رفتن به مطلب

ШHłTΞ ШФŁŦ

کاربر فعال
  • تعداد ارسال ها

    3040
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    1

پست ها ارسال شده توسط ШHłTΞ ШФŁŦ

  1. سینوهه در حال مستی




    وقتی " سینوهه " شبی را به مستی کنار نیل به خواب می رود و صبح روز بعد یکی از برده های مصر که گوش ها و بینی اش به نشانه ی بردگی بریده بودند را بالای سر خودش می بیند، در ابتدا می ترسد،اما وقتی به بی آزار بودن آن برده پی می برد ، با او هم کلام می شود.


    برده ، از ستم هایی که طبقه اشراف مصر بر او روا داشته بودند می گوید، از فئودالیسم بسیار شدید حاکم بر آن روزهای مصر .


    برده ، از سینوهه خواهش می کند او را سر قبر یکی از اشراف ظالم و معروف مصر ببرد و چون سینوهه با سواد بود ، جملاتی که خدایان روی قبر آن شخص ظالم را نوشته اند برای او بخواند.


    سینوهه از برده سئوال می کند که چرا میخواهد سرنوشت قبر این شخص را بداند؟ و برده می گوید : سال ها قبل من انسان خوشبخت و آزادی بودم، همسر زیبا و دختر جوانی داشتم، مزرعه پر برکت اما کوچک من در کنار زمین های بیکران یکی از اشراف بود . روزی او با پرداخت رشوه به ماموران فرعون ، زمین های مرا به نام خودش ثبت کرد و مقابل چشمانم به همسر و دخترم تجاوز کرد و بعد از اینکه گوش ها و بینی مرا برید و مر برای کار اجباری به معدن فرستاد ، سالهای سال از دختر و همسرم بهره برداری کرد و آنها را به عنوان خدمتکار فروخت و الان از سرنوشت آنها اطلاعی ندارم ، اکنون از کار معدن رها شده ام ، شنیده ام آن شخص مرده است و برای همین آمده ام ببینم خدایان روی قبر او چه نوشته اند ...


    سینوهه با برده به شهر مردگان (قبرستان) می رود و قبرنوشته ی آن مرد را اینگونه می خواند :


    (( او انسان شریف و درستکاری بود که همواره در زندگی اش به مستمندان کمک می کرد و ناموس مردم در کنار او آرامش داشت و او زمین های خود را به فقرا می بخشید و هر گاه کسی مالی را مفقود می نمود ، او از مال خودش ضرر آن شخص را جبران می کرد و او اکنون نزد خدای بزرگ مصر (آمون) است و به سعادت ابدی رسیده است...))


    در این هنگام ، برده شروع به گریه می کند و می گوید: (( آیا او انقدر انسان درستکار و شریفی بود و من نمی دانستم؟ درود خدایان بر او باد .... ای خدای بزرگ ای آمون مرا به خاطر افکار پلیدی که در مورد این مرد داشتم ببخش...))


    سینوهه با تعجب از برده می پرسد که چرا علیرغم این همه ظلم و ستمی که بر تو روا شده ، باز هم فکر می کنی او انسان خوب و درستکاری بوده است؟


    و برده این جمله ی تاریخی را می گوید که : (( وقتی خدایان بر قبر او اینگونه نوشته اند، من حقیر چگونه می توانم خلاف این را بگویم ؟))



    و سینوهه بعد ها در یادداشت هایش وقتی به این داستان اشاره می کند، می نویسد : ( آنجا بود که پی بردم حماقت نوع بشر انتها ندارد و در هر دوره می توان از نادانی و خرافه پرستی مردم استفاده کرد).


    سینوهه پزشک فرعون
    میکا والتاری
    جلد دوم - ص 132
    • Thanks 1
  2. داستان نیش عقرب

    بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم



    روزی عقربی یکی از دوستان امیرالمومنین عليه السلام را نیش زد و سریعا نزد امیرالمومنین عليه السلام آمد

    حضرت به او فرمود: بر اثر این نیش نمی میری برو ... او رفت و پس از مدتی آمد و عرض کرد:
    یا امیرالمومنین بر اثر آن نیش عقرب دو ماه زجر کشیدم

    حضرت به او فرمود: میدانی آن عقرب چرا تو را نیش زد؟

    عرض کرد خیر حضرت فرمودند:
    چون یک بار در حضور تو سلمان را به خاطر دوستی ما مسخره کردند و تو هیچ نگفتی و از سلمان دفاع نکردی این نیش عقرب به خاطر آن است

    نیش و کنایه زدن به محبین و موالیان حضرات معصومین(علیهم السلام) اینقدر مهم و حساس است. دفاع نکردن از سلمان این عقوبت را داشت.
    .
    .
    .

    مستدرک الوسایل ج۱۲
  3. قلعه توت ایلام

    ایلام جاذبه های گردشگری تاریخی و فرهنگی زیادی دارد
    یکی از این اماکن تاریخی، قلعه توت در ناحیه جنوب روستای بانقلان است که از توابع شهر ایلام است.




    قلعه توت ایلام در میان کشتزارها و باغ‌های کشاورزی و بر فراز یک تپه باستانی از گذشته بر جای مانده است و به نام قلعه توت معروف است.
    به دلیل فعالیت‌های نامتعارف کشاورزی در سطح تپه و دامنه‌های آن بافت سطحی تپه و بنای قلعه به هم خورده است.

