Arash71 ارسال شده در 29 آبان، 2022 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آبان، 2022 مگر به زور من تورا سر قرار برده ام؟ مگر شبی غریب تو را به انتظار برده ام؟ تو پیش دیگر دوستان چنان فغان میکنی که گویی من سر تو را به زیر دار برده ام.. ستاره های راه من تو را نشان می دهند ولی فقط یاد تو را ز روزگار برده ام نگاه کن به من کمی ازین جهان نهانه شو که من صداقت تو را به اضطرار برده ام اتاق بسته از سکوت صدای تو پر از من است فقط کم از شهامتت شب فرار برده ام طمع لبت برون نشد ز حال و روز این دلم فقط کم از لعل لبت چو زهر مار برده ام تو پیش دیگر دوستان چنان فغان نکن دگر که من دگر شب فرار در انتظار مرده ام #آرش_سماک 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .