رفتن به مطلب

ایرانی بودن...


Lotus

ارسال های توصیه شده

راستش از ایرانی بودنم غمگینم، کاش می‌شد استعفا داد و در نقطه‌ی دیگری از جهان ، بدون اندوه زندگی کرد و حتی به خاطر نیاورد ایران دقیقا کجای تاریخ و کجای جغرافیای جهان ایستاده و آدم‌هاش در چه حال و شرایط اسفباری زیست می‌کنند و چقدر باید دوید و به هیچ چیز نرسید. که مردمش به اندازه‌ی کاخ می‌دوند و به قدر کوخ هم ندارند، که هرچه بیشتر می‌فهمند، از شادی و نشاط دورتر می‌شوند و هرچه انسان‌تر، از رفاه دورتر...
غمگینم از شرایطی که هرروز و هرشب به چشم می‌بینم و به جان لمس می‌کنم و خبرهایی که هر لحظه می‌شنوم و تمام وجودم رنج می‌کشد. غمگینم که چهره‌ی کریه فقر را اینقدر به همه‌مان نزدیک حس می‌کنم و شکاف طبقاتی که هرلحظه بیشتر می‌شود و فرزندان محروم و معصومی که گوشه‌ی خیابان به فال‌فروشی و شیشه پاک کردن و گلفروشی ایستاده‌اند و کاری از دستم ساخته نیست. غمگینم که به ادارات و بنگاه‌های مسکن و هر نقطه از شهر سر می‌زنم و رنگی از عدالت و انصاف نمی‌بینم و غمگینم که مردان و زنان سرزمینم را آشفته و شرمنده و ناامید می‌بینم و ناامیدی آنقدر ریشه دوانده که نمی‌توان به سادگی دست به کار شد و دستان او را از سقف افکار و آرزوهای مردم کوتاه کرد.
کاش می‌شد انصراف داد از تماشای این‌همه اندوه و از تماشای ظلم‌های آشکار و از تماشای بی‌رحمی‌های ناگزیر مردمِ به ستوه آمده نسبت به همدیگر و از تورم و فساد و از دست‌کم گرفتن زنان و کم‌حساب کردن تلاش‌ها و دستاوردهای دختران و زنانی که پا به پای مردان می‌دوند و می‌جنگند تا حفره‌های خالی جهانشان را پر کنند. غمگینم از تماشای حفره‌های خالی بی‌شماری که با هرچقدر تقلا، پر نمی‌شوند!!!

می‌گفت: ماشینم را فروختم تا فقط زنده بمانم، می‌گفت: صاحبخانه اثاثم را وسط کوچه ریخته، می‌گفت: پدرم هزینه‌ی تحصیلم را ندارد و ترک تحصیل کردم. می‌گفت: من و همسرم سه شیفت کار می‌کنیم و وقتی برای زندگی کردن و باهم بودن نداریم. می‌گفت: پول نیست و نه ازدواج می‌کنم نه حتی به آن فکر می‌کنم. می‌گفت: فلانی از فقر زیاد، خودش را کشته.
می‌گفت: دلخوشی و تفریح؟ همین که هنوز زنده‌ایم شکر! می‌گفت: شکمِ گرسنه چه می‌فهمد احساسات و انسانیت و شعور چیست؟ می‌گفت:.........
یک شانه برای گریه کردن قرض بدهید به من...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در ۱۴۰۲/۶/۲۷ در 12:56، Lotus گفته است:

