رفتن به مطلب

زبانمان لال،زبانمان لال،زبانمان لال


Black_wolf

ارسال های توصیه شده

همان روزِ اول كه آشنا شديم،قرار گذاشتيم كه اگر روزى...
زبانمان لال،زبانمان لال،زبانمان لال...
خواستيم جدا شويم،همه چيز دوستانه اتفاق بيفتد...
كه فردا روزى اگر اتفاقى يكديگر را در خيابان ديديم،مسيرمان را كج نكنيم...
و عجب قرارِ شيرينِ تلخى بود...!
مگر ميشود كسى را كه تا ديروز برايش ميمُردى،رهايش كنى به امانِ خدا...؟!
اما قرارمان بود...
ميدانى،اولش همه چيز قشنگ است...
شاعرانه،عاشقانه...
هيچ پايانى را تصور نميكنيم...
همه ى قول و قرارها رويايى...
اما به چشم بهم زدنى ميبينى تصورت
با ايده آل ات زمين تا آسمان فاصله دارد...
تو ميمانى و يك عمر پاسخ دادن به سوالاتى كه جوابِ هيچكدامش را نميدانى...
حالا پشتِ ميزِ هميشگىِ كافه ى دوست داشتنىِ مان منتظرم تا براى آخرين بار ببينمش... 
و آهنگى كه پخش ميشود وميدانم تا آخرِ عمر ميشود بلاىِ جانم...
"قصه ى ما تموم شده،با يه علامت سوال"

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...