رفتن به مطلب

دروازه


فریحا

ارسال های توصیه شده

شب باد هوا راز غمه ابر ر ها کرد

 

یار از پس دروازه خرابات صدا کرد

 

دروازه که باز است چرا نمی گرایی

 

آغوش پر از بهار خود نمی گشایی

 

هربار مرا دیده و سنجیده چه سازی

 

دیوانه منم یا که تو …

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • 3 ماه بعد...
در ۱۴۰۱/۱۲/۲۵ در 17:34، فریحا گفته است:

شب باد هوا راز غمه ابر ر ها کرد

 

یار از پس دروازه خرابات صدا کرد

 

دروازه که باز است چرا نمی گرایی

 

آغوش پر از بهار خود نمی گشایی

 

هربار مرا دیده و سنجیده چه سازی

 

دیوانه منم یا که تو …

عالی 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...