راستش از ایرانی بودنم غمگینم، کاش می‌شد استعفا داد و در نقطه‌ی دیگری از جهان ، بدون اندوه زندگی کرد و حتی به خاطر نیاورد ایران دقیقا کجای تاریخ و کجای جغرافیای جهان ایستاده و آدم‌هاش در چه حال و شرایط اسفباری زیست می‌کنند و چقدر باید دوید و به هیچ چیز نرسید. که مردمش به اندازه‌ی کاخ می‌دوند و به قدر کوخ هم ندارند، که هرچه بیشتر می‌فهمند، از شادی و نشاط دورتر می‌شوند و هرچه انسان‌تر، از رفاه دورتر...
غمگینم از شرایطی که هرروز و هرشب به چشم می‌بینم و به جان لمس می‌کنم و خبرهایی که هر لحظه می‌شنوم و تمام وجودم رنج می‌کشد. غمگینم که چهره‌ی کریه فقر را اینقدر به همه‌مان نزدیک حس می‌کنم و شکاف طبقاتی که هرلحظه بیشتر می‌شود و فرزندان محروم و معصومی که گوشه‌ی خیابان به فال‌فروشی و شیشه پاک کردن و گلفروشی ایستاده‌اند و کاری از دستم ساخته نیست. غمگینم که به ادارات و بنگاه‌های مسکن و هر نقطه از شهر سر می‌زنم و رنگی از عدالت و انصاف نمی‌بینم و غمگینم که مردان و زنان سرزمینم را آشفته و شرمنده و ناامید می‌بینم و ناامیدی آنقدر ریشه دوانده که نمی‌توان به سادگی دست به کار شد و دستان او را از سقف افکار و آرزوهای مردم کوتاه کرد.
کاش می‌شد انصراف داد از تماشای این‌همه اندوه و از تماشای ظلم‌های آشکار و از تماشای بی‌رحمی‌های ناگزیر مردمِ به ستوه آمده نسبت به همدیگر و از تورم و فساد و از دست‌کم گرفتن زنان و کم‌حساب کردن تلاش‌ها و دستاوردهای دختران و زنانی که پا به پای مردان می‌دوند و می‌جنگند تا حفره‌های خالی جهانشان را پر کنند. غمگینم از تماشای حفره‌های خالی بی‌شماری که با هرچقدر تقلا، پر نمی‌شوند!!!

می‌گفت: ماشینم را فروختم تا فقط زنده بمانم، می‌گفت: صاحبخانه اثاثم را وسط کوچه ریخته، می‌گفت: پدرم هزینه‌ی تحصیلم را ندارد و ترک تحصیل کردم. می‌گفت: من و همسرم سه شیفت کار می‌کنیم و وقتی برای زندگی کردن و باهم بودن نداریم. می‌گفت: پول نیست و نه ازدواج می‌کنم نه حتی به آن فکر می‌کنم. می‌گفت: فلانی از فقر زیاد، خودش را کشته.
می‌گفت: دلخوشی و تفریح؟ همین که هنوز زنده‌ایم شکر! می‌گفت: شکمِ گرسنه چه می‌فهمد احساسات و انسانیت و شعور چیست؟ می‌گفت:.........
یک شانه برای گریه کردن قرض بدهید به من...

فوقالعاده زیباست و حقیقت

🥺🤕

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در ۱۴۰۲/۶/۲۷ در 13:56، Lotus گفته است:

راستش از ایرانی بودنم غمگینم، کاش می‌شد استعفا داد و در نقطه‌ی دیگری از جهان ، بدون اندوه زندگی کرد و حتی به خاطر نیاورد ایران دقیقا کجای تاریخ و کجای جغرافیای جهان ایستاده و آدم‌هاش در چه حال و شرایط اسفباری زیست می‌کنند و چقدر باید دوید و به هیچ چیز نرسید. که مردمش به اندازه‌ی کاخ می‌دوند و به قدر کوخ هم ندارند، که هرچه بیشتر می‌فهمند، از شادی و نشاط دورتر می‌شوند و هرچه انسان‌تر، از رفاه دورتر...
غمگینم از شرایطی که هرروز و هرشب به چشم می‌بینم و به جان لمس می‌کنم و خبرهایی که هر لحظه می‌شنوم و تمام وجودم رنج می‌کشد. غمگینم که چهره‌ی کریه فقر را اینقدر به همه‌مان نزدیک حس می‌کنم و شکاف طبقاتی که هرلحظه بیشتر می‌شود و فرزندان محروم و معصومی که گوشه‌ی خیابان به فال‌فروشی و شیشه پاک کردن و گلفروشی ایستاده‌اند و کاری از دستم ساخته نیست. غمگینم که به ادارات و بنگاه‌های مسکن و هر نقطه از شهر سر می‌زنم و رنگی از عدالت و انصاف نمی‌بینم و غمگینم که مردان و زنان سرزمینم را آشفته و شرمنده و ناامید می‌بینم و ناامیدی آنقدر ریشه دوانده که نمی‌توان به سادگی دست به کار شد و دستان او را از سقف افکار و آرزوهای مردم کوتاه کرد.
کاش می‌شد انصراف داد از تماشای این‌همه اندوه و از تماشای ظلم‌های آشکار و از تماشای بی‌رحمی‌های ناگزیر مردمِ به ستوه آمده نسبت به همدیگر و از تورم و فساد و از دست‌کم گرفتن زنان و کم‌حساب کردن تلاش‌ها و دستاوردهای دختران و زنانی که پا به پای مردان می‌دوند و می‌جنگند تا حفره‌های خالی جهانشان را پر کنند. غمگینم از تماشای حفره‌های خالی بی‌شماری که با هرچقدر تقلا، پر نمی‌شوند!!!

می‌گفت: ماشینم را فروختم تا فقط زنده بمانم، می‌گفت: صاحبخانه اثاثم را وسط کوچه ریخته، می‌گفت: پدرم هزینه‌ی تحصیلم را ندارد و ترک تحصیل کردم. می‌گفت: من و همسرم سه شیفت کار می‌کنیم و وقتی برای زندگی کردن و باهم بودن نداریم. می‌گفت: پول نیست و نه ازدواج می‌کنم نه حتی به آن فکر می‌کنم. می‌گفت: فلانی از فقر زیاد، خودش را کشته.
می‌گفت: دلخوشی و تفریح؟ همین که هنوز زنده‌ایم شکر! می‌گفت: شکمِ گرسنه چه می‌فهمد احساسات و انسانیت و شعور چیست؟ می‌گفت:.........
یک شانه برای گریه کردن قرض بدهید به من...

سلام 

در اصل ی جورا بخوای حساب کنی، بیشتر توهین هست تا ی مطلب، واقعیت، یا ی مطلب از نوع بینش آگاهانه،،، 

من این مطلب رو فقط ی توهین به خودمون دیدم 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

20 ساعت قبل، حسین138 گفته است:

سلام 

در اصل ی جورا بخوای حساب کنی، بیشتر توهین هست تا ی مطلب، واقعیت، یا ی مطلب از نوع بینش آگاهانه،،، 

من این مطلب رو فقط ی توهین به خودمون دیدم 

سلام و احترام

متاسفم از برداشتتون از این مطلب هر چند  مفهومش کاملا واضحه...

توهین به ایران و ایرانی  از نظر من این چند تا کلمه نیست بلکه چپاولی که به واقع داره میشه و نظاره گریم فقط...

سپاس از شما🙏🙏

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در ۱۴۰۲/۶/۲۷ در 13:56، Lotus گفته است:

راستش از ایرانی بودنم غمگینم، کاش می‌شد استعفا داد و در نقطه‌ی دیگری از جهان ، بدون اندوه زندگی کرد و حتی به خاطر نیاورد ایران دقیقا کجای تاریخ و کجای جغرافیای جهان ایستاده و آدم‌هاش در چه حال و شرایط اسفباری زیست می‌کنند و چقدر باید دوید و به هیچ چیز نرسید. که مردمش به اندازه‌ی کاخ می‌دوند و به قدر کوخ هم ندارند، که هرچه بیشتر می‌فهمند، از شادی و نشاط دورتر می‌شوند و هرچه انسان‌تر، از رفاه دورتر...
غمگینم از شرایطی که هرروز و هرشب به چشم می‌بینم و به جان لمس می‌کنم و خبرهایی که هر لحظه می‌شنوم و تمام وجودم رنج می‌کشد. غمگینم که چهره‌ی کریه فقر را اینقدر به همه‌مان نزدیک حس می‌کنم و شکاف طبقاتی که هرلحظه بیشتر می‌شود و فرزندان محروم و معصومی که گوشه‌ی خیابان به فال‌فروشی و شیشه پاک کردن و گلفروشی ایستاده‌اند و کاری از دستم ساخته نیست. غمگینم که به ادارات و بنگاه‌های مسکن و هر نقطه از شهر سر می‌زنم و رنگی از عدالت و انصاف نمی‌بینم و غمگینم که مردان و زنان سرزمینم را آشفته و شرمنده و ناامید می‌بینم و ناامیدی آنقدر ریشه دوانده که نمی‌توان به سادگی دست به کار شد و دستان او را از سقف افکار و آرزوهای مردم کوتاه کرد.
کاش می‌شد انصراف داد از تماشای این‌همه اندوه و از تماشای ظلم‌های آشکار و از تماشای بی‌رحمی‌های ناگزیر مردمِ به ستوه آمده نسبت به همدیگر و از تورم و فساد و از دست‌کم گرفتن زنان و کم‌حساب کردن تلاش‌ها و دستاوردهای دختران و زنانی که پا به پای مردان می‌دوند و می‌جنگند تا حفره‌های خالی جهانشان را پر کنند. غمگینم از تماشای حفره‌های خالی بی‌شماری که با هرچقدر تقلا، پر نمی‌شوند!!!

