حسین138 ارسال شده در 13 مرداد اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد ما به غم خو کردهایم ای دوست ما را غم فرست تحفهای کز غم فرستی نزد ما هردم فرست جامه هامان چاک ساز و خانههامان پاک سوز خلعههامان درد بخش و تحفههامان غم فرست چون به یاد ما رسی دستی به گرد خود برآر گر همه اشکی به دست آید تو را، آن هم فرست خستگی سینهی ما را خیالت مرهم است ای به هجران خسته ما را، خسته را مرهم فرست یوسف گم گشتهی ما زیر بند زلف توست گه گهی ما را خبر زان زلف خم در خم فرست زلف تو گر خاتم از دست سلیمان در ربود آن بر او بگذار وز لعلت یکی خاتم فرست رخت خاقانی در این عالم نمیگنجد ز غم غمزهای بر هم زن و او را بدان عالم فرست #خاقانی 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .