-
تعداد ارسال ها
306 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
تمامی مطالب نوشته شده توسط fereshte A
-
روانشناسی ⚜️ تسـت شخـصـیت شـنـاسی⚜️
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : تست های روانشناسی
پنج- 9 پاسخ
-
- 2
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
- 344 پاسخ
-
- 2
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی تا با تو بگویم غم شب های جدایی بزم تو مرا می طلبد ، آمدم ای جان من عودم و از سوختنم نیست رهایی- 344 پاسخ
-
- 2
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه اِنّی رَأیتُ دَهراً مِن هِجرک القیامه- 344 پاسخ
-
- 1
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
تا بوده چشم عاشق در راه یار بوده بی آنکه وعده باشـــد در انتظار بوده- 344 پاسخ
-
- 2
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
مَن اگر با مَن نباشم میشوم تنهاترین کیست با مَن گر شوم مَن باشد از مَن ماترین مَن نمیدانم کیام مَن ، لیک یک مَن در مَن است آن که تکلیف مَنَش با مَن مَنِ مَن ، روشن است مَن اگر از مَن بپرسم ای مَن ای همزاد مَن! ای مَن غمگین مَن در لحظه های شاد مَن! هرچه از مَن یا مَنِ مَن ، در مَنِ مَن دیدهای مثل مَن وقتی که با مَن می شوی خندیدهای هیچ کس با مَن ، چنان مَن مردم آزاری نکرد این مَنِ مَن هم نشست و مثل مَن کاری نکرد ای مَنِ با مَن ، که بی مَن ، مَن تر از مَن می شوی هرچه هم مَن مَن کنی ، حاشا شوی چون مَن قوی مَن مَنِ مَن ، مَن مَنِ بی رنگ و بی تأثیر نیست هیچ کس با مَن مَنِ مَن ، مثل مَن درگیر نیست کیست این مَن ؟ این مَنِ با مَن زمَن بیگانه تر این مَنِ مَن مَن کنِ از مَن کمی دیوانه تر ؟ زیر باران مَن از مَن پر شدن دشوار نیست ورنه مَن مَن کردن مَن ، از مَنِ مَن عار نیست راستی ! این قدر مَن را از کجا آورده ام بعد هر مَن بار دیگر مَن ، چرا آورده ام ؟ در دهان مَن نمی دانم چه شد افتاد مَن مثنوی گفتم که آوردم در آن هفتاد ” مَن ”- 344 پاسخ
-
- 2
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
دوستت دارم و دانم که تويی دشمن جانم از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم غمم اين است که چون ماه نو انگشت نمايی ورنه غم نيست که در عشق تو رسوای جهانم دمبدم حلقه اين دام شود تنگ تر و من دست وپايی نزنم خود ز کمندت نرهانم سر پرشور مرا نه شبی ای دوست به دامان تا شوی فتنه ساز دلم و سوز نهانم ساز بشکسته ام و طائر پر بسته نگارا عجبی نيست که اين گونه غم افزاست فغانم نکته عشق ز من پرس به يک بوسه که دانی پير اين دير کهن مست کنم گر چه جوانم سرو بودم سر زلف تو بپيچيد سرم را ياد باد آن همه آزادگی و تاب و توانم آن لئيم است که چيزی دهد و بازستاند جان اگر نيز ستانی ز تو من دل نستانم گر ببينی تو هم آن چهره به روزم بنشينی نيم شب مست چو بز تخت خيالت بنشانم که تو را ديد که در حسرت ديدار دگر نيست «آری آنجا که عيانست چه حاجت به بيانم» بار ده بار دگر ای شه خوبان که مبادا تا قيامت به غم و حسرت ديدار بمانم مرغکان چمنی راست بهاری و خزانی من که در دام اسيرم چه بهارم چه خزانم گريه از مردم هشيار خلايق نپسندند شده ام مست که تا قطره اشکی بفشانم تزسم آخر بر اغيار برم نام عزيزت چکنم بی تو چه سازم شده ای ورد زبانم آيد آن روز عمادا که ببينم تو گويی شادمان از دل و دلدارم و راضی ز جهانم- 344 پاسخ
-
- 2
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
من در این جای همین صورت بیجانم و بس دلم آنجاست که آن دلبر عیار آنجاست- 344 پاسخ
-
- 2
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم مثل تو کیست در جهان تا ز تو مهر بگسلم- 344 پاسخ
-
- 2
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
دانه اي را كه دل موري از آن شاد شود خوشي اش روز جزا تاج سليمان باشد- 344 پاسخ
-
- 2
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
اي غايب از نظر به خدا مي سپارمت جانم بسوختي و به دل دوست دارمت- 344 پاسخ
-
- 3
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
اها پس من متوجه نشدم بعدش اومدم احتمالا- 344 پاسخ
-
- 3
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
یاد آن شب که تو را دیدم و گفت دلِ من با دلت از واژه عشق؛ چشم من دید در آن چشم سیاه نگهی تشنه و دیوانهٔ عشق؛ آه اگر باز بسویم آیی دیگر از کف ندهم آسانت- 344 پاسخ
-
- 3
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
من باشم و وی باشد و می باشد و نی کی باشد و کی باشد و کی باشد و کی- 344 پاسخ
-
- 2
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
اولیش کدوم بود- 344 پاسخ
-
- 2
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
اره حیفه واقعا- 344 پاسخ
-
- 2
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
❤❤- 344 پاسخ
-
- 1
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور- 344 پاسخ
-
- 2
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
من از حُسن روز افزون که یوسف داشت دانستم که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را- 344 پاسخ
-
- 3
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
یا رب، نگاه کس، به کسی آشنا مکن گر میکنی، کرم کن و از هم جدا مکن- 344 پاسخ
-
- 3
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
دگرم آرزوی عشقی نیست بی دلان را چه آرزو باشد دل اگر بود باز می نالید که هنوزم نظر به او باشد- 344 پاسخ
-
- 3
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
تا درون آمد غمش از سینه بیرون شد نفس نازم این مهمان که بیرون کرد صاحبخانه را- 344 پاسخ
-
- 3
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
لحظه ی دیدنت انگار که یک حادثه بود حیف چشمان تو این حادثه را دوست نداشت سیب را چیدم و در دلهره ی دستانم سیب را دید!! ..ولی دلهره را دوست نداشت تا سه بس بود که بشمارد و در دام افتد گفت یک..گفت دو ..افسوس سه را دوست نداشت من تو خط موازی ؟..نرسیدن..؟ هرگز دلم این قاعده ی هندسه را دوست نداشت درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که از همان کودکیش مدرسه را دوست نداشت- 344 پاسخ
-
- 3
-
💌مــشــاعــره💌 📜🌻بـــدو بـیـا شــعـر🌻📜
fereshte A پاسخی برای نیلوفرآبی ارسال کرد در موضوع : اشعار نویسندگان
هر کسی را سر چیزی و تمنای کسیست ما به غیر از تو نداریم تمنای دگر- 344 پاسخ
-
- 3