رفتن به مطلب

سفره خالی&


ارسال های توصیه شده

 

شعری زیبا و تکان دهنده 
از مرحوم قیصر امین پور👌

یاد دارم در غروبی سرد سرد  
می گذشت از کوچه ما دوره گرد

داد می زد: کهنه قالی می خرم 
دست دوم، جنس عالی می خرم

کوزه و ظرف سفالی می خرم 
گر نداری ، شیشه خالی می خرم

اشک در چشمان بابا حلقه بست 
عاقبت آهی کشید بغض اش شکست

اول ماه است و نان در سفره نیست 
ای خدا شکرت ولی این زندگی است؟

سوختم دیدم که بابا پیر بود 
بدتر از او  خواهرم دلگیر بود

بوی نان تازه هوش اش برده بود 
اتفاقا مادرم هم روزه بود

صورت اش دیدم که لک برداشته 
دست خوش رنگ اش ترک برداشته

باز هم بانگ درشت پیرمرد 
پرده اندیشه ام را پاره کرد

دوره گردم ، کهنه قالی می خرم ، 
دست دوم ، جنس عالی می خرم

کوزه و ظرف سفالی می خرم 
گر نداری ، شیشه خالی می خرم

خواهرم بی روسری بیرون دوید 
گفت: 

آقا سفره خالی می خرید!؟


 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...