-
تعداد ارسال ها
292 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
تمامی مطالب نوشته شده توسط MMD_I
-
آویزون شدم از بالکن کف پام سرد، دستام شل بهم میگه بپر ولی من قبل اینکه بسپارم خاطراتو به باد میمالم پوز همه ظالما رو به خاک
-
میگن آدم از کوچیکی بزرگ میشه دنیاش یه تلقین خالص سربههواست منتظره بده یه دستی نجاتش تشنهی پوله نمیبینه کوزه گنج زیر خاکه دمت گرم بگو گرمی چنده زندگی بیمنت تا باشه چی قسمت یا مِنمِنی یا مَن مَن ازت پله میسازن بادو میندازی به غبغب، ها؟ نمیبینه چاهو کور لو نمیره راز بین خاک و خون مثل رابطهی تاس و پول این حرفا نمیشه نون و آب قورت میده فوتو باد سر و وضع خاکی هنوز وایساده رو دو پا اصلاً راز و روز اصلاً زار و زور اصلاً تار و پود خود خالق هم نبوده صاف و صوف اصلاً یادش به خیر بچگی گلکوچیک، شوت و پاس توپ پلاستیکی، جوب و ساق نه کبود میکنه ضربهها نه کنایهی بندهها وقتی لالن واسه حرف حق انگار زبونها روی رندههاست هی ها میکنیم ولی گرم نمیشه جمع ما میرسیم به استخون هم زیر پوست زمین اونقدا هم نیست عمق کره در حال کندن گوشت همیم خاک گشنه مردهخوره فکر کن یه درصد کلاغا بترسن تا حالا فکر کردی به ترس تو دل مترسک؟ دستاشو باز کرده که بغلش کنی ولی تو میری میخ تو کمرش کنی جاده نشون میده هر کی سد رام بوده از اون استخون مونده از من، رد پا یارکشیه بین مرام و جاکشی خاکی باش قبل اینکه خاک بشی -اشکانفدایی-
-
متاسفم برا خیلیا... .
-
متن آهنگ: [مقدمه] داری میگیری مهدیار؟ فدائی [قسمت ۱] یه جوری به هم وصلیم انگار داربستیم مراما هنوز داشمشتی اهل هنر، از بدخواه درست میکنیم کاردستی اگه حمله کنن میپیچه بو عطر تفنگ خلاصی میزنم، راحت شی ببین، نمیترسه مار از نیش یه مشت لمپن با چند تا لوح تقدیر و تعریف و تمجید، کشکی فقط حرفی بخوریم به هم میاد پایین جلوبندیت گلچینه، کارا گل سر سبد دست برنمیدارم از سر کچل دلهطعمههایی که میکنن تله بزک وزه خودکارم از نوک دشنه تیزتره فرو میکنم تو فکرت تیرم تو کمونت کیفم رو کولت دماغ عملیتو عشقه [همخوان] از کلهها پریده عقل امان از مسیر کج خیر شریک شر دستگام تو کل دم و دستگاتون از صمیم قلب از کلهها پریده عقل امان از مسیر کج خیر شریک شر دستگام تو کل دم و دستگاتون از صمیم قلب [قسمت ۲] بچه نیستم ولی رپ برام بازیه یه جوری سلطنت میکنم انگار فامیلیم جهانشاهیه درگیریاتون جُنگ شادیه حاشیه ناهار کاریه جوری میخورمتون بگن فدائی زامبیه میدونه گندهایم ولی مثل کبک سرش زیر برفه تهش رو به آسمان آبیه صابسبک چسناله خوراک گریه زاریه وقتی با دیس میاد انگار خواستگاریه قهوه قجری میگیره خندهم از همین تو محل قند عسلی رو ضرب با لحن عصبی ما رو دیدی دندهعقبی رفتی بند بغلی بیخبری رپ زندانه ما توش حبس ابدیم بِیتا میزنه چک بهت عوضی کفگرگی و کلهادبی [همخوان] از کلهها پریده عقل امان از مسیر کج خیر شریک شر دستگام تو کل دم و دستگاتون از صمیم قلب از کلهها پریده عقل امان از مسیر کج خیر شریک شر دستگام تو کل دم و دستگاتون از صمیم قلب [قسمت ۳] عامهپسندی به واللهی گیر چار تا باریکلایی بدخوامی؟ دو تا پیک شلاقی خمرهای، دمپایی با چوب و گزند مثل مور و ملخ از دیوارای محل میریزن با فتوای حاجیت از پاریس رُخت ننهمنغریب تو خوردهشیشیه وعدهها پای منقلی کارا سرسری وضعش کساده خوب نمیشه به چند دلیل خالتوره، لای رپکنا به زور چپیده این اولیش بیثباتتر از خمیر خط نستعلیق ابیات فکستنی رپ دبستان شده و میکروفون بستنی تصویری که میدی روش بنویس شکستنی جوری خوردتون میکنم جمع نشید با پلاتین حماسهآفرینم، نظامی [همخوان] از کلهها پریده عقل امان از مسیر کج خیر شریک شر دستگام تو کل دم و دستگاتون از صمیم قلب از کلهها پریده عقل امان از مسیر کج خیر شریک شر دستگام تو کل دم و دستگاتون از صمیم قلب [پایانی] پاشو پاشو بریم پاشو... چاقال [همخوان] از کلهها پریده عقل امان از مسیر کج خیر شریک شر دستگام تو کل دم و دستگاتون از صمیم قلب لینک آهنگ:
-
متن آهنگ: [قسمت ۱: فدائی] بیمرامی، رسم آدمای مفتخوره رفاقت هسته داره تا درنیومده معده غرغرش بگو تف کنه نارفیق بنجله جنس عنصرش خائنی که خرید ترسو به جون ملتفت نی، نمیشه دمخورمون هنوز بیت مهدیاره میده قلبو تکون زبون بدخواه لای انبرمون یارو میگفت سینهچاکه تهش فهمیدیم، پی چاک سینه دافه میگن اینا رو خودت مینویسی یا که میشه نازل؟ فدائی تانک بیپلاکه لات بیکتابه، یه دین کامل کون لقت، فحش به نارفیق حقه جاشون زیر تیغ عدله مگه نمیگی شاعری بچه؟ چرا کارمونو میشنوی انگار دادن واجبی دستت؟ آس و پاس و ناسپاس تیم جاکشا جمع شدن جنس بفروشن به کاسبا بیخبری زیر پاته چاه خوب میشناسمت ولی من رازدارم مثل پیر خانقاه اونایی که رکب زدن تو ذلت الان کلهشونو میبُرم با لذت تو غیبت بودم میگرفتن هیبت حالا ما قلهها رو فتح میکنیم تو بگو ایول پرچم بالاست حتی زمین بخوره شونههای تختی میخوان قدرتو از ما بگیرن با چار کودتای کشکی ردت میکنم مثل دونههای تسبیح بزدل و مخبر میرن پاسگاه میزنن بعد گفتگو املت جلومون خایهماله پشتمون غده صورتاشون خوراکه ما مشتمون گشنه چاکرمنوکرما همه کشکی خائنی فرو میره تو دهنت سر هفتتیر فکر میکردیم رفاقت رسم مردیه ولی مرامو یاد گرفتیم از یه زن مشتی قسم به حضرت شعر حاجیت رفاقت مذهبشه توی طلبهی تقل معطل بَیت از مرام نگو که بیشتر از مصرفته [همخوان: فدائی] نارفیق اینجا ته خطه دیگه رو شده جفت دستت ما رو دور زدی، میدون نیست کوچهی بنبسته آخر پاییزه و میخوایم بزنیم یه جوجهی خوشمزه برادرا بپیچن که درومده از چاه یوسف گمگشته نارفیق اینجا ته خطه دیگه رو شده جفت دستت ما رو دور زدی، میدون نیست کوچهی بنبسته آخر پاییزه و میخوایم بزنیم یه جوجهی خوشمزه برادرا بپیچن که درومده از چاه یوسف گمگشته [قسمت ۲: شاپور] نارفیق زیاد ما ناراحت و ناخوش کاش میشد بشه ناامیدی نابود میزنم ناسور میکنم ناجور میبرم بازی رو زیبا حاجیت میگه این لغاتو چشمبسته چی میشه اگه باشه بینا (بی نا)؟ رفقامون زیادن، تخم چشن ولی تخمم هم نی نارفیقا کشته بشن بذارین بهتون یه نکته بگم شما رو پُر کردن مثل دلمهی برگ فقط میگیرین رخ مشتیگری ولی تو مرام و معرفت دست میبرین شما جیب ما رو نزن نمیخواد بگی واسهمون سر میزنی قول و قراراتون هردمبیل مافیاس پس چی؟ اگه برگردین غیبتون میکنیم با تردستی ما رو میشناسن حتی با صورتای شطرنجی جلو آدمای نالوتیه پیک سر و ته تف تو اون نارفیق که قید منو زد چون براش پله نشدم شما همیشه دیر میرسین عین صد و ده بیارزشترین از پیت حلبی رو کن تو چنته چی داری بینم چی بلدی همهش ادا مرام الکی و سیس الکی من جیگر دارم بیشتر از یه جیگرکی بیرون از دومینوعه آدم لاشی تیزه بِیتا، بدخواه بادش میخوابه سراغتون میام بعد ساعت کاری ببین اصلاً فرقی نداره خائن کی باشه اینسری زدین با کاهدون میشه زیر پام کتاب قانون ریز تا من هستم پیش ما جاتون نیست شاپور اومده که نابود شید مفتخوری مثل شریک زالو میخوری مثل چالوس پیچ بیمرامی یه بیماری بده که تو ناصرخسرو هم داروش نیس [همخوان: فدائی] نارفیق اینجا ته خطه دیگه رو شده جفت دستت ما رو دور زدی، میدون نیست کوچهی بنبسته آخر پاییزه و میخوایم بزنیم یه جوجهی خوشمزه برادرا بپیچن که درومده از چاه یوسف گمگشته نارفیق اینجا ته خطه دیگه رو شده جفت دستت ما رو دور زدی، میدون نیست کوچهی بنبسته آخر پاییزه و میخوایم بزنیم یه جوجهی خوشمزه برادرا بپیچن که درومده از چاه یوسف گمگشته لینک آهنگ:
-
اینسری زدین با کاهدون، میشه زیر پام کتاب قانون ریز تا من هستم پیش ما جاتون نیست، شاپور اومده که نابود شید مفتخوری مثل شریک زالو، میخوری مثل چالوس پیچ بیمرامی یه بیماری بده، که تو ناصرخسرو هم داروش نیس
-
نارفیق اینجا ته خطه دیگه، رو شده جفت دستت ما رو دور زدی، میدون نیست، کوچهی بنبسته آخر پاییزه و میخوایم بزنیم، یه جوجهی خوشمزه برادرا بپیچن که درومده از چاه، یوسف گمگشته
-
ما هم طواف میکنیم ولی مثل گرگ دور طعمه فارغ از رنگ و زبون میشیم عنصر جنبش تهدید به مرگ میکنن، مگه هر شب کم میمیرم؟ منو از چی میترسونی؟ اونیام که از سر بریده لب میگیرم
-
خیلیها شاد میشن از نبودن ما - صدا رو زیاد کن، بشنون هنوز سر پام
MMD_I پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مجموعه اشعار نو
... . -
ساکت لأنک انت بایع الراي کلوکتنه مانفکر إحنه کلنا بلجاي هل حقيقة مرة لاكن هسه تنقال خله تصبح هيه كلمه كلوكته تنقال وحدي كلوكتني أنا فكر شنهي هم ذنبنه كافي دمرت حياتي ناقص إحنا بس ذبحنه شفنه وجربنه و سمعنه أشكال اذيه لآكن ماهي سهله عندنا هم ينزل دمعنه ثروات المدينه تصبح هي بس قصور كلمن هم تسأله مايعلم مِنْ مَنْ هوهَ القصور جربت إجيت أسال أنا هسه مِن الطيور لآكن إدركت الجوابي بعقلي هوهَ بس يدور ما أرجع خطوه بحياتي ناسي أنا هم سُباتي بس كلمة انظر ورائ وتبجح وأني ناسي جهال بشوارع هي قضت الحياة ومن تصير إشاره حمره تكبر هاي الأمنيات عايف كلشي هوه لعبه وي نسله واصدقاء ومن تصير إشاره خضره كله تصبح ذكريات العالم