رفتن به مطلب

AVA_2002

مدیر سایت
  • تعداد ارسال ها

    501
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    10

پست ها ارسال شده توسط AVA_2002

  1. مادربزرگ می‌گفت: دل هر آدمی دری داره و هر دری یه کلید بیشتر نداره ..
    می‌گفت: کلید دل آدم دست خود آدم نیست و انگاری کلیدها را دم خلقت پخش کردن بین آدم ها و هر کسی یکی برداشته برای خودش ..
    می‌گفت بلند شو برو بگرد ...
    بگرد ببین کلید قلب کیه توی دستات 
    کلید قلب شما کجاست ؟

  2. دیدی بعد چند ثانیه که چشم‌هاتو می‌بندی و روی هم فشار میدی یه سری نور ستاره مانند میان جلوی دیدت؟ به این پدیده "phosphene" یا نورنگاری میگن. امیدوارم هر بار که خودت رو توی تاریکی و شرایط سخت پیدا کردی، نور به همین قشنگی به چشم‌هات و زندگیت برسه

  3.  

    به لحاظ روانشناسی افرادی که زود از کوره در می‌روند؛معمولا اشخاصی هستن که بیشتر شما رو دوست دارن و بیشتر روی رفتار شما حساس هستن، ولی چون به جزئیات بسیار دقت می‌کنند و همچنین حافظه خوبی دارند و گاهابا کمترین ناهماهنگی بهم می‌ریزنن! این افراد نسبت به سایرین با عادل تر و با انصاف تر هم هستند!

    • Like 1
  4. گاهی لازمه یه چیزایی رو از زندگیت دور کنی تا زندگیت رو نجات بدی
    یه عادت بد و ترک کنی 
    یه لباس افتضاح بندازی دور 
    یه سری غذا رو دیگه نخوری 
    یه برنامه تلویزیونی رو دیگه نگاه نکنی
    یه سری از شبکه های اجتماعیت رو دیلیت کنی 
    یه سری رو انفالو و بلاک کنی 
    بعضی از آدما رو از زندگیت پرت کنی بیرون
    بعضی از آدما رو از زندگیت پرت کنی بیرون
    بعضی از آدما رو از زندگیت پرت کنی بیرون 
    بعضی از آدما رو از زندگیت پرت کنی بیرون

    • Like 2
    • Thanks 1
  5.  

    ‏اگر به یه گریه خوب نیاز دارید این چندتا فیلم رو از دست ندید : 

    Dead poets society 1989
    Moonlight 2015
    Up 2009
    Rudy 1993
    Still  alice 2014
    Bitter moon
    Manchester by the sea
    Call me by your name
    Titanic (همه دیدن البته)
    _Schindler list
    _gloomy Sunday 
    _the pianist 

     