می‌گفت: ماشینم را فروختم تا فقط زنده بمانم، می‌گفت: صاحبخانه اثاثم را وسط کوچه ریخته، می‌گفت: پدرم هزینه‌ی تحصیلم را ندارد و ترک تحصیل کردم. می‌گفت: من و همسرم سه شیفت کار می‌کنیم و وقتی برای زندگی کردن و باهم بودن نداریم. می‌گفت: پول نیست و نه ازدواج می‌کنم نه حتی به آن فکر می‌کنم. می‌گفت: فلانی از فقر زیاد، خودش را کشته.
می‌گفت: دلخوشی و تفریح؟ همین که هنوز زنده‌ایم شکر! می‌گفت: شکمِ گرسنه چه می‌فهمد احساسات و انسانیت و شعور چیست؟ می‌گفت:.........
یک شانه برای گریه کردن قرض بدهید به من...

خب همیشه ک فرار از سختی ها راه حل نبوده و نیست اینجوری در نظر بگیر دوست عزیزم نوشته شما تمام جنبه های منفی زندگی در ایران رو ریختی تو ی پارچ و واقعا اون پارچ گنجایش این همه حجم رو نداره حرف حسابم اینکه تا کی تا کجا آخرش چییییی؟ فرض کن مهاجرت کردی ولی خانواده چی عزیزانت چی فامیل چی ،،،، ی چیزای از ریشه و اصل خرابه ی عقاید هایی کهنه شده گاندی جمله قشنگی میگه مردم حتی لباس هایی اندازه شون نیست و توی کمد استفاده نمیشه رو هم دور نمیریزن پس چ جوری میخان عقاید پوچ رو کنار بزارن حرف آخرم این همه سختی باید ی روزی ب پایان برسه لیاقت مردم ایران بیشتر از اینا هست ولی ب شرطی ک دل هرکسی برای دیگری بسوزه .😕

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

20 ساعت قبل، حسین138 گفته است:

سلام 

در اصل ی جورا بخوای حساب کنی، بیشتر توهین هست تا ی مطلب، واقعیت، یا ی مطلب از نوع بینش آگاهانه،،، 

من این مطلب رو فقط ی توهین به خودمون دیدم 

توهین نیست حرف جوری دیگه نوشته شده جنبه های منفی زندگی ی ایرانیه ن توهین ب شما یا هر شخص دیگه ای اینجور مطالب باید با راه حل باشه ن فرار از زندان😁😂😕

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دقیقا به شرطی که فقط شعار نباشه متاسفانه همه فقط شعار قشنگ میدن تو عمل صفر ...انشالله که به همت هم روزی ایران گلستان شود البته در عمل نه حرف...⚘️🙏

ویرایش شده توسط Lotus
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هم اکنون، Lotus گفته است:

دقیقا به شرطی که فقط شعار ندیم متاسفانه همه فقط شعار قشنگ میدن تو عمل صفر ...انشالله که به همت هم روزی ایران گلستان شود البته در عمل نه حرف...⚘️🙏

خب مشکل جامعه ما همینجاست همه چیز شعاره.... وقتی هرکس ب فکر بالا رفتن خود و خانواده اشه با پارتی بازی وضعیت از این بدتر هم میشه امیدوارم این ریشه ظلم بسوزه 🤕

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

1 دقیقه قبل، Narges23 گفته است:

توهین نیست حرف جوری دیگه نوشته شده جنبه های منفی زندگی ی ایرانیه ن توهین ب شما یا هر شخص دیگه ای اینجور مطالب باید با راه حل باشه ن فرار از زندان😁😂😕

واقعیت همیشه تلخه و تعصب متاسفانه به کلمه ایران اگر به خود ایران بود تو این شرایط نبودیم...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هم اکنون، Narges23 گفته است:

خب مشکل جامعه ما همینجاست همه چیز شعاره.... وقتی هرکس ب فکر بالا رفتن خود و خانواده اشه با پارتی بازی وضعیت از این بدتر هم میشه امیدوارم این ریشه ظلم بسوزه 🤕

دقیقا انشالله باشیم و ببینیم اونروزرو با اتحاد و یکپارچگی❤️❤️

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هم اکنون، Lotus گفته است:

واقعیت همیشه تلخه و تعصب متاسفانه به کلمه ایران اگر به خود ایران بود تو این شرایط نبودیم...