صاير متاها والبعض رايد سفاها گله ما تعرف دوائها لايوجد حلاً سوائها ذله اجتلك من تفاها وناسي تفهم الثقافة صحنا افهم الحقيقة ماتقدر تفهم قصدنا صارت الوناسه بلمراهقه المخدرات لاكن الساكت تشوفه بس يصنع مدمرات وانتا قاعد اتفكر اميز روحي في حياتي كوارث عالميه صنعو في مكعبات قافل خلا يعلم هسه هو تبدل الزمان وين ما اروحن انا صرخه هي في كل مكان شفنه كل ظلم ومتاعب وانتا اول شاعد عليا لا تقعد تسولفلي وتقنعني بقصه امان بدل شاجور اعشي البس انا هل اليتامة كلنا ندري بلا ريش ما تطير هاي الحمامة ماني راجع اجي كل كلامي حد يوم التوافق والظالم نعرف جزاتة و هم قرب يوم القيامة
-
یه بابایی جوونیا از کفِ جبهه جمع می کرد سربازِ نصفه الان علافِ دِینه، همیشه شهلائه چشمش می گرده دنبالِ پَرِ خونی اطرافِ بِرکه جیگرِ قو فرو میره توی خیکِ اربابِ قصه بِکره، سنجاق و جنسه به راه و حال و احوالِ سکه می شنوم صدای خِرخِر از قبله نما می پرسم کعبه کدوم وره؟ عقربه می کنه فِس فِس بازیِ لِی لِی بینِ دلِ رسوا و عالمِ غیبه رقصِ یه کولیِ مُرده تو پوستِ یه آدمِ زنده کجا می بری ما رو هی شعر؟ حرف تو کلمه و کلمه تو جمله سِحره بندِ بریده ام توی دستای صیادِ گشنه که مثل عصرای جمعه وصله و پینه است یه طرف زره و زیور یه طرف مغزِ جوییده است ضجه و شیون مگه میشه کم شه امیدم؟ میدم به رویاهامون سندیت می گذرم از مرزِ هویت ایسته و توی صندوق یه دستِ بریده است خلاص نمی شیم از شرِ مصیبت ترس یه گزینه است ولی من دندون نشون میدم به قصدِ جوییدن جنگی ام، جلیقه ام جمله هامه دنیا پادگانه، پوتینم جفتِ پامه حکومتِ کفتاراست، مفته لاشه هیچی نی منصفانه
-
میترسی، جلیقهت ضد گلولس نمیدونی گردن میجوئن قشر فرودست
-
مشکلم؛ بین جام نبود سفید اومدم ،فعلا همه جام کبود قول میدم چهارسال بعد سر بلندم هرچند فراموشم کرده اونی که ، رفیقم؛ راستش اونم نبود (*هرچند فراموشم کرده اونی که حقیقتش رفیقم نبود*) [lyrics:me:( ]
-
ایشالا برزخ حضوری همو میبینیم
- 2 پاسخ
-
- 2
-
باز نور زد تو اتاق صبح شده مثه اينكه يه شب ديگه گذشت و داريوش تو روياهاش گم شده ميزنم صورتمو دستامو آب ميكنم كفشامو پام سفت ميكنم بندامو ميكنم اخمامو باز عاشقه يه مسير بيراهه زياد كه پياده توش قدم بزنم تو روياهام غلت بزنم انقد به آرزوهام نزديك شم بتونم بشون دست بزنم و تو روياهام غلت بزنم بياد اون روزا كه رديفيم پليدى اصلا نبينيم هرچى مانع جلومون بود پريديم ازش و همه قوى ايم با تزاى عجيب يه زندگيه لش و رپى، فقط همين آره خوب و ساده به راه باشه سور و ساتش بچه ها باهم جور و با عشق ميخندن تو يه خونه ى كوچيك و جمع كه هر كسى آرزوشو داره دور از شلوغيه شهر، دور از ترافيك دور از فساديم هميشه به راهيم شب سرو راحت رو بالش بزاريم با لذت بخوابيم، چشه حسودا باشه كور مايه باشه تو دست، يه همدم واسه شوخياى خركى خنده هاى الكى پايه باشه اونم، شاهكاره لم بدم رو چمناى خيس زيره آفتابه داغ ديگه كسى نگه داريوش يه آشغاله