    • Like 2
  6. مثل هر روز آخرین نفری بودم که کامپیوتر را خاموش میکردم و از محل کارم خارج میشدم و مثل هر دفعه بی تفاوت از مقابل آینه عبور کردم و زدم بیرون و مثل همیشه نه باکسی قرار داشتم و نه کسی در جایی انتظارم را میکشید...داشتم فکر میکردم آنقدر کسی نبوده خستگی هایم را خسته نباشید بگوید که فراموش کرده ام اگر جمله ای اینگونه شنیدم چه باید بگویم...؟
    آخرین بار چه گفته بودم...ممنون جانم!
    جانم...اما خب از وقتی خبری از جانم نبود خبری از جانم نبود!
    در همین افکار رد میشدم از کوچه های خلوت و رازآلودی که روزگاری هنگام عبور از آن ها دست گرمی همراهی ام میکرد و هر صدمتر به بهانه ی حرفی و خنده ای حادثه ی شورانگیزِ آغوش با چشمان بسته رخ میداد.
    چقدر خسته بودم، چقدر ساکت و چقدر بی اتفاق.
    حتی کتک کاریِ دو آدم فضایی هم نمیتوانست توجهم را جلب کند که سرم را بچرخانم!
    مدت ها بود در هنگام عبور از این کوچه ها آن چیز که بود را نمیدیدم، آن چیز که گذشته بود را میدیدم و شاید این منِ امروز به سال و ماه و روز و ساعت اینجا بود نه به روح و فکر و نگاه...جا مانده بودم و چقدر دردناک که راه بازگشتی هم نبود.
    سرِ گذرِ آخر بوی قهوه ی دمی از کافه من را به خودم آورد و مثل هر روز اصلن متوجه نشدم این همه مسیر را چگونه طی کرده ام.
    پیرمردِ کافه چی از همان اول هم اهل احوالپرسی نبود و تنها همین جمله را از او شنیده بود که فنجان را روی بار میگذاشت و میگفت: قهوه تون حاضره...
    اما از وقتی که دیگر تنها به آنجا میرفتم در طرزِ نگاهش هزار حرف بود که نمی خواست بپرسد...نمیخواست بپرسد که چه به سر حالِ خوبتان آمد؟!
    از پنجره ی رنگ پریده ی کافه مشغول تماشای آسمان و سوسوی چراغ هواپیمایی که شاید حامل خاطرات مردی خسته با چمدانی محتوای چند قاب عکس و شیشه یِ خالیِ عطری زنانه، کتابی قدیمی از اشعار شاملو و کاستی از فرهاد بودم که دختری پریشان حال وارد کافه شد و جلوی درب ایستاد و زل زد به چشمانم.
    همان طور که نگاهم میکرد نزدیک آمد و درست مقابلم نشست و با ذوقی مملو از تمنا حالم را پرسید
    گفتم اشتباه گرفته اید خانم
    صورتش را جلو آورد و آرام گفت میدانم اشتباه گرفته ام، تو فقط شبیه گم شده ی منی اما لطفن برای چند ده دقیقه به رویم نیاور که اشتباه گرفته ام...خیلی حرف دارم...حرف هایم را بگویم میروم.
    سکوتی مرگبار نفسم را برید...خدای من آدم چقدر میتواند دلتنگ باشد!
    داشت با همان ذوق و تمنا حرف میزد اما سیمای اش آنقدر پرحرف بود که حرف زبانش را نمیشنیدم.
    چشمانی بی تاب و ابرویی که دلتنگِ نوازش مردی در دور دست ها بود، گونه هایی که رد اشک هایِ بی خوابی های شبانه را به همراه داشت
    موهایش را هم کوتاه کرده بود..موهایش که نه خاطراتش را کوتاه کرده بود!
    لب هایش از حرکت ایستاد و دستش را دراز کرد و یقه ی کتم را مرتب کرد و عینکم را از صورتم گرفت و با گوشه ی شالش تمیز کرد و دوباره روی صورتم گذاشت و بدون خداحافظی رفت!
    اشتباه گرفته بود...حرف هایش را گفت و رفت...گاهی آدم دلش میخواهد با یک نفر تماماً بیگانه درد و دل کند...نمیدانم...اشتباه گرفته بود...مثل تمام آدم های تنهای این شهر که یک روز یک جایی یک نفر را اشتباه گرفته اند، یک نفر که مهمان ناخوانده ی مُشتی خاطره بوده و بس!
    یک نفر که شاید حتی اگر میگفت فلانی اشتباه گرفته ای تو دانسته یا ندانسته دلت میخواست پای تنهایی ات باشد،
    یک نفر که اشتباهی بود...یک اشتباه جبران ناپذیر!

     

  7.  

    بعضی آدم ها
    سعی می کنند حقارتشان را با تحقیرِ دیگران بپوشانند...
    توهین می کنند ، افترا می زنند ، و برچسب های زننده می چسبانند...
    با این آدم هایِ "بی فکر" کاری نداشته باشید...
    این ها اگر قدرتِ تفکر داشتند که بی شعوریشان را جار نمی زدند!!
    هر آدمِ عاقلی می داند که هیچ کس روی صفت و رفتاری متمرکز نمی شود مگر این که آن را به میزانِ زیاد در درونِ خودش داشته باشد...
    آدم هایِ سالم ، برای خودشان و دیگران ، ارزش قائلند..
    آدم هایِ سالم، توهین نمی کنند!!!

    • Like 6
  8.  

    ‏آقا آژانسيه می‌گفت ما غریبه میاریم فرودگاه برگشتنی افسرده می‌شیم. وای به‌حال اونا که عزیز میارن!

    _حس غروب جمعه اینجوریه که از پشت شیشه‌های فرودگاه امام یکی رو بدرقه کردی و آخر هم بهش نگفتی دوسش داری.....
     

    • Like 1
    • Thanks 1
    • Sad 1
  9.  

    پیشنهاد ده فیلم مناسب برای ایام تعطیلات: 

    1.  Tree of Life, Terrence Malick
    2.  Phantom Thread, Paul Thomas Anderson
    3.  Margaret, Kenneth Lonergan
    4.  Lady Bird, Greta Gerwig
    5.  Moonlight, Barry Jenkins
    6.  Somewhere, Sofia Coppola
    7.  Cold War, Pawel Pawlikowski
    8.  Certified Copy, Abbas Kiarostami
    9.  Inside Llewyn Davis, Coen brothers
    10.  Grand Budapest Hotel, Wes Anderson

     

    • Like 3
    • Thanks 2
  10. به خودت :
    ‏نگو هیچکس منو دوست نداره، بگو مهم اینه من خودمو دوست دارم!
    ‏نگو من شکست خوردم و از پس این کار برنمیام، بگو این کار سختیه، به خودم باور دارم و به تلاشم آگاهانه ادامه میدم!
    ‏نگو وای من چقدر احمقم، بگو ممکنه اشتباه  بکنم ولی برای جبرانش تلاش میکنم‌!
    نگو من آدم بدی هستم، بگو با چند تا اشتباه آدم بدی نمیشم!
    ‏نگو من هیچ‌وقت کاری رو درست انجام نمیدم، بگو من هنوز از پس این کار برنیومدم و نیازه یادگیریمو بیشتر کنم!
    ‏نگو من هیچ‌وقت به اندازه کافی خوب نبودم ، بگو من همینطور که هستم خودمو میپذیرم!
    بدونین مهم‌ترین حرفای ما در طول روز حرفامون با خودمونه.
    یه کلمه اشتباه در گفتگوی درونی با خودمون میتونه عزت نفس مون رو کاهش بده.
    پس به این گفتگو بیشتر دقت کن! و به جای سرزنش دوست خودت باشه و همون طوری که با دوستات با مهربونی و همدلی صحبت میکنی، با خودتم همون طوری صحبت کن!

    • Like 8
    • Thanks 1
  11. یک گوشه اتاقت چندتا گلدون رنگی بچین. 
    هر روز لمسشون کن بهشون آب بده. 
    پنجره رو باز کن نور خورشید خودشو پهن کنه تو خونه. 
    یک موسیقی بی کلام بذار. به اهدافت فکر کن. 
    خدارو شاکر باش همیشه. سرتو بکن زیر آب سرد. 
    کتابی بردار و یکم مطالعه کن.
    انرژی بگیر زندگی همین ثانیه هاس که داره میگذره. 
    حالِ دلتو خوب نگه دار. 
    نشستن و غصه خوردن فایده داره؟

    • Like 2
  12.  

    نشونه‌های علاقه پسر به دختر:

    1- اولویتش هستی
    2- تو شرایط سخت هواتو داره
    3- به انجام کاری مجبورت نمیکنه
    4- نظر و سلیقه‌تو گاهی میپرسه
    5- وقتی میبینتت دست‌پاچه میشه
    6- ارتباط چشمی برقرار می‌کنه
    7- روت غیرت داره
    8- صحبت کردن باهات رو دوست داره 
    حتی وقتی موضوع جالبی برای صحبت نباشه

    • Like 5
    • Thanks 2
  13.  

    زندگی تعداد دم و بازدم ها نیست
    بلکه لحظاتی هست که قلبت محکم میزند
    بخاطر خنده به خاطر اتفاق های خوب غیره منتظره، به خاطر شگفتی، به خاطر شادی،
    به خاطر دوست داشتن های بی حساب، به خاطر عشق، به خاطر مهربانی
    شادی ات را به اطرافت بپاش و با حد و حصرهایی که گذشته به تو تحمیل کرده، مبارزه کن🛡

     

    • Like 3
  14.  

    ‏من كم نذاشتم
    ‏تو زندگي شخصيم
    ‏تو رفاقتم
    ‏تو رابطه احساسي م
    ‏تو خانواده م

    ‏من هميشه همه تلاشم و كردم حتي اگه دستاوردي نباشه يا كم باشه من خيالم راحته وجدانم ارومه

    ‏من هميشه همه جا همه تلاشم و كردم شد بهتر،نشد فداي سرم مهم اينه من تا اونجا كه تونستم جلو رفتم

    ‏كم نيارين🌿👌🏻

     

    • Like 2
  15. گل که میفرستی برام میخوای از این حالم درام!
    بهتر از من میشناسی منو این جالبه برام…
    اینه کار دنیا اینه یکی میگذره از همه آدما تا فرقتو میبینه
    وقتی بهم فکر میکنی حس میکنم از اینجا!
    تورتو که پهن میکنی ماهی میشم تو دریا…
    وقتی باهام حرف میزنی زل میزنم تو چشمات!
    من از همه خسته شدم حبسم کن تو دستات…
    وقتی بهم فکر میکنی حس میکنم از اینجا
    تورتو که پهن میکنی ماهی میشم تو دریا…
    وقتی باهام حرف میزنی غرق میشم تو چشمات!
    من از همه خسته شدم حبسم کن تو دستات!
    نگاتم مال منه خنده هاتم مال منه…

    ───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

     

    همه ی دلشوره های تو شباتم مال منه
    میگیرم پرتو من میمیرم واسه تو من!
    همه دنیا برن باز میمونم پیش تو من…
    وقتی بهم فکر میکنی حس میکنم از اینجا…
    تورتو که پهن میکنی ماهی میشم تو دریا
    وقتی باهام حرف میزنی زل میزنم تو چشمات!
    من از همه خسته شدم حبسم کن تو دستات
    وقتی بهم فکر میکنی حس میکنم از اینجا…
    تورتو که پهن میکنی ماهی میشم تو دریا!
    وقتی باهام حرف میزنی غرق میشم تو چشمات…
    من از همه خسته شدم حبسم کن تو دستات!

    ───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

    spacer.png

    • Like 3
    • Thanks 1
×
×
  • اضافه کردن...