آفرین کلمه قشنگی گفتی:( تعصب  )تمام جهالت ما ریشه در تعصب های اشتباهمون داره.

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هم اکنون، Lotus گفته است:

سلام و احترام

متاسفم از برداشتتون از این مطلب هر چند  مفهومش کاملا واضحه...

توهین به ایران و ایرانی  از نظر من این چند تا کلمه نیست بلکه چپاولی که به واقع داره میشه و نظاره گریم فقط...

سپاس از شما🙏🙏

سلام 

میشه دقیق توضیح بدی کدوم چپاول؟ اینجا همه ب ی اندازه سهم میبرن تو ایران، یکی تلاشش بیشتره یکی هم تنبلی از خودشه

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هم اکنون، Narges23 گفته است:

توهین نیست حرف جوری دیگه نوشته شده جنبه های منفی زندگی ی ایرانیه ن توهین ب شما یا هر شخص دیگه ای اینجور مطالب باید با راه حل باشه ن فرار از زندان😁😂😕

این حرف درسته، منم قبول دارم، متن ولی طوریه که توهین حساب میشه ب خودمون 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

22 دقیقه قبل، حسین138 گفته است:

سلام 

میشه دقیق توضیح بدی کدوم چپاول؟ اینجا همه ب ی اندازه سهم میبرن تو ایران، یکی تلاشش بیشتره یکی هم تنبلی از خودشه

سلام

جدا اینجوره؟؟؟!!!  یعنی اونی که تو باستی هیلز لواسون زندگی میکنه تو ویلای ۱۵۰ میلیاردی با اونی که تو شوش کف خواب خیابونه یه سهم برده و اون تلاش کرده اون یکی نه؟!

اگه منطق شما اینه با کمال احترام صحبت دیگه ای ندارم ممنون!

ویرایش شده توسط Lotus
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

1 دقیقه قبل، حسین138 گفته است:

سلام 

میشه دقیق توضیح بدی کدوم چپاول؟ اینجا همه ب ی اندازه سهم میبرن تو ایران، یکی تلاشش بیشتره یکی هم تنبلی از خودشه

شما مطمئنی داری تو ایران زندگی میکنی؟اگ هرکس ب اندازه زحمت خودش تلاش میکرد حق الزحمه دریافتیش برابر با کارش بود ک ایران با اروپا یکی بود برادر من ... ب نظرت کارگری ک از صبح تا عصر می‌ره حقوقش برای ی زندگی سه یا چهار نفره بسه؟

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

4 دقیقه قبل، Narges23 گفته است:

آفرین کلمه قشنگی گفتی:( تعصب  )تمام جهالت ما ریشه در تعصب های اشتباهمون داره.

دقیقا عزیزم تعصب و نگاه بسته ...

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هم اکنون، Narges23 گفته است:

خب همیشه ک فرار از سختی ها راه حل نبوده و نیست اینجوری در نظر بگیر دوست عزیزم نوشته شما تمام جنبه های منفی زندگی در ایران رو ریختی تو ی پارچ و واقعا اون پارچ گنجایش این همه حجم رو نداره حرف حسابم اینکه تا کی تا کجا آخرش چییییی؟ فرض کن مهاجرت کردی ولی خانواده چی عزیزانت چی فامیل چی ،،،، ی چیزای از ریشه و اصل خرابه ی عقاید هایی کهنه شده گاندی جمله قشنگی میگه مردم حتی لباس هایی اندازه شون نیست و توی کمد استفاده نمیشه رو هم دور نمیریزن پس چ جوری میخان عقاید پوچ رو کنار بزارن حرف آخرم این همه سختی باید ی روزی ب پایان برسه لیاقت مردم ایران بیشتر از اینا هست ولی ب شرطی ک دل هرکسی برای دیگری بسوزه .😕

نگاه کنید، تو عمه کشورها هست،دزد داره، اختلاس گر داره، معنوی داره، 

اینجا هست که ما خودمون باید تلاشی کنیم، من به شما میگم شما ب دیگری میگی ولی هیچ کس کاری پیش نمبیره

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

1 دقیقه قبل، Lotus گفته است:

جدا اینجوره؟؟؟!!!  یهنی اونی که تو باستی هیلز لواسون زندگی میکنه تو ویلای ۱۵۰ میلیاردی با اونی که تو شوش کف خواب خیابونه یه سهم برده و اون تلاش کرده اون یکی نه؟!

اگه منطق شما اینه با کمال احترام صحبت دیگهای ندارم ممنون!

اصلا تلاش هر فرد رو بخوایم در نظر نگیریم ،اون شخصی ک توی ی خانواده مرفع و پولدار  ب دنیا اومده اصلا با اون کسی ک توی شرایط معمولی با چند فرزند با ی پدر کارگر یا کارمند ب دنیا اومده اصلا یکی نیست...

گاهی وقتا جغرافیا هم تاثیر داره تو سرنوشت آدما😐🤕😕

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هم اکنون، حسین138 گفته است:

نگاه کنید، تو عمه کشورها هست،دزد داره، اختلاس گر داره، معنوی داره، 

اینجا هست که ما خودمون باید تلاشی کنیم، من به شما میگم شما ب دیگری میگی ولی هیچ کس کاری پیش نمبیره

یه وقتی هست شما با اصل داستان مشکل داری یه وقتی هست شما در جهت توجیه داستانی ...

به هر ترتبب ممنونم از نظرتون⚘️🙏

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هم اکنون، Narges23 گفته است:

شما مطمئنی داری تو ایران زندگی میکنی؟اگ هرکس ب اندازه زحمت خودش تلاش میکرد حق الزحمه دریافتیش برابر با کارش بود ک ایران با اروپا یکی بود برادر من ... ب نظرت کارگری ک از صبح تا عصر می‌ره حقوقش برای ی زندگی سه یا چهار نفره بسه؟

آره منم مثل 85 میلیون نفر دیگر زندگی میکنم 

خب حرف کارگر زدی، بیا دقت کن ببین مسئولیت ی کارگر بیشتر یا ی کارفرما، هر کسی به اندازه سرمایه و توانایی که داره حقوق میگیره، کارگر فقط خودش هست با بیلش

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هم اکنون، Narges23 گفته است:

اصلا تلاش هر فرد رو بخوایم در نظر نگیریم ،اون شخصی ک توی ی خانواده مرفع و پولدار  ب دنیا اومده اصلا با اون کسی ک توی شرایط معمولی با چند فرزند با ی پدر کارگر یا کارمند ب دنیا اومده اصلا یکی نیست...

گاهی وقتا جغرافیا هم تاثیر داره تو سرنوشت آدما😐🤕😕

درسته ولی اون ۳۶ نفری که اونجا زندگی میکنن چند سال پیش منظورم یه ۵۰ سال بریم عقب فرق ب از پ رو تشخیص نمیدادن و این برای من نوعی زجر اوره ...ا

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هم اکنون، Narges23 گفته است:

شما مطمئنی داری تو ایران زندگی میکنی؟اگ هرکس ب اندازه زحمت خودش تلاش میکرد حق الزحمه دریافتیش برابر با کارش بود ک ایران با اروپا یکی بود برادر من ... ب نظرت کارگری ک از صبح تا عصر می‌ره حقوقش برای ی زندگی سه یا چهار نفره بسه؟

البته تو پرانتز، پیامبر هم فرمود من دست کارگر رو بوس میکنم

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

2 دقیقه قبل، حسین138 گفته است:

نگاه کنید، تو عمه کشورها هست،دزد داره، اختلاس گر داره، معنوی داره، 

اینجا هست که ما خودمون باید تلاشی کنیم، من به شما میگم شما ب دیگری میگی ولی هیچ کس کاری پیش نمبیره

خب دزدی های اونجا هم باکلاسه 😂 حداقل میرن ی چیز میدزدن  خرج زندگیشون رو حداقل برا ی هفته در میارن اینجا ب پیچ های چراغ های اتوبان هم رحم نمیکننن تو تهه قضیه رو بخوون .

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هم اکنون، Lotus گفته است:

یه وقتی هست شما با اصل داستان مشکل داری یه وقتی هست شما در جهت توجیه داستانی ...

به هر ترتبب ممنونم از نظرتون⚘️🙏

خواهش

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...