رفتن به مطلب

Aylin

کاربر عضو
  • تعداد ارسال ها

    99
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط Aylin

  1. حتی وقتی در جایگاه متهم هستی ، باز برایت جالب است که دیگران راجع به تو حرف بزنند.
    باید بگویم در لا به لای صحبت‌های دادستان و وکیلم ،حرفهای زیادی راجع به من گفته شد.
    شاید بیشتر راجع به من تا راجع به جرمم.
      - آلبر کامو

  2. یادشششش بخیر من اولین بار این بازی و ۱۴ سال پیش نصب کردم و بازی چه خوب بودددد 

    من بازی سرزمین های مرزی و هم پیشنهاد میکنم  درسته بالای ۱۸ ساله ولی فوق العاده اس. 

    داشتن گرافیک بالا 

    موسیقی جادویی و داستان زیباش آدمو مجذوب خودش میکنه. Borderlands 👑

     

     

    • Like 1
  3. #تیکه_کتاب

     

    ولی مسئله اینجاست که وقتی احساسات‌مان را نادیده می‌گیریم یا سرکوب می‌کنیم، برعکس قوی‌تر می‌شوند. 

     

    احساساتی که خیلی قوی هستند در درون ما بزرگ می‌شوند، مثل نیرویی تاریک که عاقبت تمام کارهای‌مان را مسموم می‌کند، چه خوشمان بیاید چه نیاید. 

     

    احساسات جریحه دار شده خود به خود محو نمی‌شوند، خود به خود التیام پیدا نمی‌کنند، اگر احساسات‌مان را ابراز نکنیم مثل بدهی روی هم تلنبار می‌شوند و بالاخره مهلت پرداخت و تسویه حساب‌شان می‌رسد.

     

     

    🏽 #مارک_براکت

    📕 #هنر_همه‌فن‌_حریف‌شدن_در_احساسات

     

     

    📚 

    • Like 3
    • Confused 1
  4. #تیکه_کتاب

     

    ما آدمیان ذاتاً تنهاییم. راهی برای دور زدن این حقیقت وجود ندارد. حتی اگر تمام مدت بکوشیم آن‌را به دست فراموشی بسپاریم. وقتی به دردی دچار می‌شویم، فرار از چنگ این حقیقت دیگر شدنی نیست. درد، از هر نوعی که باشد؛ تجربه‌ای‌ست منزوی کننده.

     

     

    🏽 #مت_هیگ

    📕 #دلایلی_برای_زنده_ماندن

     

    📚 

    • Like 3
  5. #تیکه_کتاب

     

    بسیاری از ما قادریم ندای درونمان را بشنویم، امّا تعداد کمی از ما درکش می‌کنیم و حتی عدهٔ کمتری یاد گرفته‌ایم که به آن اعتماد کنیم. و فقط به چیزهایی اعتماد می‌کنیم که ذهن منطقی ما آن را درست میداند و تجربه کرده است. 

     

    گاهی لازم است محدودهٔ امن همیشگی‌تان را ترک کنید و وارد قلمرو دست نخوردهٔ الهامات درونتان شوید. چیزی که کشف می‌کنید شگفت‌انگیز خواهد بود؛ چیزی که به آن می‌رسید خودِ واقعی و زیباییِ حقیقی‌تان است.

     

     

    🏽 #کامیلو_خوسه_سلا

    📕 #خانواده_پاسکوآل_دوآرته

     

     

    📚 

    • Like 3
  6. #تیکه_کتاب

     

    بيشعورها پوزخند می‌زنند، ريشخند می‌كنند، به بدبختیِ ديگران می‌خندند، با استهزاء همديگر را به لجن می‌كشند، امّا به هيچ وجه نمی‌توانند در كنار ديگران شاد باشند يا ديگران را خوشحال كنند، به‌ويژه "اصلاً ظرفيت شوخی با خودشان را ندارند

     

     

    📕 #بیشعوری

    🏽 #خاویر_کرمنت

    • Like 1
  7. #تیکه_کتاب

     

    نگران بودم که رابطه با تو، به مسئولیت‌هام اضافه کنه. همه‌ی عمرم از این مسئله دوری می‌کردم. شکست بعضی از مردم توی ازدواج، باعث شده بود اصلاً حاضر نباشم توی چنین روابطی نقشی داشته باشم امّا امشب متوجه شدم که خیلی از آدما دارن اون کارو اشتباه انجام می‌دن. 

     

    چون اتفاقی که داره بین ما می‌افته، شبیه مسئولیت نیست. احساس می‌کنم مثل یه پاداشه و من در حالی به خواب می‌رم که فکر می‌کنم چی کار کردم که سزاوار چنین پاداشی بودم.

     

     

    🏽 #کالین_هوور

    📕 #ما_تمامش_می‌کنیم

     

     

     

    • Like 1
  8. #تیکه_کتاب

     

    مُردن تنها چیزی است که می‌شود به خاطرش غمگین شد. امّا زندگی بدون دلِ خوش بحث دیگری است. خیلی از مراجعه کنندگان من دل خوش ندارند. چرا؟ خوب اولین دلیلش این است که سنت و فرهنگ غالب ما به مردم این دید را غالب نمی‌کند که نسبت به خودشان احساس خوبی داشته باشند. 

     

    تو باید خیلی قوی باشی که بگویی اگر سنت برایت کاربرد ندارد ولش کن. سنت خودت را خلق کن. اکثر مردم قادر به انجام این کار نیستند. آنها از من هم غمگین‌تراَند. با وجودی که من در شرایط مرگ قرار دارم.

     

     

    🏽 #میچ_البوم

    📕 #سه‌شنبه‌ها_با_موری

     

     

  9. در موزه های ایتالیا نوعی از پرده های نقاشی وجود دارد که سابقا کشیش ها آنها را جلو صورت محکومین به مرگ می گرفتند تا آنها نتوانند سکوی مرگ را ببینند . جهش در تمام معانی آن،عجله و فرار به طرف ابدیت خدایی،ترک واقعیات روزانه با فکر و حواس کامل همه این ها پرده های نقاشی هستند که جلو چشم ما می گیرند تا پوچ نبینیم.

    ولی در این میان کسانی وجود دارند که پرده ای جلو چشم آنها نیست و همه چیز را عریان می بینند،با آنهاست که می خواهم صحبت کنم.

     

    افسانه ی سیزیف - آلبر کامو

  10. من حق داشته‌ام، باز هم حق داشتم و همیشه هم حق خواهم داشت. با چنان روشی زندگی کرده بودم و می‌توانستم با روش دیگری هم زندگی کرده باشم. این را کرده بودم و آن را نکرده بودم. آن کار را کرده بودم پس این کار را نمی‌توانستم بکنم. و بعد؟ مثل این بود که همهٔ اوقات انتظار این دقیقه، و این سپیده‌دم کوتاه را می‌کشیدم که در آن توجیه خواهم شد. هیچ چیز، هیچ چیز کمترین اهمیتی نداشت و من به خوبی می‌دانستم چرا. او نیز می‌دانست چرا. در مدت همهٔ این زندگی پوچی که بارش را به دوش کشیده بودم، از افق تیرهٔ آینده‌ام، و از میان سال‌هایی که هنوز نیامده بودند نسیم ملایم و سمجی می‌وزید که در مسیر خود، همه چیز را یکسان می‌کرد. همهٔ چیزهایی را که در سال‌هایی نه چندان واقعی‌تر از آن‌ها که زیسته‌ام به من داده می‌شد.

    ‌ ‌

    بیگانه - آلبر کامو

    ‌ ‌‌ ‌

    I’d been right, I was still right, I was always 

    right. I’d passed my life in a certain way, and I might have passed it in a different 

    way, if I’d felt like it. I’d acted thus, and I hadn’t acted otherwise; I hadn’t done x, whereas I had done y or z. And what did that mean? That, all the time, I’d been waiting for this present moment, for that dawn, tomorrow’s or another day’s, which was to justify me.

    Nothing, nothing had the least importance and I knew quite well why.

    He, too, knew why. From the dark horizon of my future a sort of slow, persistent breeze had been blowing toward me, all my life long, from the years that were to come.

    And on its way that breeze had leveled out all the ideas that people tried to foist on me in the equally unreal years I then was living through.

    ‌ ‌

    The Stranger -Albert Camus

    • Like 1
  11. کیمیاگر روایت‌گر قصۀ پسر جوانی به نام سانتیاگو است که زادگاهش را رها و به شمال آفریقا می‌رود تا در نزدیکی اهرام مصر گنجی مدفون شده را پیدا کند...

    سانتیاگو نمادی از تمامی انسان‌هایی هست  که می‌خوان برای رسیدن به اهدافشون  تلاش کنند، هرچند دیگران اون رو یک رویای محال بدونند بنظر من هدف اصلی نویسنده این بوده که به مخاطبانش بفهمونه اگر توی زندگی هدفی دارند هیچ وقت اون رو غیر قابل دسترس ندونند و براش تلاش کنند ، این کتاب همیشه جزو اولین کتاب هایی بوده که به بقیه پیشنهاد خوندنش رو دادم و خودم میتونم برای چندمین بار بخونمش بدون اینکه برام تکراری باشه.

     

    #پائولو_کوئیلو 

    #کیمیاگر

    #معرفی_کتاب

    • Like 1
  12. زمان حال آن چيزی است که به طور واقعی محقق شده است و زندگی ما در آن جای دارد. بنابراين بهتر است که پيوسته با شادمانی قدر آن را بدانيم و در نتيجه از هر دمی که قابل تحمل و فارغ از زشتی و رنج است، آگاهانه لذّت ببريم؛ يعنی دم را با ياد آرزوهای از دست رفته در گذشته يا نگرانی‌ها درباره‌ی آينده با ترشرويی تيره و تار نکنيم. زيرا از خود راندن لحظه‌های نيک زمان حال برای ناراحتی‌های گذشته يا نگرانيهای مربوط به آينده ابلهانه است. 

     

    #آرتور_شوپنهاور

    #در_باب_حکمت_زندگی

     

    📕

  13. ذِن کتابی برای کشف حقیقت زندگی

     

    ما تو دوره‌ی بدی از تاریخ به دنیا اومدیم دوره ای که پر از اخبار و حوادث منفیه اونقدر هر روز اتفاقات بد جلوی چشممون میوفته که دیگه برامون عادی شده انرژی های منفی و استرس هامون انقدر زیاد شدن که زندگی کردن در لحظه و شاد بودن یادمون رفته ما در حقیقت نباید برای چیزهایی که کنترلی روشون نداریم نگران باشیم و آشفته بشیم اما مگه دست خودمونه؟ مگه راهی هست که بتونیم روی ذهن خودمون تمرکز داشته باشیم و نذاریم فکر و خیال ‌ها وارد ذهنمون بشن⁉️

     

    ذن کتابی که به معنای واقعی بهمون روحیه میده! هر روز تمرین هایی بهمون میده تا مارو یک قدم به سمت تغییر ببره و استرس ها و فکر و خیال هارو از شیارهای مغزمون تمیز کنه و آرامش رو به زندگی هامون بیاره کتاب های انرژی مثبت زیادن اما فرق ذن با بقیه اینه که این کتاب انرژی مثبت کاذب بهمون نمیده! نمیگه الکی خوب و خوش باش! میگه رو استرس چیزی که هنوز اتفاق نیوفتاده رو نگیر اما از اون طرف هم ذهن مارو آماده میکنه تا توانایی رو به رویی با هر اتفاقی رو داشته باشیم.

     

    #شون‌میو_ماسه‌یو

    #ذن

    #معرفی_کتاب 

     

    📕 

×
×
  • اضافه کردن...