نیلوفرآبی ارسال شده در 25 خرداد، 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 خرداد، 2023 از میان یادداشتهای روزانه امروز، بازارچهٔ محلی بهنمیر نسیم ملایمی میوزد. بوی خوش درخت و علف در هوا میپیچد. پیرزن دستهایش را گذاشته پرِ شالش. میپرسم: -ننه، هَلی چَنِّه هَسِّه؟ (آلوچه چنده؟) -سی تِمِن، توتفرنگی سیوپنج. -وَهْ(صوت تعجب)، من گَتتِر رِ هَیتِمه سیوپنج(بزرگتر از این رو گرفتم سیوپنج) -وِ فرق کِنِّه، محلی هسه(این فرق داره، محلیه) چونه میزنم: -سی دِنی؟( سی میدی؟) به شوخی میگوید: -نا وَچه، مِه شیمار مِه رِ زَنده.( نه پسرم، مادرشوهرم منو میزنه) با این حال توتفرنگیها را توی نایلون میریزد و وزن میکند. -یک کِلو بَیِّه(یک کیلو شد) -همون سی خامِّه(همون سی میخوام) لبخند میزند، مردد است، با خنده میگویم: -اِندا وَرَندا نکن، بِل بیِه(این پا اون پا -مَجاز از معطل کردن- نکن، بده بیاد) گوشهایش تیز میشود، با تعجب نگاهم میکند: -وچه، تِه چند سالویی؟(چند ساله هستی؟) -سی و هشت. -اندا ورندا ر کِجه بِشنوسّی؟ مِن اَنده گَتی آدِم یاد بَکِرد بیمه(...رو کجا شنیدی؟ من به این سن فراموش کرده بودم -توضیح اینکه اصطلاح خیلی قدیمی مازندرانی هست این ترکیب) -شه آقننهٔ جا(از مادربزرگ پدریِ خودم) از من خوشش میآید. بیشتر میپرسد: -تِه آقننه دَره؟(مادربزرگت هست؟ مَجازاً یعنی زنده هست؟) -اَره(آره) -خِدا وِ رِ بِله(خدا حفظش کنه)، همون سی تمن هده، این اتا میس ر هم اضافه اِلِمِّه( همون سی تومن بده، این یه مشت رو هم اضافه میذارم) -خارِ تن داری ننه (تنِ خوب داشته باشی، مجاز از آرزوی سلامتی) -بور خدا تِه هِمراه(برو خدا همراهت) آفتاب در کارِ غروب کردن است. نمیتوانم بر وسوسهٔ خوردن توتفرنگی نشُسته غلبه کنم. یکی را با گوشهٔ لباسم آرام پاک میکنم و به دهان میگذارم. طعم شیرینش مرا به باغچهٔ کوچک خانهٔ پدری میبرد. "☆🪷☆" 3 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Queen ارسال شده در 25 خرداد، 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 خرداد، 2023 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .