رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

به سرم زد یک شب ناشناس امتحانش کنم
بازی خطرناکی بود اما به ریسکش می ارزید
+ سلام - سلام ،شما ؟ + غریبه
خدا خدا می کردم که دیگه پیامی نگیرد
آخر پیاممان این بود که ناشناس وارد حریممان نشود
- میشه خودتونو معرفی کنید ؟
نوشتم و نوشت ، ساعت ها برایم گفت....
از تنهاییش ، از گذشته اش که پاک بوده، از آدمها نالید ، از عشق های امروزی
گفت منتظر است یک دانه ی نابش سر راهش قرار گیرد...
با شماره ی خودم پیغام دادم جواب نداد
برای غریبه اما حاضر بود جانش را بدهد...
عجیب بود که دیگر خبری از شلوغی کارش نبود
عجیب بود که دیگر دستش هم بند نبود
عجیب بود ، همه چیز عجیب بود 
بعد سالها، مرا با غریبه ای عوض کرد که  خودم بودم
گاهی در زندگی غریبه شوید...
آدمها گاهی غریبه ها را به عشقشان ترجیح می دهند !

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...