
هیچکس ازت انتظار نداره که همه چیو یه تنه خوب کنی . هیچکس انتظار نداره تو یهو زندگیتو از این رو به اون رو کنی .
بعضی وقتا ، یکم داری به خودت سخت میگیری و از خودت انتظارای خیلی بد و غیر منطقی داری "می‌خواهم از زمانی که برایم باقی مانده لذت ببرم، شاکر روزهایی که هر یک به هدیه‌ای می‌ماند، رویاها و امیدهایی که هنوز امکان ممکن شدن دارند، و عشق ها و مهربانی‌هایی که هنوز فرصت تجربه کردنشان با ماست.
یک روز ، روز آخر ما خواهد بود...
#مارگوت_بیکل
-
1
-
-
۱ ساعت قبل، زانکو گفته است:
پروردگارا
قرار دل های بیقرار ما باش
فراوانی را
در زندگی ما جاری فرماقلب های مان را سرشار از عشق گردان
کلام مان را لبریز محبت بنمای
ایمان مان را فزونی بخش
آمین یا رب العالمین
#شبتون_زیبا
الهییی آمین ،، الهی که خود خدا امین گوی دعای شما و همه دوستان باشه
-
۱ ساعت قبل، علی گفته است:
اگه دانشمند بودین چه چیزی رو اختراع میکردین
37 دقیقه قبل، علی گفته است:خودم ی دستگاه پول ساز اختراع میکردم قاچاقی میدادم به مردم سطح پایین ک راحت بشن
موافقم من هم ،، چون خیلی ها مشکلشون با پول حل میشه .
-
2
-
-
48 دقیقه قبل، Black_wolf گفته است:
سلام و عرض ادب خدمت تک تک شما دوستان عزیز و گرامی انجمن
ممنون از اینکه همیشه با خوندن و لایک و نظرا گذاشتن برای متن ها و نوشته هام خستتون میکنم
سپاسگذارم ک وقت میزارید و تحملم میکنید
اگر متن ها زیاده و خستتون کردم شرمنده و ببخشید
باعث افتخار در کنار شما دوستان عزیز و گرامی هستم
شماها بهترین هستین و دلگرمی این انجمن
متن ها و پست هاتون عالی و مفید
امیدوارم همگی در کنار هم بتونیم سودی داشته باشیم و این انجمن رو سرپا نگهداریم
بازم ممنون از تک تک شما ک به من لطف و محبت میکنید
سپاس ویژه برای مدیریت اینجا و مدیران انجمن بخاطر فراهم کردن این محیط عالی و سودمند
خدا همه شمارو ب ارزوهاتون برسونه
بازم تشکر بابت همه چی
خیلی برام عزیز هستین
مچکر از شما و مطالب خوبتون . و زحمتی که میکشید برای ارسالشون .
تنتون سلامت و عاقبتتون بخیر و خوشبختی رزق و روزیتون
-
1
-
-
22 دقیقه قبل، Black_wolf گفته است:
من هرگز دخترم را از هراس قضاوت‌ها، تغییر نخواهم داد،
هرگز دخترم را قربانی حرف‌های بی پایه و اساس مردم نخواهم کرد
هرگز نخواهم گفت اینگونه نباش تا دنیا و آدمها از تو راضی باشندمن دخترم را آن‌قدر جسور بار خواهم آورد که برای آرزوهایش در انتظار تشویق نباشد
من دخترم را از محبت و عشق سیراب خواهم کرد تا هر بی سر و پایی توان سرک کشیدن به قلب و ذهن ارزشمند او را نداشته‌باشد.
به دخترم خواهم گفت که دوست داشتن، شرطی نیست، که عشق، شرطی نیست
که هرجور و در هر شرایطی که باشد؛ دوستش دارمکه تا پای جان مراقبش هستم و هوایش را دارم. خواهم گفت که آدم هرچقدر هم که حواسش باشد، بازهم گاهی اشتباه می‌کند
خواهم گفت او همیشه عزیزترینِ من است و هر اشتباهی هم اگر کرد، با هم درستش می‌کنیم.
خواهم گفت اشکالی ندارد گاهی هم مغرور باشد و مهربانی‌اش را از آدمها دریغ کند، که مهربان بودن خوب است، اما تا جایی که به هویت و ارزشمندی‌اش آسیب نزند.
من نسخه‌ی عمومیِ هیچ جامعه‌ای را برای دخترکم نخواهم پیچید
اجازه خواهم داد خودش باشد، خودش تصمیم بگیرد و خودش رفتارهای خودش را قضاوت یا اصلاح کند.
که بدون ترس و اضطراب، زیر نگاه امن من از حال و هوای شیرین دخترانگی‌اش لذت ببرد.من باور دارم که کنترل کردن‌های بیش از حد، نتایج معکوس می‌دهد
امر و نهی، قدرت اراده و تصمیم را می‌گیرد و سرزنش، اعتماد و خودباوری را نابود می‌کند.
من باور دارم که عقاب‌ها را "رهایی" و "خودباوری" بلندپرواز و جسور کرده
من باور دارم که قناری‌ها از شدت در قفس ماندن است که از پرواز می‌ترسند.
افرین ،،
-
1
-
-
4 ساعت قبل، Topaz گفته است:
فدا
خدا نکنه
-
3
-
-
28 دقیقه قبل، Black_wolf گفته است:
تفاوت بیشعور با احمق!
حقیقتش را که بخواهید احمق مجرم نیست، بیمار است....
یعنی: معمولاً احمق ها آگاهانه دست به حماقت نمی زنند
خیلی از آن ها حتی فکر می کنند که خردمند و دانا هستند نه احمق!
احمق ها بیشتر از آنکه موجب تنفر بشوند، مایه ترحمند....بیشعور ها اما داستان شان با احمق ها فرق دارد.
کسی که ساعت سه صبح بوق میزند بیشعور است.
کسی که جلو تمام زنان مسیر می ایستد بیشعور است.
کسی که در خیابان باریک دوبله پارک می کند بیشعور است.
کسی که شب تمام مسیر را نور بالا می رود بیشعور است.این ها بیشعورند حالا یا از نوع احمق بیشعور یا از نوع پرفسور بیشعور
احمق بودن درد ندارد، درمان هم ندارد، ربطی هم به شعور ندارد، بیشعوری از جای دیگری می آید
از خانه و مدرسه، از سرانه مطالعه، از خود شیفتگی، از بی وجدانی، از مرکز فرهنگ فاسد
بیشعوری واگیر دارد، هم درد دارد و هم درمان...مشکل ما، احمق ها نیستند
مشکل ما، هیچوقت احمق ها نبودند
مشکل ما، بیشعور ها هستند.
یادتان باشد سواد هیچ وقت شعور نمیاره.شعور یعنی تشخیص کار خوب از بد
شعور یعنی تشخیص کار درست از اشتباه
سواد یاد گرفتن فرمول و اطلاعات در علم و یا مبحث خاصی است!
این شعور هست که راه استفاده درست و یا غلط از علم (سواد) رو به ما میگه!
شعور رو به کسی نمیشه آموزش داد؛ یک انسان میبایست در درون خودش طلب شعور کند تا به آن دست پیدا کند!
از کتاب : بیشعوری
نوشته : خاویر کرمنت
هق")
در متفرقه
ارسال شده در