    قلعه یا دژ توت در میان کشتزارهاو باغهای کشاورزی و بر فراز یک تپه باستانی از گذشته بر جای مانده است و به نام قلعه توت معروف است.
    آثار تخریب شده قلعه توت بر فراز تپه باستانی قلعه توت ملاحظه می شود. ارتفاع تپه از سطح زمین‌های اطراف حدود 15 متر اندازه گیری شده است.
    امروز در بنای این قلعه پلان مشخصی دیده نمی شود.




    بخش عمده بنا بر اثر فرسایش و تخریب تدریجی از بین رفته است.
    سنگ بکار رفته در معماری قلعه، به تدریج برای حصار‌کشی باغ ها و مزارع کشاورزی پیرامون انتقال داده شده
    که همین مساله موجب شده تا از معماری قلعه اثری باقی نماند اما این اثر به عنوان یک تپه باستانی قابل مطالعه است.

    در تپه تکه های متراکم سفال و ابزارهای سنگی دیده می شود.
    سفال های بدست آمده همگی بدون لعاب بوده و اکثرا دارای پوشش گلی نخودی و آجری است.
    پخت سفال ها ناقص بوده و از مواد گیاهی، شن و ماسه برای شاموت آنها استفاده شده است.
    اکثر سفال ها از نوع سفال های خشن خمره ای، چرخ ساز و دارای تزیینات افزوده دور کمر یا روی شانه ظروف هستند.




    در سطح تپه و در گوشه جنوب شرقی آن، توده‌ای از قلوه سنگ به ارتفاع حدودا یک متر دیده می‌شود
    همچنین در حاشیه غربی سطح تپه چند ردیف توده سنگی به صورت خشکه چین دیده می‌شود.
    به احتمال زیاد این سنگ ها بقایای معماری قلعه سطح تپه هستند که در گذشته در ساخت دیوارها بکار رفته است.
    به دلیل فعالیتهای نامتعارف کشاورزی در سطح تپه و دامنه‌های آن بافت سطحی تپه و بنای قلعه به هم خورده است.
    در سطح و سمت جنوب تپه آثار و گچ ( و احتمالا کوره گچ) دیده می‌شود.





    http://khabarfoori.com/bundles/data/images/5bf663e377ef1_2018-11-22_11-38.jpeg



    castle-toot-001.jpg

  4. شهر آدم‌ های بی دهان

    شهر یـئـری از توابع روستای ارجق اردبـیـل است که از نظر قدمت وتاریخ
    بنا به گفته‌های باستان شناسان به بیش از 8 هزار سال پیش از میلاد برمی گردد
    و دارای سنگ برافراشته‌هایی به شکل انسان است که چهره‌های انسانی دارند وبیشتر شان دهان ندارند.
    علاوه برشگفتی‌های پیشتر گفته شده، درمیان این سنگ برافراشته‌های بی دهان مرد، فقط یک زن سنگی ایستاده وجود دارد که دارای دهان است.
    از این گونه سنگ‌های برافراشته یک قطعه در آذربایجان وهفت قطعه درحفاری کردستان ترکیه کشف شده است.



    این گورستان دارای 450 گور است که ابعاد کوچک‌ترین آن‌ها 3 متر و بزرگ‌ترین آن‌ها 8 متر است
    وجود سنگ قبرهایی با نقش‌های یکنواخت از چهره انسان‌هایی که دهان ندارند بر جنبه‌های رازآلود این گورستان افزوده است
    منطقه باستانی شهر یئری در شمال غربی روستای پیرازمیان در 31 کیلومتری شرق مشگین شهر در کنار رود قره سو قرار دارد
    وسعت این منطقه تاریخی 400 هکتار است. اشیای باستانی با ارزشی که از این گورها بیرون آمده در موزه خلخال نگه‌داری می‌شود.



    گورهای این محوطه از نوع کلان سنگی و گورکان است و یک غار باستانی و تپه‌ای متعلق به دوران اسلامی در این مکان شناسایی شده است.
    تخمین زده می‌شود این منطقه از 6 هزار سال پیش از میلاد مسکونی بوده است و فرهنگ «مگالی تیک» در آن منطقه مشهود است.
    سنگ‌نگاره‌های این گورستان با استفاده از سنگ‌های محکم، استخوان حیوانات و فلزات سخت شکل گرفته‌است
    و نقش‌هایی از بز کوهی، انسان در حالت‌های مختلف و چندین نقش نامشخص دیگر قابل مشاهده‌اند.
    علاوه بر این، نقوش انسانهایی وجود دارد که دهان ندارند و هنوز دلایل این نقوش کشف نشده است.




    http://uupload.ir/files/n3qc_1_(1).jpg

    http://uupload.ir/files/vpd5_1_(2).jpg

    http://uupload.ir/files/4s7v_1_(3).jpg

    http://uupload.ir/files/xp7q_1_(4).jpg

    http://uupload.ir/files/rrw1_1_(5).jpg

    http://uupload.ir/files/9qbr_1_(6).jpg

    http://uupload.ir/files/ir36_1_(7).jpg

    http://uupload.ir/files/crx4_1_(8).jpg
     
×
×
  • اضافه کردن...